گوشه‌ای از فساد اشرف پهلوی + اسناد

انواع قمار در دربار پهلوی به شکل یک تفریح روزمره درآمده بود. اما در دربار هیچ کس در قماربازی به پای اشرف نمی‌رسید. «از مشکلات اخلاقی اشرف قماربازی مفرط او بود... اشرف بیشتر شب‌های تابستان در رستوران دربند، بساط قمار راه می‌انداخت و زمستان‌ها هم این بساط در کاخ اختصاصی به راه بود.» اشرف چنان در قماربازی خود را صاحب انحصار می‌دید که به گزارش ساواک جلسات قمار دربار شاهنشاهی که قبلاً در کاخ اختصاصی برقرار می‌شد به کاخ والاحضرت اشرف پهلوی منتقل گردیده و...
کد خبر: ۱۲۹۴۱۲
|
۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۳ 05 February 2018
|
308953 بازدید
|

اشرف پهلوی سومین دختر رضاخان است. اولین دختر رضاخان «همدم السلطنه» نام داشت و حاصل ازدواج رضاخان با زنی به نام «صفیه» بود. صفیه خانم از اهالی همدان بود که رضاخان در اوایل انتصاب به فرماندهی آتریاد قزاق همدان، وی را صیغه نمود و پس از یک سال طلاق داد.

به گزارش «بولتن»، دومین همسر رضاخان «تاج الملوک» نام داشت، وی فرزند یکی از فرماندهان ارشد قوای قزاق به نام تیمورخان آیرملو بود که در جریان انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه به همراه خانواده اش به ایران مهاجرت کرده و در تهران اقامت گزیده بود.


تاج الملوک دختری قد کوتاه و زشت رو و به اصطلاح عوام «ترشیده» بود و هنگام ازدواج با رضاخان بیش از ۲۴ سال از سنش می‌گذشت که درآن زمان برای ازدواج سن زیادی بود زیرا عموم خانواده‌ها مطابق رسوم رایج دختران خود را تا پیش از سن ۱۸ سالگی به خانه بخت می‌فرستادند. اما این مسایل برای رضاخان اهمیت نداشت. برای رضاخان که دوران کودکی و نوجوانی و جوانی خود را به عنوان «تابین» (قزاق بدون درجه همانند سرباز) در فوج قزاق گذرانده بود، این نکته مهم بود که با دختر یکی از امرای ارشد این فوج ازدواج می‌کند. ارتشبد فردوست در این مورد می‌نویسد: «در آن زمان برای رضاخان افتخاری بود که با یک دختر میرپنج ازدواج کرده است...»

از راست: اشرف، شمس، رضاخان، محمدرضا

 

اولین فرزند تاج الملوک، شمس نام داشت که دو سال بزرگ‌تر از «اشرف» بود. اشرف در روز چهارم آبان ۱۲۹۸ ه- ش. چند ساعت پس از تولد محمدرضا پهلوی در خانه‌ای واقع در کوچه ضلع شمال شرقی میدان حسن آباد تهران به دنیا آمد. با تولد اشرف و محمدرضا تحولات بزرگی در زندگی رضاخان پدید آمد و از سوی ژنرال آیرون ساید- فرمانده نیرو‌های انگلیسی در بین النهرین- برای فرماندهی کودتای نظامی علیه احمدشاه قاجار انتخاب شد و در فرصتی کمتر از یک سال وی، در سوم اسفند ۱۲۹۹ به همراه سیدضیاءالدین طباطبائی به عنوان فرمانده نظامی کودتا به تهران حمله کرد و در کودتایی بدون خونریزی این شهر را تصرف کرده و از سوی شاه به عنوان وزیر جنگ معرفی شد. رضاخان به همین دلیل تولد محمدرضا و اشرف را خوش یمن تلقی می‌کرد و پیشرفت هایش در عرصه‌های سیاسی - نظامی را مرهون قدوم این کودکان می‌دانست. او تمام عاطفه اش را به پای محمدرضا می‌ریخت و آنچنانکه باید و شاید به اشرف محبت نمی‌کرد، تاجایی که اشرف خود نیز متوجه این تفاوت و تبعیض شده بود و بعد‌ها به هنگام تدوین خاطراتش به این موضوع اشاره کرد:

«قبل از من خواهر دوست داشتنی ام، شمس به دنیا آمده بود و حالا هم پسری متولد شده بود که رؤیا‌های پدر و مادرم را برآورده می‌ساخت. این حقیقت که من در همان روزی متولد شده بودم که محمدرضا پهلوی ولیعهد و شاه آینده ایران به دنیا آمده بود، همیشه این فکر را در من تقویت می‌کرد که هرگز نباید از پدر و مادرم انتظار داشته باشم محبت و علاقه مخصوصی نسبت به من اظهار نمایند.»

