يك متخصص آسيبشناسي اجتماعي گفت: اگر در خصوص تأخير ازدواج جوانان درماني صورت نگيرد در آينده با پديده تكزيستي مواجه ميشويم و اين خطري است كه در آينده جامعه ما را تهديد ميكند.
به گزارش فارس، جعفر باي اظهار داشت: تأخير ازدواج علل فراواني دارد كه اگر بخواهيم به علل اثرگذار آن بپردازيم فرصت بيشتري را بايد صرف كنيم.
وي افزود: شكافي كه بين بلوغ جسمي با بلوغ اقتصادي حاصل شده است منجر به نوعي ناتوانيهاي اقتصادي بر سر راه انتخاب و اراده جوانان شده است البته طولاني بودن تحصيل براي كسب مهارتهاي لازم و جذب بازار كار يكي ديگر از دلايل تأخير ازدواج است.
اين متخصص آسيبشناس اجتماعي تصريح كرد: مسئله افزايش قبولي دختران در دانشگاه نيز منجر به عدم ازدواج بهنگام شده است؛ يك زمان مدرك تحصيلي دختران به عنوان سند افتخار بود در حالي كه امروز اين فرصت پيش روي ما تبديل به تهديد شده است.
وي اظهار داشت: وقتي هرم تحصيلي دختران افزايش پيدا كند، انتظاراتشان متفاوت ميشود و توقعات بالا ميرود و نتيجه آن اين است كه براي انتخاب همسر سختگير ميشوند.
بخشي از تأخير سن ازدواج رويكرد صنعتي شدن استاين متخصص آسيبشناس اجتماعي تصريح كرد: ما بايد اين مسئله را پذيرا باشيم كه در جامعه در حال گذار زندگي ميكنيم؛ اصطلاحا همه هنجارهاي سنتي ما در حال تغيير است و شكل مدرنيته يا هنجارهاي صنعتي را به خود گرفته است.
وي ادامه داد: جامعه صنعتي تأثير خود را حتي در مسئله ازدواج گذاشته است و بخشي از تأخير در سن ازدواج در واقع رويكرد صنعتي شدن جامعه ما بوده است.
باي افزود: تغيير در نظام خانوادگي نيز يكي ديگر از دلايل تأخير در سن ازدواج است چرا كه خانوادههاي گسترده در جوامع صنعتي به خانوادههاي هستهاي تبديل شدهاند.
افزايش طلاق در ازدواجهاي اين دورهاين متخصص آسيبشناس اجتماعي اظهار داشت: يك مردمشناس فرانسوي به نام مارگاريت ميد ميگويد "تخريب خانواده هستهاي شدن به مراتب از بمب هستهاي بيشتر است " چرا كه بمب هستهاي يك تخريب مختصري را بر جاي ميگذارد اما خانوادههاي هستهاي در واقع نظام خانواده را ويران كرده است كه يكي از پيامدهاي منفي آن افزايش سن ازدواج است.
وي با بيان اينكه پيچيده شدن روابط اجتماعي منجر به فاكتورهايي شده است كه افزايش در سن ازدواج را به وجود آورده است، بيان كرد: با اينكه روابط دختر و پسر نسبت به گذشته بيشتر شده است اما پيچيدگي روابط اجتماعي باعث شده است تا افراد همديگر را به درستي نشناسند.
باي ادامه داد: افزايش طلاق در ازدواجهاي اين عصر با وجود اينكه همه همديگر را ميشناسند، بيشتر شده است و اين به خاطر عدم شناخت شفاف از يكديگر است.
اكثر طلاقها در 5 سال اول زندگي صورت ميگيرداين متخصص آسيبشناسي اجتماعي با اشاره به اينكه اكثر طلاقها در 5 سال اول زندگي صورت ميگيرد، بيان كرد: دور از بحث معنويت و كاهش اعتقادات مذهبي، عدم شفافيت روابط اجتماعي و پيچيدگي رفتاري منجر به زندگيهاي كوتاه مدت شده و افراد با پديده طلاق روبرو ميشوند.
وي افزود: همه اينها دست به دست هم ميدهند تا ما شاهد عروس و دامادهاي سن بالا باشيم از طرفي منجر به خانوادههاي بدون فرزند هستيم كه از همه بدتر اگر اين شرايط به همين نحو پيش رود و درماني صورت نگيرد پديده تكزيستي به عنوان خطر جدي جامعه ما را تهديد خواهد كرد كه بايد به طور جد مراقبت از آن داشته باشيم.
