به گزارش سرویس سیاسی تابناک، دزدی دریایی به هر نوع حمله یا اقدام غیرقانونی علیه کشتیها، کشتیرانی و تجارت دریایی گفته میشود که معمولاً شامل سرقت کالا، اخاذی، گروگانگیری و تهدید یا آسیب رساندن به سرنشینان کشتیها است. این عمل معمولاً در آبهای بینالمللی یا نزدیکی به سواحل غیرقابل کنترل رخ میدهد و هدف آن کسب منافع مالی یا سیاسی است. دزدی دریایی بهطور عمده تهدیدی برای تجارت جهانی و امنیت دریایی به شمار میآید و تأثیرات زیادی بر اقتصاد کشورهای مختلف دارد.
دزدیهای دریایی معمولاً در مناطقی که مسیرهای تجاری دریایی پررفتوآمد هستند، اتفاق میافتد. چنین مناطقی شامل تنگهها، بنادر یا سواحل پرجمعیت است. مناطقی مانند تنگه هرمز، خلیج عدن و سواحل غربی آفریقا از جمله مناطقی هستند که بهطور مداوم با تهدیدات دزدی دریایی مواجهاند. این مناطق بهدلیل ترافیک زیاد کشتیها و اهمیت استراتژیک آنها برای تجارت جهانی، همواره هدف دزدان دریایی قرار میگیرند.
دزدی دریایی یک تهدید جهانی است و برای مقابله با آن نیاز به همکاری بینالمللی وجود دارد. از آنجایی که دزدی دریایی در آبهای بینالمللی رخ میدهد، معمولاً کشورهای مختلف باید برای مبارزه با آن متحد شوند. سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و سازمان بینالمللی کشتیرانی (IMO) در تلاشاند تا با تصویب کنوانسیونها و قوانین بینالمللی، چارچوبهایی برای مقابله با دزدی دریایی فراهم کنند. این قوانین بر کشورها تکلیف میکنند که برای برخورد با این جرم و جلوگیری از گسترش آن، همکاری کنند.
دزدی دریایی تهدیدی جدی برای اقتصاد جهانی است. چرا که بسیاری از کالاهای تجاری از طریق دریاها حمل میشوند و اختلال در امنیت کشتیرانی میتواند به مشکلات اقتصادی گستردهای منجر شود. حملات دزدان دریایی علاوه بر خسارات مالی، میتواند به افزایش هزینههای بیمه، توقف تجارت و اختلال در تأمین منابع انرژی منجر شود.
بر اساس این تعریف، دزدی دریایی نه تنها یک جرم در سطح فردی است، بلکه یک تهدید جهانی به شمار میآید که باید با همکاری بینالمللی برای مقابله با آن اقدامات مؤثری صورت گیرد.
تاریخچهی دزدی دریایی
دزدی دریایی به بیش از دو هزار سال پیش و دوران یونان باستان برمیگردد. در آن زمان، دزدان دریایی در مسیر کشتیهای تجاری کمین میکردند و با وسایل ابتدایی خود، کشتیها را غارت میکردند. این پدیده به تدریج گسترش یافت و به یکی از معضلات مهم دریانوردی تبدیل شد.
تصویر رایج از دزدان دریایی، شامل دریانوردانی با یک چشم و خنجر بزرگ است. این تصویر به شدت تحت تأثیر فرهنگ عامه و فیلمها قرار دارد و واقعیتهای تاریخی را به خوبی منعکس نمیکند. بسیاری از دزدان دریایی به عنوان "رابین هودهای دریایی" شناخته میشدند، اما این تصور نادرست است، زیرا دزدان دریایی بیشتر به دنبال منافع شخصی خود بودند و هیچ علاقهای به کمک به فقرا نداشتند.
در واقع، برخی از دزدان دریایی تحت حمایت دولتها بودند و به عنوان "دزدان دریایی قانونی" شناخته میشدند. این افراد مجوز داشتند تا کشتیهای دشمن را غارت کنند و سود حاصل را با دولت خود تقسیم نمایند. یکی از شگردهای دزدان دریایی برای کاهش سرعت کشتیها، رها کردن الوارهای بزرگ در مسیر آنها بود. وقتی کشتیها سرعتشان کاهش مییافت، دزدان با طنابهای قلابدار به عرشه کشتیها میرسیدند.
