کاخ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در چهارمین روز محل نمایش چهار فیلم است که در میان آنها، فیلم «آغوش باز» در میان دیگر آثار ضعیف امروز شانس دیده شدن دارد.
به گزارش «تابناک»؛ چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر از شامگاه یازده بهمن با برپایی افتتاحیه رسماً آغاز شد و نمایش فیلمها از 12 بهمن تا 20 بهمن در چار سانس در کاخ جشنواره واقع در برج میلاد، سینماهای صنوف و همچنین اکرانهای مردمی جریان دارد. جزئیات کامل فیلمها را از اینجا میتوانید ببینید. جدول برنامه نمایش سینماهای مردمی را از اینجا و جدول برنامه نمایش سینماهای صنف را از اینجا را میتوانید دانلود کنید. به واسطه ناتوانی متولیان جشنواره در طراحی مکانیزم عادلانه و شفاف برای رای گیری سیمرغ مردمی، در این دوره نیز همچون دو دوره پیشین شاهد حذف تنها جایزهای هستیم که مردم مستقیماً در آن نقش داشتند.
۸ درام اجتماعی، ۶ فیلم در ژانر دفاع مقدس و جنگ، ۳ فیلم از تاریخ معاصر ایران و ۴ فیلم در ژانرهای کمدی، تاریخ اسلام، کودک و ورزشی ترکیب حال حاضر فیلمهای جشنواره تا به اینجاست، ترکیب متفاوتی که نشان از رونق درامهای اجتماعی نسبت به سایر ژانرها در فیلمهای امسال جشنواره فیلم فجر دارد. از میان ۲۲ فیلم اعلام شده، ۶ فیلم به طور مشخص به سینمای جنگ اختصاص دارند؛ احمد، آسمان غرب و مجنون سه پرتره از شهیدان احمد کاظمی، شهید شیرودی و شهید مهدی زین الدین را روایت میکنند و قلب رقه و میرو نیز در ادامه همین ژانر قرار میگیرند.
دست ناپیدا
تهیهکننده: سید سعید سیدزاده
کارگردان: انسیه شاه حسینی
نویسنده: -
بازیگران: معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری- و…
مدیر فیلمبرداری: -
خلاصه داستان: زنی ۲۰۰ فانوسقه خونین بر دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و به جبهه میفرستد.
نشست خبری فیلم سینمایی «دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاهحسینی ۱۵ بهمن ماه در سانس نخست چهارمین روز چهلدومین جشنواره فیلم فجر در خانه رسانه برگزار شد.
در این نشست انسیه شاه حسینی کارگردانی نویسند و طراح صحنه، سید سعید سیدزاده تهیه کننده، کاوه ایمانی تدوینگر، احسان نوبخت صدا بردار، آرش قاسمی صدا گذار، حسن ایزدی جلوه های ویژه بصری، احمد رسولیان جلوه های ویژه میدانی، نازنین سرابی طراح چهره، مسعود سخاوت دوست آهنگساز و بازیگران معصومه بافنده، نسرین احمد خانی، حسین پوریده حضور داشتند.
همچنین پیش از اولین نشست خبری روز چهارم جشنواره ۴۲ فیلم فجر، مراسم بزرگداشت پروانه معصومی با حضور مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر برگزار و لوح تقدیر به خواهرزاده وی تقدیم شد.
در این بزرگداشت انسیه شاه حسینی گفت: من شوکه شدم که اسم پروانه آمد. من سالها با او زندگی کردم وقتی خبر فوت خانم معصومی را شنیدم، باور نکردم. همیشه نگران بود و به من میگفت تو دیوانه ای اما عوامل فیلمت را به کشتن نده. پروانه معصومی واقعا یک معجزه بود.
برادرزاده پروانه معصومی با ذکر خاطره ای در مراسم تجلیل این بازیگر در جشنواره های فیلم فجر در سالهای قبل، از مهربانی و جای خالی او یاد کرد.
در ابتدای این نشست، سیدزاده تهیه کننده فیلم «دست ناپیدا» گفت: خوشحالم که با فیلم «دست ناپیدا» در محضر اصحاب رسانه حاضر شدم. فکر می کنم با تمام سختیها حرف دلمان را در این فیلم زدیم و فیلم به نتیجه رسید.
در ادامه انسیه شاه حسینی کارگردان فیلم «دست ناپیدا» اظهار کرد: جای آقای عبدی نسب خالی است. ایشان صبحها که سرکار میآمدند یک شعری را میخواندند. اکنون ایشان در این نشست نیستند و من به جایشان این شعر را میخوانم. من دلم می خواست صدایم، صدایت را بغل می کرد/ من دلم می خواست زخم مرحم بود/ من دلم می خواست نور مرحم بود.
شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از ۱۲ سال سراغ این سوژه رفته است، گفت: باید از مسئولان بپرسید که چرا کاری کردند که خانم شاه حسینی ۱۲ سال فیلم نساخته است.
