چون مُرده شوم، خاکِ مرا گُم سازیداحوالِ مرا عبرتِ مردم سازیدخاک تن من به باده آغشته کنیدوَز کالبدم خشتِ سَرِ خُم سازید این قافلهٔ عمر عجب میگذرددریاب دمی که با طرب میگذردساقی غم فردای حریفان چه خوریپیش آر پیاله را که شب میگذرد