مجازاتهای سخت نیز در میان دزدان دریایی رایج بود. اگر یکی از اعضای خدمه بدون اجازه کاپیتان چیزی را سرقت میکرد، مجازات مرگ یا جزای سختی در انتظارش بود. این مجازاتها نشاندهنده نظم سختگیرانهای بود که در میان دزدان دریایی برقرار بود.
در تاریخ ایران نیز فعالیتهای دزدی دریایی وجود داشته است. حکمرانان هرمز در دوران شکوفایی خود، سواحل جنوبی ایران را تحت کنترل داشتند و مانع از فعالیت دزدان دریایی میشدند. اما با گذشت زمان و کاهش قدرت مرکزی، فعالیتهای دزدی دریایی افزایش یافت. این نکات نه تنها جذابیت تاریخ دزدی دریایی را نشان میدهند بلکه به عمق پیچیدگیهای اجتماعی و سیاسی آن دوران نیز اشاره دارند.
شاید دانستن این چند نکته در بارهی دزدان دریایی جالب باشد:
دزدان دریایی فقط مرد نبودند!
برخلاف تصور رایج، دزدان دریایی تنها مردان نبودند. زنان نیز در این حرفه حضور داشتند و برخی از آنها به شهرت زیادی رسیدند. از جمله معروفترین زنان دزد دریایی میتوان به آن بانی و مری رید اشاره کرد که در قرن ۱۸ میلادی در دریای کارائیب فعالیت میکردند. این زنان برای پنهان کردن هویت خود، لباس مردانه میپوشیدند و در نبردها به اندازه مردان شجاع بودند.
چشمبند دزدان دریایی برای تطابق با تاریکی
یکی از نمادهای معروف دزدان دریایی، چشمبند است. برخلاف تصور عمومی، دزدان دریایی از چشمبند نه به دلیل از دست دادن یک چشم، بلکه برای تطابق سریعتر با تاریکی استفاده میکردند. وقتی دزدان دریایی از عرشه روشن به زیر عرشه تاریک میرفتند، با برداشتن چشمبند، میتوانستند به سرعت در تاریکی ببینند و این موضوع در نبردها حیاتی بود.
دزدان دریایی گنج دفن نمیکردند!
برخلاف داستانهای رایج، دزدان دریایی به ندرت گنج دفن میکردند. بیشتر غنایم بهسرعت بین خدمه تقسیم میشد و شامل کالاهای فاسدشدنی مانند پارچه، غذا و کاکائو بود که دفن آنها بیمعنی بود. افسانه دفن گنج بیشتر به دلیل محبوبیت رمان جزیره گنج رابرت لویی استیونسون رواج یافته است.
دزدان دریایی دموکراسی داشتند!
دزدان دریایی برخلاف تصور، اغلب سیستم دموکراتیک داشتند. کاپیتانها توسط خدمه انتخاب میشدند و در صورت نارضایتی، برکنار میشدند. همچنین، غنایم به طور عادلانه بین خدمه تقسیم میشد و قوانین سختگیرانهای برای حفظ نظم در کشتی وجود داشت.
گوشوارههای دزدان دریایی برای جلوگیری از دریازدگی
دزدان دریایی گوشوارههای طلا میپوشیدند، اما این کار تنها برای زیبایی نبود. آنها معتقد بودند که فشار روی لاله گوش میتواند از دریازدگی جلوگیری کند. همچنین، برخی بر این باور بودند که گوشوارههای طلا میتوانند از غرق شدن آنها جلوگیری کنند.
عصر طلایی دزدی دریایی
عصر طلایی دزدی دریایی بین سالهای ۱۶۵۰ تا ۱۷۲۰ میلادی بود. در این دوره، دزدان دریایی مانند بلکبرد و بارتولومئو رابرتز به اوج قدرت خود رسیدند. این دوره به دلیل شرایط مناسب برای فعالیت دزدان دریایی، مانند ضعف نیروهای دریایی و افزایش تجارت دریایی، به عنوان عصر طلایی شناخته میشود.
دزدان دریایی از خرافات دور نبودند
دزدان دریایی بسیار خرافاتی بودند. به عنوان مثال، آنها معتقد بودند که سوت زدن باعث ایجاد طوفان میشود یا دیدن دلفینها نشانه خوششانسی است. همچنین، آنها از کوسهها به عنوان نشانهای از مرگ خدمه کشتی میترسیدند.