اشرف در مدرسه زرتشتی‌ها تحصیل کرد. زبان فرانسه را توسط مادام «ارفع» در خانه خواند و با مطالعه رمان‌هایی به زبان فرانسه به داستان‌های عاشقانه فرانسوی علاقه‌مند شد. او در دوران نوجوانی و بلوغ با مهرپور تیمور تاش فرزند وزیر دربار رضاخان روابطی داشت، اما پس از آن که تیمور‌تاش به اتهام جاسوسی برای شوروی مطرود رضاخان شد، این رابطه پایان یافت.

 

اشرف در ۱۳۱۷ به اصرار پدر و علیرغم میل باطنی اش با علی‌قوام پسر ابراهیم قوام ـ. قوام‌الملک ـ. ازدواج کرد. البته اشرف قبل از ازدواج زمینه فساد داشت و این نکته را بسیاری از درباریان و افراد نزدیک به او مورد اشاره قرار داده اند. اما ازدواج با علی قوام را یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در بی بند و باری و گرایش‌های فسادآلود وی می‌دانند. از جمله ارتشبد فردوست در این مورد می‌نویسد:

«ازدواج اشرف با علی قوام در زندگی اشرف عواقب وخیمی گذارد. البته قبل از ازدواج با علی می‌دانستم که اشرف آمادگی زیادی برای فساد دارد... ازدواج با علی قوام در اشرف یک عقده شدید]به وجود آورد و این روحیه او را تشدید کرد...»


اشرف و علي محمد قوام در روز ازدواج

روحیات علی قوام هم این وضعیت را تشدید کرد. زیرا وی موجودی بشدت فرصت طلب بود و بیشتر از اینکه به نفس ازدواج و زناشویی و کانون خانواده بیندیشد، در فکر منافعی بود که پیوند با دربار برایش مهیا می‌ساخت. او به هیچ وجه در اندیشه وظایفش به عنوان یک شوهر نبود. اشرف در خاطرات خود به این نکته اشاره می‌کند و می‌نویسد:

«شوهرم از این بی علاقگی و یا از اینکه بین ما هیچگونه محبتی وجود نداشت، به هیچ وجه ناراحت نبود. چنین می‌نمود که او به همین راضی است که رسماً شوهر دختر شاه باشد. او کمترین توجهی به این نداشت که ما باید با هم زندگی زناشویی واقعی داشته باشیم...»

با حمله متفقین به ایران و تبعید رضاشاه، شمس پهلوی و شوهرش فریدون جم به همراه فاطمه پهلوی و برادرهایش در معیت رضاخان به جزیره موریس در اقیانوس هند رفتند و اشرف به همراه شوهرش در تهران ماند. رفتن پدر و اشتغالات برادرش در کار‌های مملکتی موجب شد تا اشرف از آزادی عمل بیشتری در ارتباط با مردان برخوردار باشد.



اشرف و اسدالله علم

 

در آن زمان کشور در اختیار نیرو‌های متفقین قرار گرفت و نیرو‌های نظامی آمریکا و شوروی و انگلیس کشور را به تسخیر خود در آوردند. فردوست اوضاع تهران را بدین گونه توصیف می‌کند:

