در یکی از صبحهای سرد زمستان، وقتی سرمای هوا اغلب مردم را خانهنشین کرده بود، اتفاقی متفاوت در پارک هنرمندان تهران رخ داد. جمعه بیستوهشتم دی، اندکی پیش از طلوع آفتاب و در دمایی نزدیک به یک درجه، حدود ۴۰۰ نفر پیر و جوان گرد آمدند تا رویدادی غیررسمی را شکل دهند: دویدنِ مسیری ۱۳ کیلومتری در دل شهر، بدون هیچ تشریفات و حمایتی از سوی نهادهای رسمی.
صدای قدمهایشان در تاریکی سپیدهدم شنیده میشد و از همان ابتدا، میشد شور و شعف را در چهرهٔ دوندگان دید. آنها از خیابان مفتح و مغازههای خاموش کریمخان عبور کردند، سپس به خیابان ولیعصر رسیدند که با درختان و کافههای مشهورش جلوهای خاص دارد، خیابان فاطمی را پشت سر گذاشتند، وارد پارک لاله شدند و در انتها از بلوار کشاورز به پارک هنرمندان بازگشتند.
این ۱۳ کیلومتر دویدن، هرچند بدون مدال یا آیین پایانی بود، میتواند نشان دهد پایتخت چه ظرفیت بالایی برای رقابتهای شهری دارد؛ قابلیتی که در شهرهایی همچون دبی، استانبول و ازمیر سالهاست به صدها مسابقهٔ کوچک و بزرگ تبدیل شده است. با وجود چنین علاقهمندی در میان شهروندان، نهتنها در تهران بلکه در سراسر ایران، هیچ مسابقهٔ رسمی برای دویدن شهری در تقویم ورزشی ثبت نشده و چارچوب شفافی برای صدور مجوز و تأمین امنیت مسیر وجود ندارد. از همین روست که برنامههای مشابه، یا در سکوت برگزار میشوند یا با برخوردهای قهری و امنیتی مواجه میشوند.
اگر به تجربه کشورهای همسایه نگاهی بیندازیم، درمییابیم که در استانبول سالانه رویدادهای گوناگونی برگزار میشود؛ از دوهای کوتاه خیریه گرفته تا ماراتنهایی با شهرت جهانی. دبی نیز با میزبانی ماراتن و چندین نیمهماراتن در طول سال، دوندگان آماتور و حرفهای زیادی را جذب میکند. در ازمیر و دیگر شهرهای ترکیه، تقویم مسابقات دویدن مملو از رویدادهای شهری است که نقش مهمی در ترویج ورزش همگانی ایفا میکنند. این مسابقات نهتنها فرصتی برای رقابت سالم فراهم میکنند، بلکه بهمثابه رویدادهایی فرهنگی و اجتماعی، باعث همافزایی میان شهروندان و مؤسسات محلی میشوند.
فقدان مسابقات رسمی دو شهری در ایران، تنها از منظر ورزشی اهمیت ندارد؛ این رویدادها میتوانند بستری باشند برای افزایش نشاط اجتماعی و تشویق افراد بیشتری به تحرک و تمرین. وقتی چنین مسابقاتی به شکل منظم برگزار شوند، مربیان و باشگاههای ورزشی هم میتوانند برنامههای تمرینی خود را با تاریخ برگزاری آن هماهنگ کنند و انگیزهای قوی به شرکتکنندگان بدهند. افزون بر این، برگزاری رویدادهای بینالمللی دو، میتواند موجب رونق گردشگری ورزشی شود؛ امری که در بسیاری از شهرهای جهان آزموده شده و دستاوردهایی اقتصادی و فرهنگی در پی داشته است.
با این حال، در تهران هنوز خبری از یک نیمهماراتن یا مسابقهٔ ۱۰ کیلومتری رسمی نیست و معلوم نیست چرا این پتانسیل چشمگیر به شکلی ساختارمند به کار گرفته نمیشود. در نبود آییننامهٔ مشخص برای صدور مجوز، برگزارکنندگان نمیدانند چگونه باید با شهرداریها و نهادهای امنیتی هماهنگ شوند یا چه مراحلی را برای دریافت مجوزهای لازم طی کنند. از سوی دیگر، بخش خصوصی معمولاً یکی از ستونهای اصلی برگزاری مسابقات بزرگ است؛ شرکتهای هواپیمایی، هتلها و برندهای ورزشی میتوانند بهعنوان حامی مالی پا پیش بگذارند، اما تا وقتی مسیر قانونی روشنی در پیش نداشته باشند، انگیزهای برای سرمایهگذاری نخواهند داشت. نتیجه این بلاتکلیفی آن است که بیشتر رویدادهای اینچنینی یا بهطور خودجوش و در سکوت برگزار میشوند یا با برخوردهای قهری و امنیتی مواجه میشوند و در نهایت هم به شکل پراکنده و کوتاهمدت از ذهنها میروند.
راهکارهای پیشنهادی
اکنون وقت آن رسیده است که حاکمیت، نقش بخش خصوصی را به رسمیت بشناسد و تجربهٔ موفق شهرهای منطقه را سرلوحه قرار دهد؛ چراکه این بیتوجهی تنها یک عقبماندگی ورزشی نیست، بلکه مانع از شکوفایی ظرفیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور نیز میشود. رویداد غیر رسمی اخیر در پارک هنرمندان، با مشارکت چشمگیر مردمی در سرمای سحرگاهی، گواهی است بر اشتیاق شهروندان.
پرسش اساسی این است که آیا ظرفیت جامعه و توان بالقوه آن در ترویج دویدن و ورزشهای همگانی، همچنان باید اسیر محدودیتهای قانونی و برخوردهای قهری باشد یا زمان آن رسیده که در قالب مسابقاتی رسمی و سالانه، به شکلی سازمانیافته و بینالمللی معرفی شود؟ اگر هدف، ارتقای سطح سلامت جامعه و افزایش نشاط عمومی است، برگزاری رقابتهای سالانه دو در پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشور راهی مطمئن برای رسیدن به این هدف خواهد بود.
نویسنده: موعود توکلی
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.