به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه دوم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که سیگنال ضد ایرانی با محوریت روسی- عربی، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از وضعیت بحرانی آب و گزارشها از سفر استانی دولتیها به استان گلستان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان ما و اشتهای سیری ناپذیر کرملین نوشت: نظریه حکیمانه غیرقابل اعتماد بودن قدرتهای شرقی و غربی، از نظریههای پایهای و تغییرناپذیر در سیاست بینالملل است. اگر هیچ دلیلی برای اثبات این واقعیت وجود نداشته باشد، آنچه ما ایرانیان در چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تجربه کردهایم، برای تایید این نظریه کافی است.
هر دو اردوگاه شرق و غرب با اصل انقلاب اسلامی مخالف بودند و هر دو برای به شکست کشاندن آن هر کاری میتوانستند انجام دادند. برای براندازی نظام جمهوری اسلامی نیز قدرتهای شرق و غرب هر کدام به شکلی تلاش کردند. آمریکا و چند کشور اروپائی با به راه انداختن جنگ تحمیلی از طریق صدام و حزب بعث عراق و حمایت همهجانبه از صدام و شوروی هم با دادن سلاحهای پیشرفته جنگی به ارتش بعثی و انواع و اقسام کمکهای دیگر. چین هم از طریق نقض قراردادهای فنی با ایران و همراهی کردن با تحریمها در مقاطع مختلف به ما ضربه زد کمااینکه روسیه هم به بهانه بینالمللی بودن تحریمها از پیوستن به تحریمهای ضدایرانی سود سرشاری به جیب زد.
در سالهای اخیر که مسئولان جمهوری اسلامی ایران چرخش شدیدی در سیاست بینالمللی به سوی چین و روسیه نشان دادهاند، باز هم این دو قدرت شرقی از لگد زدن به ایران در موارد مختلف کوتاه نیامدند. تازهترین و البته زشتترین مورد، همراهی چین و روسیه با امارات در مورد انکار مالکیت ایران بر جزایر سهگانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک است. رئیس جمهور چین سال گذشته در سفر به عربستان بر توهمات اعضای شورای همکاری خلیج فارس در مورد جزایر سهگانه ایرانی مهر تایید زد و روسیه نیز طی چند ماه اخیر دو بار مرتکب همین اقدام خلاف شد و تمامیت ارضی ایران را زیر سوال برد.
در ششمین اجلاس مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه در سطح وزیران که روز چهارشنبه گذشته در مراکش برگزار شد، بیانیهای صادر شد که در آن بار دیگر ادعای پوچ امارات در زمینه مالکیت بر جزایر سهگانه ایرانی خلیج فارس تکرار شد و مورد تایید روسیه هم قرار گرفت. در این بیانیه اعلام شده روسیه و کشورهای عربی از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز با هدف حل مناقشه از طریق مذاکرات دوجانبه با دیوان بینالمللی دادگستری براساس قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل، حمایت میکنند. تاملبرانگیز اینست که این خیانت مسکو فقط دو هفته بعد از آنکه پوتین دست رئیسجمهور ایران را در کرملین فشرد صورت گرفته است!
روسها میدانند که ایران جزایر سهگانه را بخش لاینفک ایران میداند کمااینکه اسناد و مدارک غیرقابل انکار نیز همین واقعیت را به اثبات میرسانند. علاوه بر این، ایران در تابستان گذشته نیز به بیانیه مشترک وزرای خارجه روسیه و ۶ کشور شورای همکاری خلیج فارس که در مسکو صادر شده بود اعتراض کرده و به مقامات روسی در این زمینه تذکر داده بود. اینکه علیرغم این اعتراضات و وجود اسناد و مدارک غیرقابل انکار باز هم روسیه مرتکب چنین خیانتی نسبت به تمامیت ارضی ایران میشود، مفهومی غیر از خصومت با ایران و قابل اعتماد نبودن ندارد. مقامات چینی و روسی هربار بعد از اعتراض ایران تلاش کردند با توسل به توجیهات غیرموجه از ماجرا عبور کنند، ولی هرگز درصدد جبران خیانت خود برنیامدند.
