کمک کنین ای آدما
فصلا زمستونی شده
خنده کمه روی لبا
باز چشا بارونی شده
یکی به ما خبر بده
که از خوشی باخبره
به ما که خسته ایم بگه
خونه بهار کدوم وره
تا وقت درمون میرسه
رو زخمو بازش میکنن
سنگ ریا رو جای مهر
سنگ نمازش می کنن
اخر خط که می رسیم
خطو درازش میکنن
آهای فلاک آهای فلاک
که گردنت از هممون بلند تره
به ما که خسته ایم بگو
خونه بهار کدوم وره