او ادامه داد: من در همه این مدت که کار نمیکردم چندین فیلمنامه نوشتم و اگر شرایطش باشد همین الان میتوانیم برویم سر فیلمبرداری این فیلمنامهها.
این کارگردان درباره عنوان فیلم و نگاه جاری در فیلم بیان کرد: انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود. حضرت امام خمینی با تانک و توپ شروع نکردند و اولین چیزی که به مردم میگفتند این بود که ما میخواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم.
او ادامه داد: جنگ به ما تحمیل شد و آنچه که در انقلاب درباره آن شعار میدادیم، در جنگ متبلور شد. هر کسی که درباره جنگ و دفاع مقدس فیلم میسازد اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد، باخته است.
شاهحسینی گفت: به نظر من اگر کسی میخواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.
این کارگردان گفت: من سالها با خاطرات این زنان زندگی کردم و میخواستم از زوایای پنهان زندگی آنها حرف بزنم. حاج قاسم سلیمانی میگفتند که لعنت به کسی که جنگ را دیده و حس کرده و واقعیت را دیده و تریبونی به او برسد و در مورد آن حرف نزد. من هم میخواستم درباره زندگی این زنان در جنگ حرف بزنم.
شاه حسینی درباره چرایی استفاده از لباسها و رنگهای امروزی در فیلم گفت: این طور نیست و من از لباسهای خودم که از دهه شصت داشتم، در این فیلم استفاده کردم.
او ادامه داد: موضوع فیلم «دست ناپیدا» و کتاب «حوض خون» مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.
کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه اظهار کرد: درباره روز عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است اما وقتی کسی روی منبر میرود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش میرود و تصویر عقبتر میایستد. ما حتی استخوانهایی که دست این زنان را میبرید، نشان ندادیم زیرا میخواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمیشد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمیتوان با هیچ المانی آن را نشان داد.
او درباره استفاده از بازیگران بومی در این فیلم گفت: پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش می کند. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.
شاه حسینی در پاسخ به این سوال که آیا از فیلم در جبهه غرب خبری نیست ایده گرفته است؟ گفت: خیر این فیلم را بعد از دریافت پروانه ساخت دیدم و با خودم گفتم ای کاش زودتر این فیلم میدیدم و اسم فیلم را می گذاشتم درجبهه شرق خبری هست!
شاهحسینی در ادامه بیان کرد: ما مجبور شدیم زمان «دست ناپیدا» را کوتاه کنیم اگر زمان فیلم ۱۲۰ دقیقه بود پاسخ به خیلی از سوال ها داده میشد.
در این فیلم دختری به جنگ آماده تا از کشت و کشتار عکس بگیرد و در یک مسابقه برنده شود و بتواند اجاره خانهاش را بدهد، ولی وقتی به حقیقت ماجرا پی میبرد دست ناپیدا او را به جای خوب هدایت میکند.
او بیان کرد: موج انفجار خیلی اتفاقات را در جنگ رقم میزند. من کسی را دیدم که بر اثر موج انفجار رگهای دستش مانند کش شده بود. ما در فیلم میگوییم این بچه نماد امید است. شاید اگر امکانات بیشتری داشتیم حرفمان را سینماییتر میزدیم.
شاه حسینی ادامه داد: به اندازه تمام زنها در هر شرایط جنگی و غیرجنگی می توان قصه و فیلم ساخت.
سیدزاده در پاسخ به این پرسش که چه لزومی داشت برای ساخت این فیلم ۲ نهاد دولتی سرمایهگذاری کنند؟ گفت: باید دستتان در کار باشد تا بدانید هزینه ساخت فیلم چقدر است و در وسع یک نهاد نیست و چند نهاد باید مشارکت کنند. بنیاد شهید ۵۱ درصد و فارابی ۲۵ درصد و دو شریک دیگر بخشی از منابع مالی کار را تامین کردند.
شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که در این فیلم از خاطرات خانم کاظمزاده عکاس جنگ استفاده شده است؟ گفت: خیر. من فقط اسم خانم کاظم زاده را شنیده بودم.
شاه حسینی درباره استفاده از کتاب «حوض خون» در این فیلم گفت: در این کتاب بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده است و قصه دراماتیزه نشده است.
بافنده بازیگر این فیلم گفت: همه لحظات حضور در این فیلم برای من خوشی و خاطره بود. من بچه جنگ هستم و کودکیام با جنگ گذشت. من در کودکی همسایهمان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ ناآشنا نیستم.
حسین پوریده دیگر بازیگر این فیلم گفت: دست ناپیدا در این فیلم دست مرا گرفت.
احمدخانی دیگر بازیگر این فیلم سینمایی بیان کرد: خانم شاهحسینی در این پروژه نقش کوتاه ولی تاثیرگذاری را به من پیشنهاد دادند و من بازی کردم. از اعتماد و دلگرمی خانم شاهحسینی و آقای سیدزاده تشکر میکنم.