«وضع این سه نیرو (انگلیس، شوروی و آمریکا) از نظر برخورد و رفت و آمد با مردم متفاوت بود... در تهران نیرو‌های شوروی در انظار عمومی دیده نمی‌شدند... انگلیسی‌ها نیز کمتر دیده می‌شدند و غالباً در باشگاه‌های خود بودند. ولی وضع آمریکایی‌ها به کلی متفاوت بود. آن‌ها در خیابان امیرآباد یک باشگاه داشتند که مخصوص افسران و درجه دارانشان بود. روزانه به هر کدام یک بسته‌ای به عنوان جیره غذایی می‌دادند، که هر بسته برای مصرف ۶-۵ نفر کافی بود. در هر یک از این بسته‌ها انواع و اقسام کنسروها، انواع نان ویتامینی که باید روزانه مصرف می‌کردند، دو بطری ویسکی و دو بسته سیگار خوب بود. آمریکایی‌ها به سرعت باشگاه امیرآباد را به مرکز فحشا تبدیل کردند. کامیون‌های آمریکایی به مرکز شهر می‌آمدند و دختر‌ها را جمع می‌کردند و به باشگاه می‌بردند. دختر‌هایی که به این اوضاع تمایل داشتند، صف می‌کشیدند و منتظر می‌ماندند. مثل اینکه در صف اتوبوس هستند. کامیون‌های روباز ارتش آمریکایی می‌آمد و دویست، سیصد دختر را سوار می‌کرد و می‌برد. آمریکایی‌ها هر چند پول نداشتند، ولی با همین بسته‌ها دختر‌ها را راضی می‌کردند. من با یکی از کسانی که به باشگاه می‌رفت آشنایی داشتم و دیدم که انبارخانه او تا زیر سقف از این بسته‌ها چیده است. هر روز که می‌رفتند یک یا دو بسته می‌گرفتند. این بسته‌ها قیمت گرانی داشت و خرید و فروش می‌شد. یکی از کسانی که با آمریکایی‌ها رفت و آمد داشت خاله محمدرضا بود که اکنون شاه ایران شده بود...»

اشرف پهلوی هم در شمار زنان و دخترانی بود که بی پروا به باشگاه آمریکایی‌ها می‌رفت و با سربازان آمریکایی رابطه برقرار می‌کرد. خودش در این مورد می‌نویسد:

«در اولین سال‌های پس از رفتن پدرم به تبعید، تغییرات مهمی در زندگی من ایجاد شد. با وجود آنکه ما در دوره‌ای پر از اضطراب زندگی می‌کردیم، حضور این همه خارجی در تهران سبب شده بود که این سال‌ها برای من به صورت دوره‌ای برای کشف و شناخت چیز‌های تازه درآمد. شهر تهران فعالیت و جنب و جوش بیشتری پیدا کرده و در پیرامون ماطنین موسیقی و زبان‌های گوناگون به گوش می‌رسید. افکار و عادات و رسوم خارجی کم کم شروع به خودنمایی می‌کرد، با وجود آن که من آدم محتاطی هستم و در آن زمان با عده معدودی روابط خصوصی داشتم، بی اندازه کنجکاو بودم بدانم دیگران چگونه زندگی می‌کنند و افکار و احساسات آنان چیست؟ با از بین رفتن کنترل شدیدی که پدرم نسبت به ما اعمال می‌کرد و در شرایط حاد و پر فراز و نشیب دوران جنگ، من آزاد بودم که برنامه روزانه ام را آن طوری که خودم می‌خواستم تنظیم کنم... با در نظر گرفتن شیفتگی خاصی که به فرهنگ غربی پیدا کرده بودم، هنگامی که شنیدم... سربازان آمریکایی به پایگاه امیرآباد خواهند آمد، نتوانستم جلوی خودم را بگیرم... دلم می‌خواست یک شب را بدون دردسر و دور از تشریفات رسمی در چنین مجلسی بگذرانم. از این رو...]به صورت ناشناس به امیرآباد می‌رفتم... رابطه سربازان آمریکایی نسبتاً گرم و دوستانه بود...»

در بهمن ۱۳۲۰ که فوزیه همسر اول شاه به حالت قهر عازم مصر شد، اشرف به درخواست برادرش با فوزیه همسفر شد. اما سفر اشرف به مصر و مشاهده میهمانیها، باشگاه‌های شبانه، مجالس رقص و مشروبخواری و معاشرت‌ها و معاشقه‌های درباریان مصری، اشرف را بیشتر از گذشته، بی‌قید و بند ساخت. اشرف در سفر به مصر عاشق یک کارمند اداره بیمه به نام احمد شفیق شد و او را به تهران آورد و در اسفند ۱۳۲۲ رسماً با وی ازدواج کرد. به دنبال این ازدواج، شفیق به اصرار اشرف از ملیت مصری خود دست کشید و ملیت ایرانی پذیرفت.

روحیات علی قوام هم این وضعیت را تشدید کرد. زیرا وی موجودی بشدت فرصت طلب بود و بیشتر از اینکه به نفس ازدواج و زناشویی و کانون خانواده بیندیشد، در فکر منافعی بود که پیوند با دربار برایش مهیا می‌ساخت. او به هیچ وجه در اندیشه وظایفش به عنوان یک شوهر نبود. اشرف در خاطرات خود به این نکته اشاره می‌کند و می‌نویسد:

«شوهرم از این بی علاقگی و یا از اینکه بین ما هیچگونه محبتی وجود نداشت، به هیچ وجه ناراحت نبود. چنین می‌نمود که او به همین راضی است که رسماً شوهر دختر شاه باشد. او کمترین توجهی به این نداشت که ما باید با هم زندگی زناشویی واقعی داشته باشیم...»