وزارت امور خارجه کشورمان هرچند همواره موضعگیریهای خلاف چین و روسیه را محکوم کرده و با عباراتی از قبیل «جزایر ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تعلق ابدی به ایران دارند و جزء جدائیناپذیر سرزمینی جمهوری اسلامی ایران هستند» تلاش میکند از ماجرا عبور کند، ولی این قبیل پاسخ دادن نمیتواند بازدارندگی داشته باشد و پکن و مسکو را از تکرار چنین رفتار خصمانهای پشیمان کند. برای جلوگیری از تکرار گستاخیهای چین و روسیه نسبت به تمامیت ارضی ایران، راههای دیپلماتیک زیادی در عرف سیاست بینالملل وجود دارند که وزارت امور خارجه ما باید به آنها متوسل شود.
چین و روسیه علیرغم ژستهای ساختگی دوستانه، جایگاهی برای ایران در معادلات سیاسی بینالمللی قائل نیستند. حکمرانان این دو کشور با تکیه بر دیکتاتوری داخلی و انحصارطلبی خارجی فقط به منافع خود فکر میکنند. چیزی که پوتین برای تصاحب مجدد قدرت و ادامه سلطه خود بر روسیه تا عبور از ۳۰ سال فرمانروائی با هدف بازسازی شوروی سابق برداشته، نشاندهنده اشتهای سیریناپذیر ساکنان کرملین است. آیا باز هم میخواهیم سادهلوحانه به روسها اعتماد کنیم و منتظر بمانیم بار دیگر تمامیت ارضی کشورمان را انکار کنند؟
مهدی بختیاری طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز با عنوان رسوایی تونل نوشت: ارتش رژیم صهیونیستی بالاخره بعد از ۷۵ روز از آغاز نبرد توفان الاقصی، وارد یکی از تونلهای غزه شد و تصاویر آن را به صورت عمومی منتشر کرد، اما ساعاتی بعد از آن، حماس با انتشار فیلمی از همین تونل اعلام کرد از آن برای نفوذ به شهرکها و پایگاههای نظامی اسرائیلی در روز ۷ اکتبر استفاده کرده و دیگر نیازی به آن ندارد!
کشف و نابودی تونلهای غزه از سال ۲۰۰۷ که حماس با شکست تشکیلات خودگردان در انتخابات حاکم این منطقه شد و غزه در محاصره کامل رژیم صهیونیستی قرار گرفت، یکی از مهمترین اهداف صهیونیستها بوده است که بهرغم از بین بردن تعداد معدودی از آنها، اسرائیل هنوز نتوانسته ضربه اساسی به تونلهای غزه بزند.
گفته میشود بیش از ۵۰۰ کیلومتر تونل در زیر منطقه نوار غزه وجود دارد که به متروی غزه مشهور است.
این تونلها از مهمترین اماکن گروههای مقاومت فلسطینی برای انجام عملیاتهای نظامی در طول جنگ توفان الاقصی بوده است. در سالهای گذشته نیز این تونلها نقش زیادی نه فقط در حوزه نظامی، بلکه در تامین مایحتاج روزمره ساکنان غزه داشته است.
نوار غزه با مساحت ۳۶۰ کیلومتر، ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار سکنه و تراکم جمعیت بیش از ۵ هزار نفر در هر کیلومتر مربع، به عنوان بزرگترین زندان روباز دنیا شناخته میشود که ساکنان آن در محاصره کامل قرار دارند. نوار غزه از غرب با دریای مدیترانه، از جنوب غرب (در یک محدوده کوچک) با مصر و از شمال و شرق با سرزمینهای اشغالی همسایه است. از سالها قبل، گروههای فلسطینی با حفر تونلهای متعدد، اقدام به تامین نیازهای خود و ساکنان این منطقه کردهاند و همانطور که اشاره شد، این تونلها نقش بسیار پررنگی در غافلگیری رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر (آغاز عملیات توفان الاقصی) داشته است. تونلهای تودرتوی غزه که گفته میشود با فرماندهی و نظارت مستقیم «محمد ضیف» (فرمانده کل گردانهای قسام) و برخی دیگر از فرماندهان شاخه نظامی حماس نظیر شهید «احمد الجعبری» و «محمد سنوار» (برادر یحیی سنوار) ساخته شدند، یکی از مهمترین دلایل تصمیم ارتش اسرائیل برای ورود به نبرد زمینی با حماس بود.