بافنده درباره تکرار سوال استفاده از کتاب «حوض خون» در این فیلم گفت: هیچکس به اندازه من برای لیلا بودن خاطرات خانم شاه حسینی را نشنید.
کاوه ایمانی تدوینگر بیان کرد: این فیلم ۱۸۰ دقیقه بود و در نهایت به اندازهای رسید که شما روی صحنه دیدید.
نازنین سرایی طراح چهره پردازی با اشاره به شرایط جوی محل فیلمبرداری گفت: شرایط خیلی سختی برای حفظ راکورد در فیلم وجود داشت. دست مریزاد میگویم به همه عوامل برای همکاری که داشتند.
میرو
محصول مشترک بنیاد شهید، بنیاد فارابی و بخش خصوصی
تهیه کننده: سعید الهی
کارگردان: حسین ریگی
نویسنده: پیمان شیرخانی
بازیگران: سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، مهدی دینمحمدپور، آرزو تاج نیا، ایوب افشار، ابوالفضل همراه، احمدرضا غلامی، محمد بصیرپور، عبدالمجید بلوچ شارکی، فاطمه شهرکی، مصطفی پرکان، محسن آراهیش، عباس نارویی و دیانا حوت
مدیر فیلمبرداری: محمدرضا سجادیان
خلاصه داستان: میرو با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهههای جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است.
در نشست خبری فیلم مطرح شد؛
رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است
نشست خبری فیلم سینمایی «میرو» در سانس دوم روز یکشنبه ۱۵ بهمن در خانه رسانه برگزار شد.
در این مراسم حسین ریگی (کارگردان)، پیمان شیرخانی (نویسنده)، سعید الهی (تهیهکننده)، سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، ایوب افشار و مهدی دینمحمدپور از جمله بازیگران این فیلم سینمایی حضور داشتند.
در ابتدای این نشست خبری، سعید الهی تهیهکننده فیلم «میرو» بیان کرد: تشکر میکنم اصحاب رسانه شبانه روز تلاش میکنند تا فرهنگ و هنر رونق داشته باشد. از تمامی عوامل این فیلم که ما به نمایندگی آنها روی سن هستیم، تشکر میکنم. همچنین از حسین ریگی ممنون هستم. این مدت سعی کردیم همسو باشیم تا این فیلم اخلاقگرا ساخته شود.
وی افزود: امروز در خدمت ایوب افشار هنرمند پیشکسوت سیستان و بلوچستان هستیم که اگر نبود، نمیتوانستیم از ظرفیت این فضا استفاده کنیم.
تهیهکننده فیلم «میرو» در توضیح روند تولید این اثر گفت: ایده اولیه این فیلم از سمت حسین ریگی ارایه شد و پس از آن با بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید برای ساختش مشارکت کردیم.
الهی خاطرنشان کرد: سالهاست در حوزه سینمای راهبرداری نظر دادهام و باید بگویم که رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است. از نظر من، درست است که فرم و تکنیک در سینما مهم است؛ اما سیاست راهبرد حرف اول را میزند.
وی ادامه داد: در فرایند ساخت این اثر، متوجه شدیم که میتوانیم حرفهایی مهمی مانند ایثار را در طول قصه بزنیم.
فیلم «میرو» اثر متفاوتی در حوزه سیستان و بلوچستان است. این استان، همواره منطقهای محروم قلمداد شده و همین قضیه باعث شده فقط از جنبه محرومیت به آن توجه شود. از نظرم، سیستان و بلوچستان یک بغض فروخورده است.
الهی یادآور شد: فارغ از کم و کاستیهای این فیلم، «میرو» استراتژیک است و نگاهی شریف و وطنپرستانه دارد. استان سیستان و بلوچستان ظرایف پنهانی دارد که ما تلاش کردیم آنها را به تصویر بکشیم.
در ادامه نشست، حسین ریگی کارگردان «میرو» عنوان کرد: باز هم به سراغ سیستان بلوچستان و باز هم به سراغ جنوب شرقی ایران رفتم، اما هنوز سینمای ایران دِین خودش را به این منطقه ادا نکرده است. به اعتقاد من، هنوز جا دارد تا به سیستان و بلوچستان بپردازیم تا بتوانیم چهره مظلومیت این منطقه را نشان دهیم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره پیشبینی فروش فیلم «میرو» در گیشه اظهار کرد: کودکان و نوجوان همواره برایم مهم بوده است چراکه اینها آیندگان این مرز و بوم هستند. ژانر کودک و نوجوان در همه جای دنیا، غیر از هالیوود، گیشه پُرفروشی ندارد. البته در کشورهای دیگر از این ژانر حمایت میکنند و آثاری از دست، نیازمند حمایت است.
