تصویر مربوط به مانور زاپاد هشتاد و یک ارتش شوروی در آغاز دهه هشتاد میلادی است. این بزرگترین رزمایش یک نیروی زمینی در تاریخ بود، مربوط به دوران اوج قدرت نظامی شوروی کمی پیش از آغاز روند اضمحلال آن. در آن زمان شوروی پنجاه تا شصت هزار تانک عملیاتی در اختیار داشت. پس از فروپاشی شوروی روسیه بیش از سه تا پنج هزار تانک را نتوانست در خدمت نگه دارد. شوروی سیزده هزار هواپیمای جنگی در اختیار داشت، حال آنکه هواپیماهای رزمی روسیه به هزار فروند هم نمیرسد.
اما آیا ارتش روسیه که همواره بر کمیت متکی بوده، توانست که در مقابل چنین کاهش قدرت تکاندهندهای، دکترین و فونداسیون نظامی جدیدی بر پایه کیفیت و فنآوری نظامی هوشمند بنا کند؟ به هیچ وجه!
سطح فنآوری ارتش روسیه امروز تفاوت ناچیزی با ارتش شوروی سی و سه سال پیش دارد. شکستهای خرد کننده آنها در اوکراین ریشه در همین واقعیت دارد.
شوروی کمونیستی ساختار صنعتی عظیمی به وجود آورد که بر پایه منطق اقتصادی، مفهوم بازدهی و تناسب با کشش بازارها بنا نشده بود. این ساختار زیانده به تدریج به معنای دقیق کلمه گندید و مضمحل شد. یلستین و پوتین ناچار شدند آن را تقریبا به تمامی تعطیل کنند. روسیه برخلاف شوروی یک قدرت صنعتی نبود و به یک صادر کننده مواد خام تبدیل شد. روسیه با اختلاف غنیترین کشور جهان از لحاظ منابع زیرزمینی است، اما امروز در رده بندی اقتصاد جهانی، جایگاه یازدهم را به خود اختصاص داده است، در حالی که شوروی پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم، اقتصاد دوم جهان بود.
روسیه با یک دولت مافیایی به هیچ وجه قادر نشده تا اقتصاد و تکنولوژی خود را بر پایهای جدید بنا کند. روسیه در پارامترهای بنیادین توسعه و قدرت تنها یک پیکر بدقواره، نیمه نصفه و زوار در رفته از دوران شوروی است.
به همین سبب است که روسیه قادر نشده در این سالها سلاحهای واقعا جدیدی در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد. به همین سبب است که سلاحهای جدیدی نظیر سوخو پاکفا و تانک آرماتا با این که ظاهرا تکمیل شدهاند اما عملا وجود ندارند، چرا که بنیه اقتصادی و تکنولوژی لازم برای تکمیل آنها وجود ندارد. هند که شریک برنامه جنگنده نسل پنجم پاکفا بود، دریافت که این پروژه پوچ و توخالی است و کنارهگیری خود را اعلام کرد.
پوتین در طول بیش از ده سال دوره رونق ناشی از قیمت بالای نفت و گاز توانست چند طرح نیمهکاره مانده از دوران شوروی را تکمیل کرده و در اختیار ارتش روسیه بگذارد. جنگندههای سوخو سی و چهار، سی و پنج و سی و نیز تانکهای تی نود شامل طرح قدیم و جدید در این دسته قرار میگیرند. بدینترتیب سیصد و هشتاد جنگنده جدید و حدود چهارصد و پنجاه تانک جدید در اختیار ارتش روسیه قرار گرفت. امروز حدود شصت فروند از این هواپیماهای جدید از بین رفتهاند و رقمی که در مقابل تولید شده، حدود یک هشتم تلفات است.
در مورد نیروی زمینی وضعیت بارها و بارها بدتر است. روسها نزدیک به پنجهزار تانک و بیشتر خدمه زرهی زبده خود را از دست دادهاند. بیش از نیمی از تانکهای جدید کم تعداد از میان رفتهاند. تولید نظامی روسها تا اینجا بسیار کمتر از تلفات بوده و به همین سبب ناچار شدهاند تانکهای قدیمی تولید پنجاه تا هفتاد سال پیش را از انبارها و از حالت ذخیره بیرون بیاورند. بررسیها نشان داده با روند تولید و تلفات فعلی روسها یکسال دیگر تقریبا تانکی در میدان نبرد ندارند. از سوی دیگر هر چه آنها به سوی تولید بیشتر جنگافزارهای سنگین بروند فشار بر اقتصاد غیرنظامی روسیه بیشتر شده و زمینه برای فروپاش اقتصادی دوم امپراتوری مسکو فراهمتر میگردد.
تلفات در زمینه نفربرها، توپهای خود رانش و سیستمهای پدافند موشکی زمین به هوا هم بسیار زیاد بوده است و در مجموع رقمی حدود پنج هزار دستگاه را شامل میشود. روسها مشکل دیگری نیز دارند. آنها در زمینه فنآوری نظامی پیچیده الکترونیک خودکفا نیستند و در دو دهه اخیر در این زمینه وابسته به قدرتهای غربی به خصوص فرانسه بودهاند. تحریمهایی که پس از اشغال کریمه یعنی ده سال قبل اعمال شد، ارتش روسیه را دچار مشکلات جدی کرد. علت اینکه چرا روسها نتوانستند برتری هوایی بر فراز اوکراین را بدست گیرند و نیروی هوایی کوچک اوکراین را نابود کنند، مربوط به همین عقب ماندگی در زمینه دانش پیشرفته الکترونیک است.
طوس طهماسبی