دفتر ماه پر از شعر سپید است پر از تنهایی
ای پریزاد غزل کی به غزل می آیی
شب من گم شده در کوچه ی بی خوابی ها
خواب کن چشم مرا ای نگه رویایی
باز هم وعده ی فردا دهی و میدانم
نیست افسانه ی امروز تو را فردایی
آن که در چشم تو رویای مرا زندان کرد
کاش میداد به دلتنگی من معنایی
آن که در چشم تو رویای مرا زندان کرد
کاش میداد به دلتنگی من معنایی
بیش از این مهر جنون بر دل من داغ مکن
نیست اندازه ی مجنونی من صحرایی
دفتر ماه پر از شعر سپید است پر از تنهایی
ای پریزاد غزل کی به غزل می آیی