پیمان شیرخانی نویسنده «میرو» در بخش دیگر نشست تشریح کرد: زمانی که نویسنده، کاراکترها را مینویسد، به هر حال چیزی به او اضافه میشود. من در نوجوانی آرام بودم؛ در حالی که کاراکتر «میرو» شیطنتهای زیادی دارد. البته نوجوانان دهه ۶۰، خواه و ناخواه تحت تاثیر جنگ قرار گرفته بودند که در این فیلم به آن اشاره میشود.
در ادامه، کارگردان فیلم «میرو» بیان کرد: بنیاد سینمایی فارابی از فیلمهای کودک و نوجوان حمایت میکند؛ اما مهمترین حامی و پارتی من دعای مادرم است که امروز هم در نشست حضور دارد. در ادامه با اشاره ریگی به حضور مادرش، حضار به افتخار این نگاه و احترام، ریگی و مادرش را تشویق کردند.
شیرخانی نویسنده فیلم گفت: فیلمهایی که درباره سیستان و بلوچستان ساخته شده است، همیشه کلیشههایی مانند قاچاق، دزدی، فقر، اشرار و… را روایت کردهاند و در «میرو» تلاش کردیم که از این کلیشهها دوری کنیم. در قصه «میرو» از نشان دادن اشرار دوری کردیم و تصویر واقعیتری از این منطقه نشان دادیم.
در ادامه نشست، ریگی بیان کرد: بازیگران سیستان و بلوچستانی، هنرور بودند و دوست داشتم که آنها نقش جدیتری در «میرو» بازی کنند. همواره از تهیهکنندگان خواهش میکنم که بخشی از بازیگران، بومی آن منطقه باشند و بتوانند سکانسهای خوب و با دیالوگ ایفا کنند.
وی خاطرنشان کرد: «میرو» فیلمی مادرانه است. قطعا مادران این سرزمین، آموزگاران فرزندان هستند که زمان طولانی را با آنها سپری میکنند.
همچنین سودابه بیضایی از تجربه بازی در نقش زنی سیستانی در فیلم «میرو» صحبت کرد و گفت: این کاراکتر، برای من مادری متفاوت بود. در سفر قهرمانی «میرو»، مادر نقش مهم و تاثیرگذاری داشت، چیزی که من در فیلمنامه های دیگر ندیده بودم. برای رسیدن به لهجه مناسب نیز، حدود یک هفته زمان داشتم و ایوب افشار در این مسیر به من کمک بسیاری کرد.
ایوب افشار بازیگر بلوچ فیلم «میرو» نیز بیان کرد: هر زمان که صحبت از بلوچ میشد، فردی را تصور میکردیم که تفنگی در دست دارد و دستاری روی سر؛ اما ما هم هنرمند هستیم. ما دیر به صحنه آمدیم؛ اما به کمک حسین ریگی درست آمدیم. خوشحال هستم که ما بلوچیها درست به این هنر وارد شدیم.
وی افزود: ما نمیگویم در سیستان و بلوچستان قاچاقچی نیست، اما همه خطه، این نیست. از قبل انقلاب تاکنون فیلمهایی که در این منطقه ساخته میشدند، تصور غلطی به مردم نشان میدادند. «میرو» اولین فیلمی است که واقعیت بلوچ را به تصویر کشید.
مهدی دینمحمدپور بازیگر نقش «میرو» گفت: حرفه من بازیگری نیست اما تاکنون دو فیلم بازی کردم و مغازه هم دارم. زمانی که فیلمنامه را خواندم، به دلیل این که تصویر واقعی از استانم نشان میداد، تصمیم به بازی گرفتم.
وی اضافه کرد: یکی از چالشهای بازی در این فیلم این بود که در زمان فیلمبرداری حتی یک روز هم تعطیلی نداشتیم و حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم.
امیررضا دلاوری دیگر بازیگر این فیلم نیز درباره حضور در این پروژه اظهار کرد: به همه گروه از همینجا خسته نباشید میگویم. در فیلم «میرو» سهم کوچکی داشتم و سکانسهای من چهار روز زمان برد. زمان کمی برای رسیدن به لهجه و نقش داشتیم و جناب افشار تمام دیالوگهای را با من کار کرد تا بتوانم آنها درست ادا کنم. بجز «میرو»، پیشنهاد بازی در دو فیلم دیگر را داشتم، اما این فیلم را انتخاب کردم زیرا اقوام ایرانی برای من همواره مهم هستند.
وی ادامه داد: ما به واسطه کارمان، شهرهای مختلفی رفتهایم و این بار هم برای تولید «میرو» به چابهار رفتیم که از بودن در آنجا بسیار لذت بردم. ولی جدا از این، این منطقه بسیار محروم است و من با چند جوان آشنا شدم که علاقمند کار به حوزه سینما بودند. خیلی ها آمدند و قولهایی به آنها دادند، اما در همان محیط بسته ماندند، به همین دلیل از این تریبون استفاده میکنم که اگر کسی میتواند، کمکی به این منطقه و استعدادهایش کند.
