۱. مرحله تمایزگذاری
مراحل روانشناختی جدایی و طلاق با تمایزگذاری شروع میشود. اولین مرحله شامل توجه کردن و برجستهسازی تفاوتهای بین زوجین است. در این مرحله تعارضهای بین زوجها بیشتر خود را نشان میدهند. دلیل اینکه در این مرحله تعارض بیشتر میشود این است که زوجها به جای اینکه روی شباهتها و نقاط مشترک خود تأکید کنند روی تفاوتها انگشت میگذارند.
تعاملها در این مرحله از «ما» به سمت «من» میرود و زوجها مطرح میکنند که نیاز به استقلال و فضای شخصی بیشتری هستند. درواقع اکنون آنچه که قبلاً جذاب بود، به منبعی از ناراحتی و تعارض تبدیل شده است.
این مرحله را نمیتوان پایان رابطه محسوب کرد. حتی میتوان این مرحله را یک مرحلهی سالم و طبیعی در نظر گرفت که در درون آن زوجها نیازهای خود را در رابطه دوباره ارزیابی میکنند. با این وجود، اگر این مرحله بدون حل شدن باقی بماند، میتواند به انحراف بیشتری ختم شود. برای مثال، زوجها ممکن است بر سر اهداف و ارزشهای متعارض زندگی که قبلاً نادیده گرفته میشد بجنگند.
علاوه بر این، یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ در ژورنال Emerging Adulthood نشان داد که بهخصوص بین سالهای ۱۸ تا ۲۴ تعداد زیاد رویدادهای استرسزای زندگی، مانند تغییرات در حیطهی کار، روابط، افراد فردی و ثبات مثالی میتوانند زوجها را از هم دور کنند.
نویسندگان این مطالعه، آن لانتاگن، ویندول فورمن، و جیمی نواک، نشان دادند که بذر نارضایتیها از یکدیگر چگونه کاشته میشود: مخالف با هم، سرزنشگری و تعارض ممکن است در طول زمان روی هم انباشت شوند و به تدریج روابط را به سمت وخامت سوق دهند. برخی از تعاملات منفی که ناشی از شخصیت زوجین است مانند بیاحساسی، عدم تمایل به سازگاری و مصالحه و بیاعتمادی ممکن است تأثیر طولانیمدتی بر رابطه بگذارد زیرا تغییر این ویژگیها بسیار دشوار است.
۲. محدود کردن
در مرحلهی محدود کردن، تعاملات بین زوجها هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت پیشروی به سمت وخامت را ادامه میدهد، اما نسبت به گذشته، زوجها بیشتر عامدانه رفتار میکنند. زوجها تعاملات خود را محدود میکنند و از بحث کردن در مورد موضوعات مهم و حساس اجتناب میکنند.
در این مرحله از مراحل جدایی روابط سطحی میشود و زوجها زمان کمتری را با هم سپری میکنند. همچنین آنها احساسات منفی و مثبت نسبت به یکدیگر را تجربه میکنند که باعث میشود دربارهی ماندن با هم یا تمام کردن رابطه سردرگم شوند.
علاوه بر این، افزایش فاصلهی عاطفی در مراحل روانشناختی جدایی و طلاق باعث میشود که زوجها افکار و احساسات خود را با هم به اشتراک نگذارند که خودش به نوبهی خود باعث بیشتر شدن فاصلهی عاطفی میشود.
همچنین زوجها برای حفظ وضعیت موجود نه بهتر شدن آن تلاش میکنند. آنها به هیچوجه به دنبال ارتباط واقعی نیستند. به عنوان مثال، تماسهای تلفنی آنها به کارهای روزمره و کارهای خانه محدود میشود.
دانیل یکی از افرادی که در مطالعه مربوط به مراحل جدایی شرکت کرده بود بیان کرد: برخی مواقع بین ما سردی فزایندهای وجود داشت. فاصلهی عاطفی در حال شکلگیری بود. طلاق ایستگاه آخر مسیری بود که سالها پیش آغاز شده بود. من در دنیای خودم زندگی میکردم و او در دنیای خود. اینها دلایل زیربنای طلاق ما بود.
۳. رکود
مرحله رکود که یکی از مراحل روانشناختی جدایی و طلاق است نشان میدهد که رابطه دیگر متوقف شده است. در این مرحله تعاملات بین زوجها به شدت کاهش پیدا میکند و اگر رابطهای شکل بگیرد غالباً از روی اجبار یا تنشزاست.
یکی دیگر از شرکتکنندگان گفت:
نمیدانم باید چه کاری انجام بدهم؛ آیا بهتر است تلاش کنم و رابطه را به سطح بهتری ببرم و به اندازه کافی حضور داشته باشم تا به او کمک کنم آسیبهایش را درمان کند و خودم هم برای زوج بهتر شدن تلاش کنم که نیاز به تلاش زیاد دارد، یا اینکه باید رابطه را تمام کنم و برایش آرزوی خوشبختی کنم.