دزدان دریایی مدرن
دزدی دریایی تنها مربوط به گذشته نیست. امروزه، دزدان دریایی بهویژه در آبهای سومالی، نیجریه و اندونزی فعال هستند. این دزدان دریایی معمولاً کشتیهای تجاری را هدف قرار میدهند و برای آزادی خدمه و محموله درخواست باج میکنند.
پرچم جمجمه و استخوانها
پرچم معروف جمجمه و استخوانها (Jolly Roger) توسط دزدان دریایی برای ایجاد ترس در دل قربانیان استفاده میشد. هر دزد دریایی پرچم مخصوص به خود داشت و برخی از آنها نمادهای ترسناکتری مانند اسکلت یا ساعت شنی را روی پرچم خود نقش میزدند.
زندگی کوتاه و پرخطر
زندگی دزدان دریایی معمولاً کوتاه و پرخطر بود. بسیاری از آنها در نبردها کشته میشدند یا به دلیل بیماریهایی مانند اسکوروی جان خود را از دست میدادند. حتی معروفترین دزدان دریایی مانند بلکبرد تنها چند سال فعال بودند.
تاریخچه دزدان دریایی در ایران به دورانهای مختلفی برمیگردد و شامل فعالیتهای متنوعی است که در خلیج فارس و دریای عمان صورت گرفته است. در دورانهای مختلف، دزدان دریایی به ویژه در سواحل جنوبی ایران و جزایر خلیج فارس فعال بودند.
دوران حکمرانی هرمز
در قرن پانزدهم، حکمرانان هرمز با قدرت و نفوذ خود، سواحل جنوبی ایران را تحت کنترل داشتند و مانع از فعالیت دزدان دریایی میشدند. این حکمرانان به دلیل موقعیت استراتژیک جزیره هرمز، توانستند با سرکوب دزدان دریایی، امنیت تجارت دریایی را حفظ کنند. در این دوره، دزدی دریایی به طور نسبی کاهش یافت و فعالیتهای دریازنی عقیم ماند.
در دوران هرمز، که از قرن دهم تا هفدهم میلادی ادامه داشت، وضعیت دزدان دریایی در آبهای ایران تحت تأثیر چندین عامل تاریخی و جغرافیایی قرار داشت. بندر هرمز به عنوان یک مرکز تجاری و نظامی مهم شناخته میشد و حکمرانان آن تلاش میکردند تا از فعالیتهای دزدی دریایی جلوگیری کنند.
در اوج قدرت هرمز، حکمرانان این منطقه با استفاده از نیروهای نظامی خود، سواحل و آبهای اطراف را تحت کنترل داشتند و به طور مؤثری مانع از گسترش دزدی دریایی میشدند. اما با گذشت زمان و کاهش قدرت محلی، دزدان دریایی توانستند فعالیتهای خود را افزایش دهند.
پرتغالیها و سپس دیگر قدرتهای اروپایی مانند هلندیها و انگلیسیها نیز در این زمینه نقش داشتند و به دلیل عدم وجود یک نیروی مرکزی قوی در ایران، به گسترش دزدی دریایی کمک کردند.
همچنین، در اواخر قرن هفدهم، بینظمیهای سیاسی و اجتماعی در شیخنشینهای جنوبی خلیج فارس به افزایش فعالیتهای دزدان دریایی انجامید؛ این بینظمیها ناشی از قیام وهابیها و نبود یک قدرت مرکزی قوی بود که به دزدان دریایی اجازه میداد تا به راحتی فعالیت کنند. با این حال، با اقدامات انجام شده توسط نیروهای دریابانی ایران و همکاری با کشورهای خارجی، تعداد دزدان دریایی به تدریج کاهش یافت. به طور کلی، دوران هرمز شاهد نوسانات زیادی در وضعیت دزدان دریایی بود که تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی قرار داشت.
دوران قاجاریه
در دوران قاجار سواحل ایران در خلیج فارس به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک، محل تردد کشتیهای تجاری و نظامی کشورهای خارجی مانند بریتانیا، فرانسه و عثمانی بود، که خود یکی از دلایل اصلی فعالیت دزدان دریایی به شمار میرفت.