همچنین حمید ابراهیمی بازیگر فیلم «میرو» در ادامه گفت: سالهاست در تئاتر دفاع مقدس کارهای زیادی انجام دادهام و از آن جایی که نقشهای منفی زیادی بازی کردهام، بازی کاراکتر مثبت در «میرو» برای خودم هم، به منزله یک امتحان بود، بنابراین این نقش را پذیرفتم.
الهی تهیه کننده فیلم، درباره محرومیت این منطقه گفت: استان سیستان بلوچستان بسیار پهناور است اما فیلم «میرو» اکنون در جشنواره فیلم فجر ۴۲، تنها در سالن این منطقه نمایش داده میشود.
کارگردان فیلم «میرو» اظهار کرد: این فیلم ریتم کندی ندارد و ما لنزی برای فیلمبرداری انتخاب کردیم که حس و حال قصه را مناسبتر منتقل میکند. همچنین در این فیلم بازیگران حرفهای و نابازیگری ایفای نقش کردهاند که تعادلی در فیلم ایجاد کرده است.
کارگردان «میرو» درباره انتخاب این نام برای فیلم، اظهار کرد: «میرو» یک اسم بلوچی است. من سالها قبل با این اسم آشنا شدم و مستندش را ساختم. احساس کردم این نام، برای این قصه مناسب است و در نتیجه عنوان فیلم، «میرو» شد.
ریگی تاکید کرد: همانطور که ما در مدارس زنگ ورزش داریم، باید زنگ سینما هم داشته باشیم تا فضایی برای فیلمهای ژانر کودک و نوجوان به وجود آید.
وی درباره استفاده از لهجه گفت: ما به این جمعبندی رسیدیم که در فیلم لهجهای داشته باشیم که همه ایرانیها متوجه آن شوند؛ یعنی از زبان بلوچی به لهجه بلوچی رسیدیم که نیازی به زیرنویس نباشد.
الهی تهیهکننده این فیلم نیز بیان کرد: از هماکنون برای اکران فیلم «میرو» با آموزش و پرورش صحبت کردهایم و نتیجه این شده که این اثر، مناسب مقطع متوسطه است.
ریگی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره استفاده از لهجه در «میرو» تصریح کرد: ما به این جمعبندی رسیدیم که در فیلم لهجه داشته باشیم که همه ایرانیها متوجه آن شوند؛ یعنی از زبان بلوچی به لهجه بلوچی رسیدیم که نیازی به زیرنویس نباشد.
این کارگردان تاکید کرد: فیلم تکلیفش را با تماشاگر روشن کرده است و در روایت داستان، پیامش را به مخاطب منتقل میکند.
آغوش باز
سرمایهگذار و مجری طرح: محمدمهدی عسکری
تهیهکننده: علیرضا سرتیبی
کارگردان: بهروز شعیبی
نویسنده: مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)
بازیگران: حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوریفر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی و با حضور هنرمندانه: مهدی هاشمی، احترام برومند و حسن معجونی. بازیگران کودک: هاتف شعیبی و نفس نکی
مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده
خلاصه داستان: سه قصه عاشقانه … سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت پیدا میکنند به تعریف جدیدی از عشق برسند.
در نشست خبری مطرح شد؛
«آغوش باز» هنجارهای اجتماعی را یادآوری میکند
در چهارمین روز از جشنواره فیلم فجر، سومین نشست خبری با موضوع فیلم سینمایی «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی امشب ۱۵ بهمن ماه برگزار شد.
در این نشست بهروز شعیبی کارگردان، علی سرتیپی تهیه کننده، مسعود سخاوتدوست آهنگساز، علی برازنده مدیر فیلمبرداری، محمدرضا میرزامحمدی طراح صحنه، خشایار موحدیان تدوینگر، محمدمهدی عسگری مجری طرح، سجاد نجفی و مهرداد کوروش نیا نویسندگان اثر و شبنم گودرزی بازیگر حضور داشتند.
علی سرتیپی تهیهکننده این فیلم در ابتدا گفت: امیدوارم از فیلم خوشتان آمده باشد و خوشحالم که امسال هم در جشنواره حضور داشتیم. پیشنهاد ساخت این فیلم از سوی بهروز شعیبی و محمدمهدی عسگری بود. من هم باتوجه به شناخت آقای شعیبی فیلمنامه را خواندم و این اثر ساخته شد. شایعه بود که بهروز شعیبی وسواس دار و مراحل تولید طول میکشد اما در این پروژه همهچیز سر زمان مناسب انجام شد.
بهروز شعیبی در ادامه این نشست با اشاره به اینکه همکاری با علی سرتیپی برایش افتخار بوده است، تصریح کرد: «آغوش باز» یک روی جدید از سینما برای من بود؛ هم در نوع فیلمسازی و هم در شکل اجرایی. من مدت ها طرحی در ذهن داشتم تا اینکه سجاد نجفی یکی از نویسندگان فیلم و محمدمهدی عسگری خواستند که با هم همکاری داشته باشیم. من فیلمنامههای آماده داشتم اما وقتی این طرح را برایشان تعریف کردم، بسیار از آن استقبال کردند.