حس تسلیم شدن و و احساس ناامیدی از مشخصههای این مرحله است. دیگر رابطه رشد نمیکند و به سمت تکامل و پیشرفت نمیرود. هر دو طرف بدون هیچ اشتیاق خاصی فقط کارهای روزمره را انجام میدهد. رابطه در این مرحله ممکن است از روی عادت، راحتی یا ترس از تغییر ادامه پیدا کند، اما تلاش کمی یا هیچ تلاشی برای بهبود یا احیای رابطه وجود ندارد.
۴. اجتناب
اجتناب چهارمین مرحله از مراحل روانشناختی جدایی و طلاق است. در این مرحله، زوجها به طور فعالانه بین خودشان فاصله ایجاد میکنند چه از نظر جسمی چه از نظر عاطفی. اجتناب ممکن است به شکلهای ظریفتری مانند اینکه زوجها وقتشان را به صورت مجزا از هم سپری میکنند، یا اینکه میتواند مستقیم باشد مانند اجتناب از تماس تلفنی، پیام دادن یا هر شکل دیگری از ارتباط.
در این مرحله، یکی یا هر دو زوج به قدری از یکدیگر فاصله گرفتهاند و از هم دور شدهاند که میتوان نتیجه گرفت که انگار زندگیها و دنیاهای مجزایی دارند. تماسها و ارتباطهای عاطفی به کلی از بین رفته یا به شدت ضعیف شدهاند و رابطه ممکن است به معنای واقعی کلمه تمام شده باشد حتی اگر هنوز تصمیم رسمی برای اتمام آن اتخاذ نشده است.
اجتناب میتواند به شکلهای مختلفی خود را نشان دهد شامل ایجاد فاصله جسمی، مانند خوابیدن جدا از هم، یا فاصلهی عاطفی مانند اجتناب از تماس چشمی یا گفتگوی معنادار. زوجها ممکن است تا دیروقت بیرون بمانند، زودتر خانه را ترک کنند یا هنگامی که دیگری حضور دارد سعی میکند در خانه نماند که میتوان گفت در این مرحله تمامی این فاصلهگرفتنها از روی عمد و آگاهانه است.
۵. خاتمه رابطه
آخرین مرحله از مراحل روانشناختی جدایی و طلاق، به جدایی واقعی و اتمام رابطه تعلق دارد. آخرین مرحله شامل پایان رابطه از طریق جدایی یا طلاق رسمی است. تعاملاتی که در این مرحله رخ میدهد اساساً دربارهی تمام کردن فرآیند جدایی، مدیریت پیامدهای عاطفی و تمرکز بر جدایی است.
هر گفتگویی که در این مرحله رخ میدهد بر سر جدایی، نحوه مدیریت کردن مسئولیتهای مشترک و داراییهای مادی و سایر شرایط زندگی است. این گفتگوها در واقع با هدف رسیدن به توافق نهایی صورت میگیرند.
در آخرین مرحله از مراحل روانشناختی جدایی و طلاق، زوجها ممکن است رابطهی خود را ارزیابی کنند تا بفهمند چه چیزی در مسیر زندگی اشتباه پیش رفته است.
احساساتی که در این مرحله از جدایی ایجاد میشوند شامل غم و اندوه، سوگ و یا حتی آرامش و پذیرش باشد. زوجها ممکن است کارهای مهمی در رابطه با جدایی انجام دهند، مثلا به خانواده و دوستان خود اطلاع میدهند، و تمام تماسها و پیامها را قطع میکنند. آنها تصمیم میگیرند که برای زندگی آتی و بعدی خود آماده شوند.
مراحل روانشناختی جدایی و طلاق از نظر ناپ، فرایندی پیچیده و دردناک درباره پایان یافتن یک رابطه است. برای زوجهایی که به دنبال بهبود روابط هستند میتوانند با استفاده از مراحل جدایی رابطه خود را ارزیابی و اقدامات لازم را انجام دهند. یادگیری دربارهی نشانههایی که خبر از جدایی میدهند آنها را تشویق میکند تا اقدامات پیشگرانهای برای ترمیم رابطهی خود انجام دهند.
اگر در حال سپری کردن مراحل روانشناختی جدایی و طلاق هستید بهتر است که هرچه سریعتر با متخصصین زوجدرمانی و ازدواج تماس بگیرید. آنها به شما کمک میکنند که عشق از درست رفتهی خود را بازیابی کنید یا اینکه از مراحل جدایی بهتر عبور کنید.