بین الملل تابناک: «جوزف نای» استاد دانشگاه هاروارد آمریکا و واضع نظریه قدرت نرم در مقاله ای به بررسی درسهای حاصل از جنگ اوکراین پرداخته است که در ادامه آمده است.
جنگ روسیه علیه اوکراین همچنان ادامه دارد و هیچ کس نمی داند چه زمانی و چگونه پایان خواهد یافت. با این وجود، در دو سال گذشته چندین پیشبینی در مورد اینکه چه چیزی در درگیریهای قرن بیست و یکم که قدرتهای بزرگ را درگیر میکند، چه چیزی مؤثر است و چه چیزی مؤثر نیست، به اثبات رسانده است.
دو سال پیش، هشت درس از جنگ اوکراین را شرح دادم. و اگرچه من هشدار دادم که برای اطمینان در مورد هر گونه پیش بینی خیلی زود است، اما آنها به خوبی عمل کرده اند. هنگامی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دستور حمله به اوکراین را در فوریه 2022 صادر کرد، تصرف سریع پایتخت، کیف، و تغییر دولت را در نظر گرفت - بسیار شبیه آنچه که شوروی در مجارستان در سال 1956 و چکسلواکی در سال 1968 انجام داد. اما جنگ هنوز در جریان است و هیچ کس نمی داند کی و چگونه پایان خواهد یافت.
اگر به جای تمرکز بیش از حد بر مرزها، درگیری را «جنگ استقلال» اوکراین بدانیم، اوکراینیها از قبل پیروز شدهاند. پوتین تکذیب کرده بود که اوکراین یک کشور جداگانه است، اما رفتار او تنها هویت ملی اوکراین را تقویت کرده است.
با این حال، کارآمدی پهپادها را به عنوان سلاح های ضد تانک و ضد کشتی پیش بینی نمی کردم و همچنین انتظار نداشتم که اوکراین بتواند نیروی دریایی روسیه را از نیمه غربی دریای سیاه بیرون کند. توپخانه و مین نیز نقش مهمی ایفا کرده اند، زیرا درگیری به جنگ خندق به سبک جنگ جهانی اول تبدیل شده است.
چه چیز دیگری آموخته ایم؟ اول اینکه سلاح های قدیمی و جدید مکمل یکدیگر هستند. علیرغم موفقیت اولیه سلاح های ضد تانک در دفاع از کیف، من به درستی هشدار دادم که اعلامیه های پایان دوره تانک ممکن است زودهنگام باشد زیرا نبرد از حومه شمالی به شرق اوکراین منتقل شد.
دوم، بازدارندگی هستهای موثر است اما بیش از تواناییها به ریسکهای نسبی بستگی دارد. غرب تا حدودی منصرف شده است. تهدید هسته ای پوتین، دولت های ناتو را از اعزام نیرو (البته نه تجهیزات) به اوکراین باز داشته است.
اما دلیل آن این نیست که روسیه از توانایی های هسته ای برتر برخوردار است. بلکه این است که پوتین اوکراین را منافع ملی حیاتی برای روسیه معرفی کرده است، در حالی که دولت های غربی این کار را نکرده اند. در همین حال، ضربات شمشیرهای اتمی پوتین، غرب را از گسترش برد تسلیحاتی که به اوکراین ارائه می کند، باز نداشته است. و غرب، تا کنون، پوتین را از حمله به کشورهای ناتو باز داشته است.
سوم، وابستگی متقابل اقتصادی مانع جنگ نمی شود. برخی از سیاستگذاران آلمانی تصور می کردند که قطع روابط تجاری با روسیه آنقدر پرهزینه است که هیچ یک از طرفین اجازه خصومت آشکار را نمی دهد. اما در حالی که وابستگی متقابل اقتصادی می تواند هزینه های جنگ را افزایش دهد، لزوماً مانع از آن نمی شود. افزون بر این، یک وابستگی متقابل اقتصادی نابرابر می تواند توسط طرف کمتر وابسته به سلاح تبدیل شود.
چهارم، تحریم ها می توانند هزینه ها را افزایش دهند، اما نتایج را در کوتاه مدت تعیین نمی کنند. به یاد بیاورید که ویلیام برنز، رئیس سیا، در نوامبر 2021 با پوتین ملاقات کرد و در مورد تحریم های قریب الوقوع در صورت حمله روسیه، بی فایده هشدار داد. پوتین احتمالاً تردید داشت که غرب بتواند وحدت جهانی را در مورد تحریم ها حفظ کند و حق با او بود.