وی ادامه داد: صادقانه بگویم «آغوش باز» کار سخت و پُربازیگری بود و اگر همدلی و همکاری این گروه نبود، این فیلم حتما امتیازاتی را از دست میداد.
این کارگردان یادآور شد: دغدغهها خیلی محاسبه شده نیست و من طوری کار میکنم که زندگی و فکر میکنم. این بخش باعث شده است که خیلی دچار محاسبه نمیشوم. فکر میکنم دغدغه همه ما چیزهایی است که ما در روابط انسانی با آن مواجه هستیم.
شعیبی افزود: ما احتیاج داریم که به یکدیگر یادآوری کنیم که در مشکلات و هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی دچار غفلت نشویم. به نظر من وظیفه سینما همین است که هنجارهای اجتماعی را به ما یادآوری کند. به عقیده من یادآوری یکی از کلیدواژههای اصلی فیلم بود.
محمدرضا میرزامحمدی طراح صحنه «آغوش باز» درباره طراحیهای صحنه موجود در این فیلم بیان کرد: فیلمنامه شرایط جالبی در صحنه سازی و دکوری داشت که به یک تکاملی میرسید. این برای ما مهم بود که تا جای ممکن به قصه و فیلمنامه وفادار بمانیم. ما سعی کردیم که تمام لوکیشنهای فیلم از فرم و رنگ بهره ببرد و اگر دقت کنید هر کاراکتر در فرم و رنگ خاصی قرار دارد که به آن شخصیت کمک میکند.
سرتیپی تهیهکننده فیلم در بخش دیگر این نشست توضیح داد: این فیلم صد در صد خصوصی و یک ریال هم یک ارگان دولتی به آن کمک نکرده و حمایتی هم نشده است. من و محمدمهدی عسگری بودجه فیلم را تامین کردیم. بهروز شعیبی هم تمایلی نداشت که از ارگان دولتی کمک گرفته شود. ما فکر میکردیم خود قصه و شرایط تولید این فیلم طوری است که به امید خدا بازگشت سرمایه خواهد داشت.
محمدمهدی عسگری مجری طرح «آغوش باز» عنوان کرد: ما روزی دور هم نشستیم و تصمیم گرفتیم که یک فیلم عاشقانه و خانواده محور بسازیم که امیدوارم نظر شما و مخاطبان را جلب کرده باشیم. قدم اول ما هم یک قصه خوب بود. کار سخت اما شیرین بود و توانستیم با سرمایه شخصی کار را به پایان برسانیم.
مهرداد کوروشنیا یکی از نویسندگان این فیلم درباره ایده اثر عنوان کرد: نگارش این فیلمنامه مانند دو امدادی بود. بهروز شعیبی و سجاد نجفی یکی دیگر از نویسندگان در ابتدا طرحی را آماده کرده بودند و این خود مسالهای است که به فیلمنامهنویس کمک میکند. بعد از ۳ ماه بهروز شعیبی با من تماس گرفت و به دوستان اضافه شدم. ما ۳ ماه بعد را بیشتر به فرم و ساختمان فیلمنامه پرداختیم.
سجاد نجفی یکی دیگر از نویسندگان «آغوش باز» عنوان کرد: بهروز شعیبی یک کارگردان صاحب سبک است و به عنوان یک فیلمنامهنویس دوست داشتم ببینم که ایشان علاقهمندند، چه فیلمی بسازند. به همین دلیل به سمت مسیر داستان و قصه سوق پیدا کردیم. حس و حال خوب در همه جای این فیلم و فیلمنامه حضور داشت.
شبنم گودرزی بازیگر این فیلم درباره تکرار صفت پولپرستی زنان در سینما تصریح کرد: نمیتوانیم بگوییم که ارزش زنها پایین میآید. همانطور که خانمها میتوانند پولپرست باشند، آقایان هم میتوانند. نمیتوانیم به این صفات به صورت جنسیتی نگاه کنیم.
مسعود سخاوت دوست آهنگساز فیلم «آغوش باز» درباره آسیبهای موسیقی پاپ و دلیل انتخاب این نوع موسیقی در فیلم گفت: موسیقی پاپ مستقیما با خلقیات مردم یک جامعه در ارتباط است و اگر جنس دیگری از ادبیات را در موسیقی پاپ امروز میبینید، آیینهای از خلقیات مردم همان جامعه است.
وی افزود: باید بررسی کنیم که موسیقی پاپ ما هرچقدر از گذشته به حال حرکت کرده، چه تغییراتی داشته است. مردم در سطح جامعه با یک بررسی ساده میتوانند متوجه وضعیت اسفبار موسیقی پاپ باشند. من به عنوان مخاطب عام فکر میکنم که موسیقی پاپ با عواطف عوام جامعه در ارتباط و دلیل انتخاب این موسیقی برای فیلم همین بوده است.
