دل من به نگات گره خورد یه شب کنار دریا
بیا نازنینم هنوزم همونم که بری میشه غریب و تنها
آخه من هنوزم دوست دارم به اندازه ی چشمام
آخه بر نمیاد ازم دور شه از دست تو دستام
آخه واسه قلبم نمیشه کسی مثل تو ای داد
چی اومد سر تو که عشق من از چشم تو افتاد ای وای
ای دل دیوونه چی شد که نمیمونه
چی شد که عاشقی و قدر عشقتو نمیدونه
ای دل دیوونه چی شد که نمیفهمه
بدون اون میمیری و هنوز با تو بی رحمه
هنوزم به نگات همون حسیو دارم که داشتم
آخرش همینجاست بگو خسته ای روراست
برو ولی نگو دوست نداشتم
آخه من هنوزم دوست دارم به اندازه چشمام
آخه بر نمیاد ازم دور شه از دست تو دستام
آخه واسه قلبم نمیشه کسی مثل تو ای داد
چی اومد سر تو که عشق من از چشم تو افتاد ای وای
ای دل دیوونه چی شد که نمیمونه
چی شد که عاشقی و قدر عشقتو نمیدونه
ای دل دیوونه چی شد که نمیفهمه
بدون اون میمیری و هنوز با تو بی رحمه