با حمله متفقین به ایران و تبعید رضاشاه، شمس پهلوی و شوهرش فریدون جم به همراه فاطمه پهلوی و برادرهایش در معیت رضاخان به جزیره موریس در اقیانوس هند رفتند و اشرف به همراه شوهرش در تهران ماند. رفتن پدر و اشتغالات برادرش در کار‌های مملکتی موجب شد تا اشرف از آزادی عمل بیشتری در ارتباط با مردان برخوردار باشد.


اشرف و همسر دومش احمد شفيق

انواع قمار در دربار پهلوی به شکل یک تفریح روزمره درآمده بود. اما در دربار هیچ کس در قماربازی به پای اشرف نمی‌رسید. «از مشکلات اخلاقی اشرف قماربازی مفرط او بود... اشرف بیشتر شب‌های تابستان در رستوران دربند، بساط قمار راه می‌انداخت و زمستان‌ها هم این بساط در کاخ اختصاصی به راه بود.» اشرف چنان در قماربازی خود را صاحب انحصار می‌دید که به گزارش ساواک «جلسات قمار دربار شاهنشاهی که قبلاً در کاخ اختصاصی برقرار می‌شد به کاخ والاحضرت اشرف پهلوی منتقل گردیده و روز‌های چهارشنبه هر هفته اعضاء خاندان جلیل سلطنتی پس از صرف ناهار تا پاسی از شب به بازی مشغول می‌گردند.» در این جلسات، قمار نه به عنوان یک بازی و تفریح، بلکه به عنوان برد و باخت جدی صورت می‌گرفت. طبق همین گزارش «والاحضرت شاهپور محمودرضا مبلغ ۵/۲ میلیون ریال باخته‌اند.» نقش اشرف در قماربازی دربار، نقش یک تشویق کننده بود و حتی «محمدرضا را به مجالس قمارش دعوت می‌کرد و سپس او را تشویق و تحریک می‌کرد.»


اشرف وقتی به خارج از کشور می‌رفت نیز یک مشتری دائم قمارخانه‌های اروپا بود. در سال، ۱۳۳۱ که هنوز فساد دربار به اوج خود نرسیده بود، به گزارش ساواک اشرف در تعطیلات عید نوروز «در یکی از قمارخانه‌های پاریس مبلغی در حدود سیصد و پنجاه هزار ریال باخته بود.» در اواخر عمر رژیم اشرف بیشتر اوقات خود را در قمارخانه‌های اروپایی می‌گذراند. این زندگی شخصیت دوم دربار شاهنشاهی ایران بود.


اشرف در سفر به مصر در ميان اعضاي خانواده سلطنتي
اشرف، ملك فاروق (پادشاه مصر)، فائزه (خواهر فوزيه)، فوزيه (همسر اول محمدرضا)



دربار پهلوی به رغم همه شعارهای مبارزه با مواد مخدر، خود به آن آلوده بود . حتی رضا شاه نیز به مواد مخدر معتاد بود .همسرش ملکه مادر بر این داستان شگفت اعتراف دارد: «رضا مطابق عادت معمول صبحها که از خواب بلند می‌شد، به اندازه‌ی یک پشت ناخن تریاک استعمال می‌کرد و ایضاً شبها هم.»

اشرف نیز در قاچاق مواد مخدر شهرت جهانی یافته بود. فردوست معتقد است «اشرف قاچاقچی بین‌المللی و به طور مسجل عضو مافیای آمریکاست». فردوست به عنوان مسئول دفتر ویژه اطلاعات مدعی است اشرف «هر جا که می‌رفت در یکی از چمدانهایش هروئین حمل می‌کرد و کسی جرأت نمی‌کرد آن را بازرسی کند.»

در سال 1348 به دليل حمل يك چمدان حاوي ترياك در فرودگاه زوريخ بازداشت شد اما پليس سوئيس پس از بررسي گذرنامه سياسي او و با توجه به نسبتش با محمدرضا پهلوي او را آزاد كرد. با اين حال در اسفند همين سال وي به رياست كميسيون حقوق بشر ايران نيز منصوب شد!