اسرائیل در طول سالهای گذشته، همیشه از برتری هوایی برای مقابله با گروههای فلسطینی خصوصاً در غزه استفاده برده است و در ۱۰ روز ابتدایی نبرد توفان الاقصی نیز با تکیه بر همین توان و استفاده از ضعف گروههای مقاومت در پدافند هوایی، به بمباران گسترده مناطق مختلف نوار غزه پرداخت (این بمباران همچنان نیز ادامه دارد)، اما در نهایت به دلیل وجود همین تونلها مجبور شد به نبرد روی زمین تن بدهد که تاکنون نهتنها دستاورد خاصی برای این رژیم نداشته، بلکه با تحمل تلفات زیاد (تاکنون اسرائیل کشته شدن ۱۳۲ نیروی نظامی خود را تایید کرده است) نتوانسته به هیچکدام از اهدافی که از ابتدا اعلام کرده بود دست یابد. انتشار تصاویر اخیر بازدید «یوآو گالانت» وزیر جنگ اسرائیل از این تونل هم نتوانست چندان نظر افکار عمومی در داخل سرزمینهای اشغالی را به خود جلب کند. همانطور که گفته شد، این تونل یکی از اصلیترین مسیرهای مبارزان فلسطینی برای دستیابی به اراضی اشغالی در روز اول جنگ ۷ اکتبر بوده و همین مساله بزرگترین شکست اطلاعاتی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود که نتوانسته وجود چنین تونلی را در ۴۰۰ متری دیوار حائل (در مرز غزه و سرزمینهای اشغالی) یعنی در منطقهای که بیش از ۶۰ روز (از آغاز نبرد زمینی) در تصرفشان بوده تشخیص دهد!
انتشار تصاویر حماس از این تونل (تردد فرماندهان با خودرو در داخل آن) نشان داد ما با یکی از بزرگترین تونلهای غزه با طول ۴ کیلومتر، مجهز به سیستمهای برق، آب و تلفن و در عمق ۵۰ متری زمینی مواجه هستیم. کشف این تونل را باید نشانهای از کوری دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل دانست. صهیونیستها در جریان عملیات «نگهبان دیوار» در سال ۲۰۲۱ اعلام کرده بودند تمام تونلهای حماس را از بین بردهاند، اما حالا تنها در یک مورد با تونل بزرگ و مجهزی روبهرو شدند که مبارزان فلسطینی را خارج از دید همه ساختارهای اطلاعاتی ـ امنیتی اسرائیل، از عمق غزه به شهرک صهیونیستی نتیو هعسرا و پایگاه نظامی ارز رسانده است.
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان آقای لاوروف خطای شما بوی خیانت میدهد! نوشت: ۱- نشست وزرای خارجه مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه را که روز چهارشنبه با حضور سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در مراکش برگزار شد و بیانیه پایانی آن را نمیتوان با بنبست رو به فروپاشی رژیم صهیونیستی بیارتباط دانست. پذیرش این نکته شاید در نگاه اول بعید به نظر برسد، ولی شواهد فراوانی حکایت از آن دارند که این نشست با هدف و انگیزه انحراف افکار عمومی جهانیان از جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه تشکیل شده است و به سختی میتوان باور کرد که روسیه از اهداف اصلی این نشست بیخبر بوده است. بخوانید!