در این دوران، دزدی دریایی یکی از مشکلات جدی در آبهای ایران، به ویژه در سواحل جنوبی کشور، محسوب میشد. این پدیده عمدتاً در خلیج فارس و دریای عمان رخ میداد و تحت تأثیر چندین عامل، از جمله ضعف حکومتی و نبود نیروی دریایی قوی، گسترش پیدا کرده بود. از آنجا که ایران در این دوران با مشکلات داخلی متعدد و ناامنیهای سیاسی روبهرو بود، بسیاری از نواحی جنوبی، به ویژه سواحل استانهای هرمزگان و بوشهر، فاقد نظارت کافی بودند.
حکومت قاجار در تلاش برای مقابله با این معضل، با مشکلات زیادی روبهرو بود. نیروی دریایی ایران در آن زمان به اندازه کافی قدرتمند نبود و همین امر موجب ضعف در مقابله با دزدیهای دریایی میشد. اگرچه گاهی حکومت مرکزی از نیروهای محلی برای مبارزه با دزدان دریایی استفاده میکرد، اما این اقدامات به دلیل ناهماهنگی و نداشتن نیروی منسجم، موفقیت زیادی به دنبال نداشت.
دزدان دریایی، که در این مناطق به "ملاکان" یا "دزدان دریایی" معروف بودند، از فرصتهای موجود برای حمله به کشتیهای تجاری استفاده میکردند. این دزدان بیشتر از قایقهای کوچک و سریع برای حمله به کشتیهای بزرگتر و تجاری استفاده میکردند و اغلب به غارت کالاهای بازرگانی یا حتی ربودن کشتیها میپرداختند.
دزدان دریایی قواسم از جمله گروههای معروف در این دوره بودند که به غارت کشتیها و باجگیری از تجار مشغول بودند. قواسم از قبایل عربی هستند که در سواحل شرقی خلیج فارس، به ویژه در رأسالخیمه و نواحی اطراف آن مستقر شدند. این قبیله در اواسط قرن هیجدهم به عنوان یک نیروی مستقل در عمان ظهور کرد و به تدریج قدرت دریایی قابل توجهی را تشکیل داد. فعالیتهای دزدی دریایی آنها در نیمه دوم قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم به اوج خود رسید.
آنها از جزایر کوچک خلیج فارس به عنوان پایگاههای خود استفاده میکردند و حتی به تهدید بوشهر نیز پرداخته بودند. دولت بریتانیا، که منافع تجاری خود را در خطر میدید اقدام به لشکرکشی به خلیج فارس و سرکوب دزدان دریایی قواسم کرد. این اقدامات شامل بمباران بنادر قواسم در سال ۱۸۰۹ بود که منجر به کاهش قدرت آنها شد.
همکاریهای ایران با بریتانیا در برخی موارد برای مبارزه با دزدان دریایی صورت گرفت و بریتانیا با استقرار نیروهای دریایی خود در منطقه به کاهش این تهدید کمک کرد. باوجود این تلاشها، دزدیهای دریایی همچنان در طول دوره قاجار ادامه یافت و تا اواخر این دوره، با افزایش تسلط قدرتهای استعماری در منطقه، وضعیت بهبود نسبی پیدا کرد، هرچند که این پدیده کاملاً از بین نرفت و همچنان یکی از چالشهای جدی در سواحل ایران باقی ماند.
پس از قاجار
بعد از دوران قاجار و در دوران پهلوی، وضعیت دزدی دریایی در خلیج فارس تحت تأثیر تغییرات سیاسی و نظامی قرار گرفت. در این دوره، تلاشهایی برای تقویت نیروی دریایی ایران صورت گرفت، اما چالشها و مشکلات متعددی نیز وجود داشت.
در دوران رضا شاه پهلوی، به منظور مقابله با دزدی دریایی و تأمین امنیت در خلیج فارس، نیروی دریایی ایران به طور قابل توجهی تقویت شد. در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲، رضا شاه تصمیم به خرید کشتیهای جنگی از کشورهای خارجی، به ویژه ایتالیا، گرفت و تلاش کرد تا ناوگان دریایی ایران را مدرن کند. اما با وجود تلاشها برای تقویت نیروی دریایی، دزدی دریایی همچنان یک مشکل جدی بود. در اوایل دهه ۱۳۰۰، بسیاری از کشتیهای ایرانی به دلیل عدم نگهداری مناسب غرق یا آسیب دیدند و این موضوع باعث افزایش نفوذ دزدان دریایی در خلیج فارس شد.
در زمان جنگ جهانی دوم، نیروی دریایی ایران تحت تأثیر اشغال کشور توسط نیروهای بریتانیا و شوروی قرار گرفت. بسیاری از کشتیهای ایرانی غرق شدند یا آسیب دیدند و این موضوع موجب کاهش قدرت نیروی دریایی ایران شد.