در بخش دیگری از این نشست، شعیبی مطرح کرد: معتقدم که بخش مهم کیفی جامعه ما در دست خانمها است. از بدو تولد ما با یک زن همراه هستیم تا روز آخر. هرچقدر بخواهیم این رابطه انسانی را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم، عشق و علاقه در جامعه جایش را به خشم و اعتراض میدهد.
کارگردان «آغوش باز» ادامه داد: ما در درام میتوانیم هر پرسوناژی را تعریف کنیم اما در ناخودآگاه ما اینگونه است که برای بانوان احترام زیادی قائل هستیم. خانمها در آثار من فقط حضور کمی نداشته و شخصیتهای تاثیرگذاری داشتهاند.
شعیبی تاکید کرد: من خودم هیچوقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبودهام. به همین دلیل فکر میکنم بهترین اتفاق من در این سال ساخت «آغوش باز» با یک گروه درجه یک بود. همچنین یک تهیهکننده خوب و کاربلد در کنار ما بود تا این ژانر را به درستی ارایه کنیم. کارگردانی نمیتواند در کنار یک تهیهکننده خوب، فیلم بد بسازد و همچنین نمیتوان کنار یک تهیهکننده بد، فیلم خوب ساخت.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا بخشی از این فیلم در واکنش به صحبتهای وزیر ارشاد درباره معین بوده است، گفت: واقعا فکر میکنید در این ۲ هفته میتوانستیم چیزی به فیلم اضافه کنیم؟
سرتیپی تهیهکننده «آغوش باز» نیز در پاسخ به این پرسش که آیا صحنه نوازندگی خانمها در اکران مردمی حذف میشود؟ توضیح داد: این فیلم پروانه نمایش دریافت کرده است و امیدواریم که در اکران عمومی به فیلم دست نخورد.
شعیبی در بخش دیگری و در پاسخ به این نکته که از او انتظار بیشتری میرفت، عنوان کرد: این لطف شماست که میگویید انتطار بیشتری از من داشتید اما در واقع «آغوش باز» فیلم خیلی خوبی است.
این کارگردان افزود: دوست داشتیم فیلم خوش آب و رنگی داشته باشیم. واقعیت امر این است، زمانی که فیلم شروع میشود، فیلمنامه تمام شده است و توجه به رنگ و فرم به محتوای فیلم لطمه نمیزند. نزدیکترین ژانر به «آغوش باز» کمدی درام است که درباره روابط انسانی صحبت میکند و تیزیهای ناهنجاریهای اجتماعی را کمی نرم میکند. این خاصیت این ژانر است.
تهیهکننده «آغوش باز» عنوان کرد: این فیلم صد در صد مربوط به بخش خصوصی است. از شما میخواهم که صدای چنین فیلمهایی باشید. ما سعی کردیم یک فیلم مناسب خانواده بسازیم تا حال مردم خوب شود.
علی برازنده مدیر فیلمبرداری این فیلم نیز درباره لرزش دوربین گفت: لرزش دوربین در یک سکانس کوچک بوده، چیزی که در خود فیلمنامه است، آقای شعیبی دوست داشتند که در فیلم رنگ وجود داشته باشد به همین دلیل از این ویژگی بهره بردیم.
در پایان این نشست خشایار موحدیان تدوینگر خاطرنشان کرد: افتخاری بود که با آقای شعیبی و وسوسهای زیاد ایشان کار کردم. تدوین این کار با دو حس و حال متفاوت آرام و هیجانانگیز برای من جالب بود.
ساعت جادویی (سفر به تاریکی)
با مشارکت موسسه راه
تهیه کننده: محمدمهدی نخعی راد
کارگردان: محمدعلی بصیری نیک
خلاصه داستان: داستان انیمیشن ساعت جادویی (سفر به تاریکی) از جایی آغاز میشود که یک پسربچه به واسطه هدیهای که از پدربزرگ خود دریافت میکند، موفق به سفر در زمان میشود و به دوران کودکی مادربزرگ خود میرود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک میبیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد میشود و اشارههایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم میشود. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود میبیند.
روز چهارم جشنواره فیلم فجر با «ساعت جادویی»
در آخرین لحظات از چهارمین روز جشنواره فیلم فجر، نشست خبری انیمیشن «ساعت جادویی» به کارگردانی محمدعلی بصیری نیک برگزار شد.
در این نشست محمدعلی بصیری نیک کارگردان، محمد مهدی نخعی راد تهیه کننده، سید مصطفی حسینی نویسنده و جمال یزدانی مشاور محتوایی حضور داشتند.
در ابتدای این نشست محمدمهدی نخعی راد تهیه کننده این پویانمایی گفت: تقریبا ۵ سال پیش تحقیق را شروع کردیم و عکسهای مستندی را از مشهد آن زمان تهیه کردیم. دو سال فیلمنامه و تحقیق و پژوهش و ۳ سال تولید آن زمان برد.