۲- در این نشست بار دیگر ادعای واهی و بیاساس امارات درباره جزایر سهگانه ایرانی مطرح شده است! آقای لاوروف یک سیاستمدار کهنهکار است و به خوبی از دهها سند غیرقابل انکار که مالکیت قطعی ایران بر جزایر یاد شده را ثابت میکند، با خبر است. نه فقط جمهوری اسلامی ایران بلکه ما در کیهان نیز فهرست روشنی از اسناد مورد اشاره را منتشر کردهایم؛ و سؤال این است که دولت روسیه با توجه به مالکیت قطعی ایران بر جزایر سهگانه، چرا و با چه انگیزهای بیانیه مجمع را امضا کرده است؟! این اقدام دولت روسیه غیر از نفاق و دورویی در سیاست خارجی این کشور چه نام دیگری میتواند داشته باشد؟!
۳- این روزها اصلیترین مسئله فراگیر در جهان، و مخصوصاً در جهان اسلام، جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی در قتل عام و نسلکشی مردم مظلوم غزه، درماندگی صهیونیستها در جنگی که هفتاد و چند روز از آن میگذرد و علیرغم ادعای برخورداری از چهارمین ارتش مدرن و مجهز جهان نه فقط به هیچیک از اهداف اعلام شده خود نرسیدهاند، بلکه با تحمل تلفات سنگین و بیسابقه به دریوزگی آتشبس محترمانه! افتادهاند.
اسرائیل همین دیروز به تیپ ویژه گولانی که مجهزترین و کارآزمودهترین بخش از ارتش این رژیم است، دستور عقبنشینی از غزه را صادر کرد و روزنامه هاآرتص نوشت نیروهای این تیپ ویژه خروج از غزه را فرار از مرگ نامیده و به خاطر این عقبنشینی به رقص و پایکوبی پرداختهاند. حالا، دو عامل دیگر را نیز که در همین حال و هوای بینالمللی جریان دارد به شرایط یاد شده اضافه کنید. از یکسو، برانگیختگی افکار عمومی جهانیان علیه جنایات رژیم صهیونیستی و تظاهرات ضداسرائیلی بیسابقه و چند صد هزار نفره ملتها، بهویژه در آمریکا و اروپا که رژیم صهیونیستی را از فاش شدن هویت واقعی آن به وحشت انداخته است و از سوی دیگر، بیغیرتی و بیخیالی سران بسیاری از کشورهای عربی در مقابل جنایات اسرائیل که با اعتراض گسترده ملتهای مسلمان به وادادگی غیرقابل توجیه و خیانتآمیز سران دستنشانده کشورهای یاد شده همراه است!سؤال این است که نشست وزرای خارجه مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه در کجای این شرایط جای گرفته و با کدام ضرورت برپا شده است؟!
۴- ممکن است آقای لاوروف ادعا کند که این نشست در فواصل زمانی مشخص برگزار میشده و اجلاس چهارشنبه (۲۹ آذرماه /
۲۰ دسامبر) موعد ازقبل تعیین شده برای برگزاری آن بوده است! این ادعا برفرض که مطرح شود، کمترین توجیه منطقی و قابل پذیرشی ندارد. چرا که.
اولین نشست این مجمع که زمان تشکیل آن نیز هست در سال ۲۰۰۹ در مسکو بوده است. دومین نشست در سال ۲۰۱۴ (به فاصله ۵ سال) در سودان، سومین نشست در سال ۲۰۱۶ (به فاصله ۲ سال) در مسکو. چهارمین نشست در سال ۲۰۱۷ (به فاصله یک سال) در ابوظبی. پنجمین نشست در سال ۲۰۱۹ (با فاصله ۲ سال) و نشست اخیر که ششمین نشست است در سال ۲۰۲۳ (با فاصله ۴ سال) در مراکش تشکیل شده است!
همانگونه که به وضوح دیده میشود فاصلههای زمانی میان نشستهای این مجمع، منظم و از قبل تعیین شده نبوده است؛ بنابراین پرسش از دولت روسیه که مدعی استقلال است (و نه سران دستنشانده عرب) این است که با توجه به بنبست رو به زوال رژیم صهیونیستی در جنگ غزه و خیانت بر ملا شده برخی از سران کشورهای عربی، انگیزه شما از برگزاری بیهنگام نشست اخیر همسویی با این جریان فاسد نبوده است؟! پاسخ شما چیست؟! آیا از دولت روسیه بعید نبود که در نمایش فراری دادن رژیم صهیونیستی و سران بیغیرت برخی از کشورهای عربی از بنبستی که با آن روبهرو شدهاند، نقشآفرینی کند؟ این اقدام دولت روسیه اگر خطا باشد، خطایی نابخشودنی است و رنگ خیانت دارد!