در دوران محمدرضا پهلوی، دزدی دریایی به عنوان یک چالش جدی در خلیج فارس مطرح بود. شاه تلاش کرد تا نیروی دریایی ایران را با خرید تجهیزات مدرن از کشورهای غربی تقویت کند تا امنیت کشتیرانی را تأمین کند. با این حال، دزدان دریایی، عمدتاً از قبایل عربی، به حملات خود به کشتیهای تجاری ادامه دادند. خروج بریتانیا از خلیج فارس در سال ۱۹۷۱ نیز قدرت دزدان دریایی را افزایش داد.
بعد از انقلاب اسلامی ایران، نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران با چالشها و عملیاتهای مهمی در مقابله با دزدان دریایی مواجه شده است. این چالشها عمدتاً در مناطق استراتژیک مانند خلیج عدن، دریای سرخ و اقیانوس هند رخ دادهاند. برخی از مهمترین چالشها و عملیاتهای نیروی دریایی ایران در این زمینه عبارتند از:
خلیج عدن و دریای سرخ به دلیل موقعیت استراتژیک خود، همواره یکی از کانونهای اصلی فعالیت دزدان دریایی بودهاند. این مناطق به دلیل عبور کشتیهای تجاری و نفتکشها، هدف مناسبی برای دزدان دریایی بهویژه از کشور سومالی بودهاند. نیروی دریایی ایران از سال ۱۳۸۷ بهطور جدی وارد مقابله با این تهدیدات شد و مأموریت حفاظت از کشتیهای ایرانی و خطوط مواصلاتی تجاری را در دستور کار قرار داد.
پس از جنگ داخلی سومالی در دهه ۱۹۹۰، فعالیت دزدان دریایی در این منطقه افزایش یافت. این دزدان دریایی به کشتیهای تجاری و نفتکشها حمله میکردند و آنها را برای دریافت باج به گروگان میگرفتند. این موضوع به یک تهدید جدی برای کشتیرانی بینالمللی تبدیل شد و ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای فعال در این منطقه، وارد عمل شد.
از سال ۱۳۸۸ تاکنون، نیروی دریایی ایران بیش از ۸۹ ناوگروه به آبهای بینالمللی اعزام کرده است. این ناوگروهها مأموریت داشتند تا از کشتیهای ایرانی و حتی کشتیهای خارجی در برابر حمله دزدان دریایی محافظت کنند. تاکنون، این ناوگروهها توانستهاند حدود ۵۰۰۰ کشتی تجاری و نفتکش را اسکورت کنند و امنیت دریایی را در منطقه افزایش دهند.
نیروی دریایی ایران با اعزام ناوگروههایی مانند ناوگروه ۷۵ متشکل از ناوشکن سهند و ناوبندر مکران، توانسته است حضور خود را در اقیانوس اطلس و دیگر مناطق دوردست تثبیت کند. این ناوگروهها بدون نیاز به پهلوگیری در بنادر دیگر کشورها، مسافتهای طولانی را طی کردهاند و توانمندیهای ایران در حوزه دریانوردی را به نمایش گذاشتهاند.
ایران در برخی موارد با کشورهایی مانند چین و روسیه در عملیاتهای مشترک ضد دزدی دریایی شرکت کرده است. برای مثال، در سال ۲۰۲۴، ایران در تمرینات مشترک دریایی با چین و روسیه در خلیج عمان شرکت کرد که شامل عملیاتهای ضد دزدی دریایی و نجات کشتیهای تجاری بود.
نیروی دریایی ایران با اعزام ناوگروههای متعدد، توانسته است حضور خود را در آبهای بینالمللی تثبیت کند و از منافع ملی ایران در این مناطق محافظت نماید. این حضور نهتنها امنیت کشتیهای ایرانی را افزایش داده، بلکه جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت دریایی در منطقه تقویت کرده است.
نیروی دریایی ایران با ساخت شناورهای بومی مانند ناوشکن سهند و ناوبندر مکران، توانسته است وابستگی خود به فناوریهای خارجی را کاهش دهد. این شناورها در عملیاتهای طولانیمدت در اقیانوسها مورد استفاده قرار گرفتهاند و عملکرد موفقیتآمیزی داشتهاند.