این تهیه کننده ادامه داد: پویانمایی اگر بخواهد برد مالی داشته باشد، باید بتواند در بخش بینالملل هم نمایش داده شده و فروش جهانی داشته باشد.
وی درباره حضور با کلاه گفت: صنعت نمد سالهاست که ضعیف شده و استفاده نمیشود. خوب است که کودکان درباره هویت و گذشته خودمان اطلاعات داشته باشند.
محمدعلی بصیری نیک کارگردان این پویانمایی گفت: پروسه تولید انیمیشن زمان و هزینه بالایی دارد. نیروی متخصص هم به ندرت پیدا میشوند و بیشتر ترجیح دادهاند که با کشورهای خارجی همکاری کنند.
سید مصطفی حسینی نویسنده مطرح کرد: اتفاقی که برای داستان افتاد و به سراغ نمد رفتیم یک نماد بود. میخواستیم به حادثه ضدفرهنگی و هویتی در زمان رضاشاه را نشان دهیم. داستان تراژیک بود و اینکه بتوانیم این قصه را برای کودکان بگوییم چالش بزرگی بود. تلاش خود را کردیم تا بتوانیم به بهترین شکل ممکن آن را برای مخاطب و کودکان به نمایش در بیاوریم.
وی ادامه داد: زمانی که میخواهیم حادثه تاریخی را تعریف کنیم ابتدایی ترین راه این است که شخصیت به گذشته سفر کند اما باید این اتفاق را به صورت معنادار و درست مطرح کرد.
جمال یزدانی مشاور محتوایی این پروژه گفت: این کار ایده اصلیاش از یک واقعه واقعی برداشته شده و نوعی کار اقتباسی است. کاراکتر عبدالرضا مستخرج از مجموعه پژوهشهای راویان زنده گذشته بود. انقدر جامعه ایرانی در دل تاریخ خود حاوی بسیاری از قهرمانها و حماسه های عینی برای پرداخت دراماتیک است که میتوان از دل اینها کارهایی در سطح جهانی تولید کرد.
وی افزود: بسیاری از این وقایع جزییات جدی ندارند و مدتها سانسور شدهاند.
تهیهکننده این اثر درباره تعداد افرادی که در این پروژه حضور داشتند، گفت: بیش از صد نفر درگیر کار ما بودند و تیم دوبله ما نزدیک به بیست نفر بودند.
کارگردان این اثر در بخش دیگری از این نشست گفت: نگه داشتن نیروی انیمیشن کار بسیار سختی است زیرا نمیتوان هنرمندان را محدود کرد. برخی از هنرمندان هم دوست ندارند با محتواهایی کار کنند. در این کار مجبور به آموزش دادن برخی از افراد مستعد بوده و در این زمینه تا حدودی هم موفق بودیم.
نخعی راد گفت: در کنار سینمایی که تولید کردیم برای تامین بخشی از هزینه مجبور به فعالیت برای برخی از کشورها بودیم. برای نگه داشتن هنرمندان باید بتوانیم نرخ های خود را نزدیک به نرخ های جهانی کنیم.
یزدانی درباره استفاده نکردن از لهجه مشهدی گفت: این کار را امتحان کردیم ولی مشکلی که داشتیم این بود که دوبلوری که بتواند این کار را انجام بدهد را پیدا نکردیم و بازخوردهایی که گرفتیم این بود که با گویش بدون لهجه آن را پیش ببریم.
حسینی درباره ضعف در فیلمنامه این اثر گفت: مشکل فیلمنامه مشکل سینمای ایران است. نقاط ضعف و قوت در اثر کار زیاد مشخص خواهد شد. بیان این نکته ضروری است که انیمیشن بلند مخاطب اولیهاش کودک و نوجوان نیست و آدم بالغ هم باید بتواند آن را جدی بگیرد.
یزدانی مشاور محتوایی این اثر در بخش دیگر این نشست مطرح کرد: روایت یک واقعه تاریخی که روایت یک حماسه و قهرمانان مرز و بوم است، به خصوص با این زاویه دید که در این انیمیشن دیده میشود و موثر بودن کودک را در تاریخ مطرح میکند، مجموع اینها بحثهای جدی است که باید گفته شود.
حسینی نویسنده این اثر گفت: مخاطب فیلم انیمیشن، خانواده است و قرار نیست عین نود دقیقهاش با کودک ارتباط بگیرد.
نخعی راد درباره بحث تبلیغاتی گفت: بحث تبلیغات دارد انجام میشود و در روزهای آینده با قدرت بیشتری هم پیش خواهد رفت.
وی در پایان گفت: در این پروژه حمایتی از ما صورت نگرفت و خیلی از ارگانها و مسئولان برخلاف صحبتهای خود از ما حمایت نکردند.