۵- ممکن است ادعا شود که در بیانیه پایانی بر توقف بمباران نوار غزه، قتل عام مردم، لغو محاصره غذایی و دارویی و سوخت تاکید شده است! که باید گفت؛ اولاً اگر این تاکیدات نبود، هویت واقعی شرکتکنندگان در نشست یاد شده بیش از پیش از پرده برون میافتاد! ثانیاً؛ یک بار دیگر متن بیانیه را مرور کنید. در بخشی از ماده ۱۰ بیانیه آمده است: «.. پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین اشغالی توسط اسرائیل در سال ۱۹۶۷، از جمله قدس شرقی، جولان سوریه و بقیه سرزمینهای اشغالی لبنان ...»! در این بند از بیانیه پایانی، موجودیت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته شده و تنها خواستار بازگشت سرزمینهای اشغالشده در جنگ شش روزه شدهاند! در بخش دیگری از بیانیه سخن از «استقلال کشور مستقل فلسطین در امتداد خطوط
۴ ژوئن ۱۹۶۷، با پایتختی بیتالمقدس شرقی...»! به میان آمده است که مفهوم روشن و خالی از ابهام آن از یکسو تن دادن به طرح خیانتبار دو دولتی است (بخشی در حاکمیت مشروط فلسطینیها و بخش دیگر که شامل سرزمینهای اشغالی در سال ۱۹۴۸ است تحت حاکمیت صهیونیستها)! و ...
۶- رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده است که جمهوری اسلامی ایران را اصلیترین و قدرتمندترین دشمن خود میداند و در این خصوص اشتباه نمیکند چرا که گزاره محو اسرائیل از جغرافیای جهان، دیدگاه منطقی و قانونی حضرت امام است که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام راحل ما (ره) و رهبر معظم انقلاب با جدیت دنبال شده و امروز به دیدگاه و نگاه تمامی نیروهای مقاومت تبدیل شده است. اکنون با توجه به نکات یاد شده، میتوان تشکیل بیهنگام مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه و گنجاندن ادعای واهی و بیاساس حاکمیت امارات بر سه جزیره ایرانی تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی در بیانیه پایانی این اجلاس را بخش دیگری از همراهی با رژیم صهیونیستی در ابراز دشمنی با ایران اسلامی دانست.
۷- یکی از اهداف این نشست را میتوان و باید سرپوش نهادن بر «خط زمینی ارسال کالا و مهمات» به اسرائیل دانست که گزارشهای درخور توجهی از راهاندازی آن توسط عربستان، امارات و اردن خبر میدهد. متن بیانیه پایانی این نشست که برای اختصار به بخشهایی از بند ۱۰ آن اشاره کردیم گواه دیگری بر همراهی کشورهای یاد شده با رژیم صهیونیست است.
۸- از کشورهای عربی حاضر در نشست یاد شده غیر از دشمنی با ایران اسلامی و همراهی با رژیم صهیونیستی انتظاری نمیرود، ولی دولت روسیه باید پاسخگوی اقدام پلشت و غیرقانونی خود علیه جمهوری اسلامی ایران باشد. آقای لاوروف از اسناد فراوانی که بر حاکمیت قطعی و بلا منازع ایران بر جزایر سهگانه حکایت میکند، با خبر است؛ و از این روی اقدام دولت روسیه اگر هم خطا باشد، بوی خیانت میدهد و کمترین انتظار از دستگاه دیپلماسی کشورمان آن است که از دولت روسیه بخواهد رسماً و علناً از اقدامی که علیه تمامیت ارضی ایران اسلامی انجام داده است پوزش بخواهد و با توجه به اسناد غیرقابل انکار موجود، بر حاکمیت ایران بر سه جزیره یاد شده تاکید کند.