امپراتوریها یا آنچه اکنون امپریالیسم خوانده میشود از گذشته تاکنون بر تسلط با آبراههای جهان هژمونی خود را تثبیت کردهاند و در همین راستا با حماقت صفویها، برای مقابله با پرتغالیها و اسپانیاییها، پای انگلیس به خلیج فارس باز شد و آنها نیز برای تثبیت اشغال گریشان بخشهایی از ایران از جمله افغانستان امروز را از ایران تجزیه کردند تا ایران تهدیدی برای حیات خلوتشان یعنی هند نباشد و از سوی دیگر بر جزایر و بنادر جنوب ایران سلطه یافتند. این سلطه طولانی بر جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی ادامه داشت و پس از تضعیف امپراتوری بریتانیا، آنها حاضر شدند در عوض پذیرش استقلال بحرین توسط ایران به اشغال جزایر سه گانه پایان دهند و مدتی پس از استقرار نیروهای نظامی ایران در جزایر ایرانی، کشوری به نام امارات متحده عربی به حمایت بریتانیا اعلام موجودیت کرد. امارات از دوره پهلوی مدعی این جزایر شد که به واسطه حمایت غرب از شاه در چارچوب دکترین دو ستونی نیکسون، این موضوع حتی اجازه طرح در شورای امنیت سازمان ملل را نیز پیدا نکرد و ادعا امارات که در ان دوره کشور ضعیفی نیز بود به کل در سازمان ملل رد شد. محمدرضا شاه در آن زمان در مصاحبهای درباره اهمیت این جزایر توضیح داد که با زیرنویس فارسی میبینید و میشنوید.