به گزارش تابناک، محمدجواد ظریف میگوید کسی به او نگفته در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نکند اما او ملاکهایی در کار سیاسی دارد که با آن ملاکها فکر میکند نمیتواند رئیسجمهور شود.
وزیر پیشین امور خارجه در گفتوگو با شماره ۴ کتابنامه آگاهی نو در پاسخ به سؤال محمد قوچانی، صاحبامتیاز و سردبیر این مجله گفت: من بندبازی بلد نیستم. ضمن اینکه معتقد به بدهبستان هستم؛ معتقد به بندبازی نیستم. من اصولی دارم و معتقدم که با این اصول نمیتوانم کار کنم.
ظریف با تأکید بر اینکه «یقیناً اصلاحطلب نیستم»، در پاسخ به اینکه آیا یک تکنوکرات خنثی است یا به راه سوم اعتقاد دارد، گفت: اگر تکنوکرات خنثی بودم که با هر دوی آنها (اصلاحطلبان و اصولگراها) میساختم. اینکه هر دو من را زدند، نشان میدهد خنثی نیستم. من راه سوم را در حد یک کنشگر اجتماعی یا کنشگر مدنی میبینم و هزینه آن را هم دارم میپردازم. خنثی نیستم ولی معتقدم این کنشگری باید در شرایطی پیش رود که به نفع جامعه باشد.
او افزود: کار شدنی در کشور ما اصلاح فکر است. تا اصلاح فکر صورت نگیرد، عوامفریبی و قهرمانپرستی حاکم میشود. با قهرمانپرستی نمیشود کشور را اصلاح کرد.
ظریف در پاسخ به این سؤال که اگر میخواست رئیسجمهور شود، برجام بهتر حفظ نمیشد؟، گفت: فکر نمی کنم. اتفاقاً آنهایی که تخریب میکردند میگفتند دروغ میگوید، میخواهد رئیسجمهور شود. علیرغم همه گفتههای من همین که میگفتند ظریف میخواهد رئیسجمهور شود باعث شد قانون اقدام راهبردی مجلس را تصویب کنند.
او درباره نامهای که بهار ۱۴۰۰ نوشته و در آن تأکید کرده بود قطعاً نامزد ریاستجمهوری نمیشود اما اجازه دهند برجام را به سرانجام برساند، توضیح داد: نامه را نوشتم چون معتقد بودم وظیفه تاریخی من به انجام رساندن برجام است. در این مسیر انعطافهایی هم داشتم. وظیفه من این بود که ریش پروفسوری را بکنم ریش کامل. ترجیح من این بود که ریش پروفسوری بگذارم، اما گفتم ریش کامل بگذارم ولی کارم را انجام دهم.
من میگویم اینکه ریش من گرد یا دراز باشد، چه تأثیری میگذارد؟ جزو اصول هم نیست. بعضیها میگویند ببینید تو وادادهای، سریع ریش را عوض کردی. خب آن و این ریش چه فرقی دارد؟
ظریف در این گفتوگو که درباره انتشار کتاب خاطراتش «پایاب شکیبایی» و به تعبیر او «وصیتنامه سیاسی من در حوزه سیاست خارجی» انجام شد، گفت: بیشترین حمایت را از حماس در هفت ماه گذشته در بیرون از دولت، من و معاون وزارت خارجه در دوره من، آقای جابری انصاری کردیم. آقای احمدینژاد چیزی نگفته است، کسی که منکر هولوکاست بود. سران مقاومت رابطه من با خودشان را میدانند. چرا من از طرف آمریکا و کانادا تحت تحریم هستم و دوستان نیستند؟ چرا وقتی من کنار رفتم، نتانیاهو میگوید شکر که از شر او راحت شدیم؟ اینها میدانند که من روی نقاط قوت جمهوری اسلامی میایستم، وگرنه اصطلاح مالهکش تبلیغاتی و روایتسازی است.