ماجرای لنج سدیس یکی از رویدادهای تلخ و طولانی در تاریخ دریانوردی ایران است که به اسارت ۱۴ صیاد ایرانی توسط گروه تروریستی الشباب در سومالی منجر شد. این ماجرا از سال ۱۳۹۲ آغاز شد و تا سال ۱۴۰۰ ادامه یافت.
لنج سدیس به همراه ۱۴ صیاد ایرانی در اسفندماه ۱۳۹۲ از بندر کنارک در استان سیستان و بلوچستان برای ماهیگیری در آبهای فراساحلی عازم شد. این سفر قرار بود دو ماه طول بکشد، اما به دلیل نقص فنی در موتور لنج، این سفر به یک فاجعه تبدیل شد. موتور لنج به دلیل وجود آب در سوخت از کار افتاد و صیادان نتوانستند آن را تعمیر کنند. مالک لنج، محمدصالح کرمزهی، برای کمک به صیادان تلاشهای زیادی کرد، اما نتوانستند به موقع کمک کنند. لنج سدیس به دلیل عدم کمکرسانی، در آبهای بینالمللی سرگردان شد و به سمت سواحل سومالی حرکت کرد.
در اردیبهشتماه ۱۳۹۳، لنج سدیس به دلیل طوفان شدید به ساحل الدهیر در سومالی رسید و صیادان توسط گروه تروریستی الشباب اسیر شدند. این گروه در بیانیهای مسئولیت اسارت صیادان را بر عهده گرفت، اما خواسته مشخصی مطرح نکرد. صیادان در شرایط بسیار سخت و غیرانسانی نگهداری میشدند؛ پاهای آنها به درختان زنجیر شده بود و روزانه تنها یک وعده غذا دریافت میکردند. سه نفر از صیادان در همان اوایل اسارت به دلیل بیماری و عدم دسترسی به امکانات درمانی جان خود را از دست دادند.
از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰، خانوادههای صیادان و نهادهای ایرانی مانند وزارت امور خارجه و سازمان شیلات تلاشهای زیادی برای آزادی آنها انجام دادند. مالک لنج نیز از طریق صلیب سرخ و دیگر واسطهها تلاش کرد تا با گروه الشباب ارتباط برقرار کند، اما این گروه خواستههای سیاسی مبهمی داشت و آزادی صیادان را به تعویق میانداخت. در نهایت، پس از ۸ سال اسارت، صیادان در سال ۱۴۰۰ آزاد شدند و به ایران بازگشتند.
صیادان در طول اسارت خود با شرایط بسیار دشواری مواجه بودند. آنها هیچ ارتباطی با خانوادههای خود نداشتند و از سرنوشت عزیزانشان بیخبر بودند. یکی از صیادان، زبیر نیازی، در مصاحبهای بیان کرد که در طول این سالها مرگ را جلوی چشمان خود میدیدند و امیدی به آزادی نداشتند. آنها تحت شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفتند و حتی در بازجوییها به جاسوسی متهم شدند.
پس از آزادی، صیادان از طریق فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) به ایران بازگشتند. آنها از تلاشهای دولت ایران و سازمانهای بینالمللی برای آزادی خود تشکر کردند. زبیر نیازی این آزادی را یک معجزه خواند و گفت که پس از سالها ناامیدی، بالاخره به خانه بازگشتهاند. این رویداد نه تنها پایان یک دوره سخت برای صیادان و خانوادههای آنها بود، بلکه نشاندهنده خطرات فعالیت در آبهای بینالمللی برای صیادان ایرانی نیز هست.
ماجرای لنج سدیس نمونهای از چالشهای صیادان ایرانی در آبهای بینالمللی است. این رویداد نشان میدهد که چگونه بیثباتی در برخی کشورها مانند سومالی میتواند زندگی افراد بیگناه را به خطر بیندازد. همچنین، این ماجرا اهمیت همکاری بینالمللی و تلاشهای دیپلماتیک برای حل چنین بحرانهایی را برجسته میکند.
ماجرای کشتی اگلانتین یکی از عملیاتهای موفق نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در مقابله با دزدان دریایی سومالی است که در سال ۱۳۹۱ اتفاق افتاد. این رویداد نشاندهنده اقتدار و توانمندی نیروی دریایی ایران در انجام مأموریتهای پیچیده در دورترین نقاط جهان است.