اشرف در جریان همکاری با باندهای بین‌المللی تا نزدیکی مرگ نیز رفت. صبح (شهریور 1356) هنگامی که از یکی از کازینوهای پاریس به طرف منزل می‌رفت، یک اتومبیل راه را بر آنها مسدود کرد و اتومبیل اشرف را به رگبار بست. یکی از همراهان اشرف، به نام خواجه‌نوری کشته شد ولی اشرف جان سالم به در برد. بیشتر تحلیلگران در روزنامه‌های غربی این ترور را توسط باندهای مافیا دانستند که به خاطر اختلاف مالی به اشرف اعلام خطر کرده‌اند و قصد کشتن وی را نداشته‌اند.

معروفترین قاچاقچی عتیقه در دربار، شهرام پسر اشرف بود. وی یک گروه مجهز گنج‌یاب و حفار را در خدمت داشت. آنها را به تپه‌ها و مناطق تاریخی می‌فرستاد تا اشیای عتیقه را از خاک بیرون بکشند.

اشرف در تحمیل هزینه سفر به دولت، گوی سبقت را از همگان ربوده بود. طبق اسناد منتشر شده هزینه‌های اشرف در مسافرتهاي به خارج، رشد تصاعدی داشته است. در حالی که در سال 1349 در مسافرتش به آمریکا فقط 1000 دلار بابت مخارج از وزارت دربار دریافت نموده، در سال 1356 در سفری به آمریکا نیم میلیون دلار هزینه به بیت‌المال تحمیل کرده است. البته اگر مسافرتهای اشرف نیز مانند هزینه‌هایش از رشد برخوردار باشد، باید تحمیل هزینه سفر اشرف بر دولت ایران سرسام‌آور باشد. طبق همان اسناد، اشرف برای مسافرتهای خارجی خود در چند نوبت دیگر به دستور وزارت دربار ارز گرفته است. در 6 دی ماه 56، دو میلیون دلار برای مسافرت به سوئیس. در 8 دی ماه 56، 300000 دلار برای مسافرت یک ماهه و نیمه به سوئیس و تایلند. در 9 اسفند 56، 3000000 فرانک فرانسه برای مسافرت به پاریس.


در حال بازديد از تخت جمشيد
1- اشرف 2- مهدي بوشهري (همسر سوم اشرف) 3- جواد آشتياني 4- فريدون توللي 5- كريم ورهرام



اشرف در سال 1344 که وضعیت مالی ایران به شدت وخیم بود تنها هفت دستگاه اتومبیل سوار اپل، مرسدس بنز 230 و 220 کادیلاک، جاگوار و بیوک از طریق گمرک تهران وارد کرده است و در سال 1346 سه دستگاه شورلت و مرسدس بنز بر این ماشینها افزود و شاید باور نکردنی باشد که اشرف در سالهای 44 و 46، 880 صندوق، چمدان لباس و چند عدل پارچه از گمرک مهرآباد بدون مراحل قانونی ترخیص کرده است.



اشرف در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي بيشتر اموال گرانبها، تابلوها، فرشها و اندوخته‌هاي خود را از ايران خارج كرد و به منزل مسكوني‌اش در نيويورك و ويلايش در نيس فرانسه برد. هنگام پيروزي انقلاب اسلامي، وي صدها ميليون دلار در حسابهاي بانكي در نيويورك، لندن، پاريس و سوئيس داشت. اشرف اكنون در امريكا به بيماري آلزايمر دچار شده و حافظه خود را نيز از دست داده است.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۵۱
در انتظار بررسی: ۱۱۳
انتشار یافته: ۲۳۹
ناشناس
|
United States of America
|
۱۳:۱۰ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
در فساد پهلوی شکی نیست
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۹
فساد فساده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۳ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
ای بابا!
گفتیم عکسای فسادش رو گذاشتین!
امير
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۴ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
شما چي فكر ميكنيد؟
غريب اشنا
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۳:۱۵ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
دمتان داغ
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۹ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
بعداز سي سال تازه يادتون افتاده يه سري به زباله داني تاريخ بزنين؟؟خبرهاي روز رو داشته باشين!!!!!؟؟؟؟
ناشناس
|
Netherlands
|
۱۳:۱۹ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
در مقايسه با ....
ناشناس
|
United States of America
|
۱۳:۲۳ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
وای وای.چقدر فساد......
سيامك
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۷ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
خداوند لعنتش كند .
ناشناس
|
United States of America
|
۱۳:۲۸ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
دمش گرم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۸ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۶
خيلي جالب بود
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