نفت یک کالای قابل تعویض است و بسیاری از کشورها - به ویژه هند - از واردات نفت روسیه با تخفیف که توسط ناوگان نفتکش حمل می شود، خوشحال هستند.
با این وجود، همانطور که دو سال پیش پیشبینی میکردم، به نظر میرسد نگرانیهای چین در مورد گرفتار شدن در تحریمهای ثانویه محدودیتهایی را برای حمایت این کشور از روسیه ایجاد کرده است. در حالی که چین «فناوری با کاربرد دوگانه» مهم (مناسب برای اهداف نظامی یا غیرنظامی) ارائه کرده است، از ارسال سلاح خودداری کرده است.
با توجه به این تصویر پیچیده، مدتی طول می کشد تا بتوانیم به طور کامل درباره تأثیر طولانی مدت تحریم ها بر روسیه قضاوت کنیم.
پنجم، جنگ اطلاعاتی تفاوت ایجاد می کند. جنگ های مدرن فقط به این نیست که ارتش چه کسی پیروز شود. افشای دقیق اطلاعاتی توسط ایالات متحده که برنامههای تهاجم روسیه را فاش میکرد، در خنثی کردن روایتی که پوتین میخواست اروپاییها آن را باور کنند، مؤثر بود و به همبستگی غرب کمک زیادی کرد. به همین ترتیب، ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، کار خارق العاده ای در تبلیغ داستان کشورش در غرب انجام داده است.
ششم، هم قدرت سخت و هم قدرت نرم مهم است. در حالی که قدرت سخت و اجباری در کوتاه مدت بر قدرت نرم جذب غلبه می کند، قدرت نرم هنوز هم اهمیت زیادی دارد. پوتین در ابتدا در آزمون قدرت نرم شکست خورد. اقدامات نیروهای روسیه در اوکراین باعث شد آلمان در نهایت خط لوله گاز نورد استریم 2 را لغو کند - نتیجه ای که سال ها فشار ایالات متحده نتوانسته بود به دست آورد
در عوض، زلنسکی از ابتدا بر قدرت نرم تکیه کرده است. او با استفاده از مهارت های خود به عنوان یک بازیگر برای ارائه تصویری جذاب از اوکراین، نه تنها همدردی غربی ها را به دست آورد، بلکه تجهیزات نظامی را که تضمین کننده قدرت سخت است، تضمین کرد.
هفتم، قابلیت سایبری راه حلی برای پاسخ دادن به مسائل پیچیده نیست. روسیه حداقل از سال 2015 از تسلیحات سایبری برای مداخله در شبکه برق اوکراین استفاده کرده بود و بسیاری از تحلیلگران پیش بینی کردند که حمله سایبری علیه زیرساخت ها و دولت اوکراین هرگونه تهاجم را به یک واقعیت تبدیل می کند.
اما در حالی که حملات سایبری (گزارششده) زیادی در طول جنگ وجود داشته است، هیچ یک تعیین کننده نبوده است. هنگامی که شبکه Viasat اوکراینی ها هک شد، آنها شروع به برقراری ارتباط از طریق ماهواره های «استارلینک» کردند. با آموزش و تجربه میدان نبرد، دفاع سایبری و حمله اوکراین فقط بهبود یافته است.
بنابراین، درس دیگر این است که پس از شروع جنگ، سلاحهای جنبشی نسبت به سلاحهای سایبری، زمان، دقت و ارزیابی آسیب بیشتری را برای فرماندهان فراهم میکنند. گفته میشود، جنگ الکترونیک همچنان میتواند در پیوندهایی که برای استفاده از پهپادها ضروری است تداخل ایجاد کند
در نهایت، جنگ غیر قابل پیش بینی است. مهمترین درس از جنگ اوکراین یکی از قدیمی ترین درس ها باقی مانده است. دو سال پیش، بسیاری انتظار پیروزی سریع روسیه را داشتند. و فقط یک سال پیش، انتظارات زیادی از یک حمله تابستانی پیروزمندانه اوکراین وجود داشت.