شرح ماجرا
در فروردینماه سال ۱۳۹۱، کشتی تجاری ایرانی اگلانتین که پس از بارگیری شکر از برزیل به سمت ایران در حرکت بود، در اقیانوس هند توسط دزدان دریایی سومالی ربوده شد. دزدان دریایی کاپیتان کشتی را مجبور کردند تا کشتی را به سمت سواحل سومالی هدایت کند. این کشتی با ۲۲ خدمه در حال بازگشت به ایران بود که به دام دزدان دریایی افتاد.
نیروی دریایی ارتش ایران بلافاصله پس از اطلاع از این حادثه، عملیات نجات را آغاز کرد. این عملیات زیر نظر امیر دریادار حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش، انجام شد. هدف اصلی این بود که قبل از رسیدن کشتی به سواحل سومالی، آن را آزاد کنند تا از سرنوشت سایر کشتیهای ربودهشده جلوگیری شود.
نیروی دریایی ایران با اعزام یک تیم ویژه متشکل از ۳۲ نفر از تکاوران دریایی (کلاهسبزها) و تجهیزات پیشرفته، به سمت محل حادثه حرکت کرد. این تیم پس از چند روز تعقیب و گریز، به کشتی اگلانتین رسید. در عملیاتی که چند روز به طول انجامید، نیروهای ایرانی موفق شدند کشتی را از دست دزدان دریایی آزاد کنند و تمامی ۱۲ دزد دریایی را دستگیر نمایند. این عملیات با رشادت و برنامهریزی دقیق انجام شد و هیچ یک از خدمه کشتی آسیب جدی ندیدند.
یکی از دستاوردهای مهم این عملیات، دستگیری گراد، سردسته دزدان دریایی سومالی بود. او یکی از خطرناکترین دزدان دریایی منطقه محسوب میشد که پیش از این ۳۷ کشتی را ربوده و خدمه آنها را گروگان گرفته بود. دستگیری او توسط نیروی دریایی ایران، توجه جهانیان را به خود جلب کرد.
دزدان دریایی از تجهیزات پیشرفته و اطلاعات نظامی خوبی برخوردار بودند. آنها با استفاده از تیربار و نارنجکانداز، مقاومت شدیدی از خود نشان دادند. نیروهای ایرانی نیز با استفاده از تاکتیکهای نظامی و هماهنگی دقیق، موفق به خنثیسازی این تهدیدات شدند.
دزدان دریایی سعی کردند با فرستادن دو نفر از گروگانها به بهانه بیماری به داخل کشتی ایرانی، هویت نیروهای ایرانی را شناسایی کنند. اما این نقشه توسط نیروهای ایرانی کشف شد و عملیات نجات با موفقیت ادامه یافت.
در بخشی از عملیات، نیروهای ایرانی برای صعود به کشتی با مشکل مواجه شدند، اما ناگهان یک موج بزرگ آنها را به عرشه کشتی رساند. این اتفاق بهعنوان یک معجزه الهی توصیف شده است.
کشتی اگلانتین و تمامی ۲۲ خدمه آن بدون آسیب جدی نجات یافتند. تمامی ۱۲ دزد دریایی، از جمله سردسته آنها، دستگیر شدند.
این عملیات توانمندی نیروی دریایی ایران را در سطح بینالمللی به نمایش گذاشت و نشان داد که ایران قادر است هزاران کیلومتر دورتر از خاک خود، امنیت کشتیهایش را تأمین کند.
مستند اگلانتین
این ماجرا در مستندی به نام اگلانتین به کارگردانی سمیه ذاکری روایت شده است. این مستند که در سال ۱۳۹۹ تولید شد، به بررسی جزئیات عملیات نجات کشتی اگلانتین و نقش نیروی دریایی ارتش ایران میپردازد. این مستند بهدلیل پرداختن به موضوعی محرمانه و کمتر شنیدهشده، مورد توجه قرار گرفت و در جشنوارههای مختلفی مانند جشنواره مردمی فیلم عمار شرکت کرد.
ماجرای کشتی اگلانتین نهتنها یک عملیات موفق نظامی بود، بلکه نشاندهنده توانمندی و اقتدار نیروی دریایی ایران در مقابله با تهدیدات بینالمللی است. این رویداد بهعنوان یکی از نقاط عطف تاریخ نیروی دریایی ایران، همواره مورد توجه قرار گرفته و در مستندها و گزارشهای مختلف به آن پرداخته شده است.
افسانه کیهان فر
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.