باي در پاسخ به اين پرسش كه ايا تأخير ازدواج پيامد منفي است يا مثبت، اظهار داشت: يكي از دلايل اصلي فلسفه ازدواج براي اين است كه انسان ميل به جاودانگي دارد و با توجه به اينكه انسان محدود است و فرد بايد يك زمان محدودي در اين دنيا زندگي كند از آن جهت ازدواج ميكند تا نسلي از خود بر جاي بگذارد در واقع فرد ميل به جاودانگياش ارضا ميشود.
وي افزود: حالا اين سوال پيش ميآيد كه فرزند خوب كه ميوه يك زندگي خوب و يك ازدواج موفق است چه زماني بر اساس نظريات پزشكان فرزند كامل، مناسب و ايدهآل خواهد بود يعني به عبارت ديگر اين سوال مطرح است كه مادران ما بايد در چه سني فرزند مناسب را به دنيا آورند؟
تأخير در ازدواج به لحاظ فرزندآوري آسيبهاي پزشكي وسيعي به دنبال دارداين متخصص آسيب شناسي اجتماعي بيان كرد: همانگونه كه تعجيل در سن ازدواج به لحاظ عدم شناخت و گرفتاريهاي خاص خود آثار زيانباري دارد، تأخير در ازدواج نيز به لحاظ فرزندآوري آسيب هاي پزشكي وسيع و فراواني را به دنبال دارد.
باي گفت: فرآيند رشد براي انسان به گونهاي است كه در هر مقطعي از زندگي، كار و فعاليت مخصوص به آن تعريف شده است و فرد در زمان كودكي بايد قانونهاي زندگي را با بازيهاي خود فرا گيرد.
وي با بيان اينكه فرد بايد در سن كودكي، كودكي كند و در سن جواني، جواني كند، اظهار داشت: ازدواج هم يك سن مشخص و تعريف شده دارد كه تعجيل و تأخير آن هر دو زيانبار است و منجر به آسيبهايي ميشود كه عملاً در زندگي امروز با آن روبرو هستيم.
اين متخصص آسيبشناسي اجتماعي خاطرنشان كرد: كودكي كه در سن مناسب از مادر جوان به دنيا بيايد به مراتب از توانمنديهاي بسيار ارزشمند و ظرفيتهاي بسيار فوقالعاده برخوردار خواهد بود تا اينكه از مادري با يك سن بالاتر متولد شود.
بايد مراسم ازدواج را آسانسازي كنيماين متخصص آسيبشناسي اجتماعي اضافه كرد: بايد مراسم ازدواج را آسانسازي كنيم؛ در حال حاضر مراسم ازدواج همچنين مهريهها شكل متعارفي ندارد بنابراين بايد سهولتي در آئين و آداب ازدواج فراهم شود.
وي تصريح كرد: جوانان امروز مهارت اجتماعي كمي دارند و اين محصول فرزندسالاري در زندگي افراد جامعه است.
باي افزود: ژان ژاك رسو در كتاب "قراردادهاي اجتماعي " به مسئله فرزندمحوري تاكيد دارد اما متاسفانه ما ايراني ها به لحاظ اينكه تفكر اقتباسي مان هميشه قدرتمندانه عمل ميكند آن را در زندگي خود تبديل به فرزندسالاري كردهايم.
اين متخصص آسيبشناس اجتماعي تصريح كرد: فرزندان در جامعه ما با تربيتهاي اجتماعي دقيق مي توانند به آن مهارتهاي لازم زندگي در حوزه پيشبرد و فعاليتهاي خود دست پيدا كنند و نبود اين موضوع اشكال عمده و اساسي است كه منجر به تاخير ازدواج ميشود.
زندگيهاي تجملي امروزي يكي ديگر از اشكالات عمده فرهنگي در بالا بردن سن ازدواج استباي اظهار داشت: زندگيهاي لوكس و تجملي امروزي نيز خود يكي ديگر از اشكالات عمده فرهنگي در بالا بردن سن ازدواج است كه اين فرهنگ غلط بيشتر مرهون صدا و سيما است.
وي ادامه داد: در صدا و سيما فيلمهايي پخش ميشود كه فضايي از يك زندگي زيبا و لوكس را به جامعه الگوسازي ميكند و به معناي ارزش اجتماعي در جامعه مطرح ميشود بنابراين افراد، دستيابي به آن را يك آرزو تلقي ميكنند.
اين متخصص آسيبشناس اجتماعي خاطرنشان كرد: برخي جوانان و خانوادهها تمام انرژي و زمان خود را صرف اين ميكنند كه به يك زندگي مدرنيته و ايدهال دست پيدا كنند بنابراين بايد با فرهنگ زيادهخواهي براي دستيابي به كاهش در سن ازدواج مقابله كرد.