از یک سو منت میگذارند به سر مردم که با وجود پیشنهادات خارجی از این مملکت نرفته و برای ایران مدال گرفتهاند و از سوی دیگر میگویند که با ۲۴ میلیارد نمیشود خانهی خوب خرید؛ منظورشان قصر است، وگرنه که مردم اگر ۴ میلیارد از جایزه شما، پسانداز یک عمر کارشان میشد، در همین پایتخت خانه خریده و تا لحظه مرگ هم خدا را بابتش شکر میکردند.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، بیایید یک بار برای همیشه پرونده پهلوانی را ببندیم؛ عصر حاضر عصر پهلوانساز نیست؛ عصر نان است و اگر تو، نان به نرخ روز نخوری و سعی کنی برای نان و نام، شرافتت را به حراج نگذاری، آن وقت یک انسان خوبی.
عصر ما، عصر پهلوانها نیست، پهلوانها خیلی وقت است که کنج خانهاند و رمقی برای حضور در فضای جامعه -چه مجازی و چه واقعی- ندارند. پهلوانهای واقعی آنها هستند که یک عمر با شرافت زندگی کرده و آنچه اکنون به اسم حقوق ماهیانه یا بازنشستگی مانده، کفاف حتی یک سوم ماهشان را هم نمیدهد و باید شرمنده همه کس و همه چیز و همه جا باشند.
یک روزی اگر لازمهی درآمدن از خفا و رسیدن به نام، گرفتن مدالهای بسیار بود که جهان پهلوان تختی گرفت، اما بودند قهرمانانی که بسیار باکیفیتتر از او مدال گرفتند، اما آنقدر نامی نشدند که غلامرضا تختیِ فقید شد. دلیل ماندگاری تختیِ بزرگ بیش از نیم قرنِ پس از فقدان، اخلاق نیکویش بود؛ اینکه خودش را همیشه به مردم بدهکار میدانست، نه از آنها طلبکار.
تختی وقتی میباخت روی بازگشت به کشور را نداشت و وقفِ جامعهای بود که از آن برخاست. به دانشگاه که میرفت میگفت من اینجا طواف میکنم و برای علم و دانش و آنهایی که تحصیل کردهاند، ارزش بسیار قائل بود؛ نمیگفت فقط ما کشتیگیران زحمت میکشیم، اصلاً آیا یک بار هم منتی سر کسی گذاشت که قهرمان جهان و المپیک شده است؟ برای همینها بود که شد «جهان پهلوان»؛ تلاشی هم برای پهلوانی نکرد. او خودش بود و این به تنهایی برای لقبی که تا ابد برازنده اوست، کافی بود.
امروز حسن یزدانی با ۱۰ مدال، رکورددار مدال در تاریخ کشتی ایران است. چند سال پیش، از این نظر از جهان پهلوان تختی سبقت گرفت، اما حضورش در سه المپیک، آن هم در عصری که هرگز به لحاظ فنی و تعداد ستاره در کشتی جهان و خصوصاً در ۸۶ کیلوگرم تا المپیک ۲۰۲۴ پاریس، قابل قیاس با عصرِ تختی نیست که آن زمان همه مدعی بودند.
کشتی جهان هرچند آن روزها علم و حرفهای بودن امروز را نداشت، اما کیفیت فنی بالایی داشت. علاوه بر این، آن زمان شکل برگزاری مسابقات جهانی هنوز به شکل روتینِ امروز در نیامده بود که اگر مثل امروز بود، تختی میتوانست مدالهای بیشتری بگیرد. حضورِ مداوم، زندگی سالم، تمرین و تمرین و تمرین و از همه مهمتر همیشه بدهکارِ مردم ماندن، از ۱۹۵۱ هلسینکی تا ۱۹۶۶ تولیدو؛ اگر تمرینات علمیتر بود، کسی به گرد پای تختی در تعداد مدال هم نمیرسید، کیفیت مدال که بماند...
تختیِ بزرگ از چهار دوره حضور در المپیکها (۱۹۵۲ هلسینکی، ۱۹۵۶ ملبورن، ۱۹۶۰ رم و ۱۹۶۴ توکیو) به یک طلا و دو نقره رسید و المپیک چهارمش، بدون مدال تمام شد.
حسن یزدانی تا امروز در سه المپیک شرکت کرده و یک طلا و دو نقره حاصل کارش بوده است و باوجودی که با کتف مصدوم به المپیک ۲۰۲۴ پاریس رفت و فرصت رسیدن به طلای المپیک -که بعد از غیبت تیلور، قطعیترین طلای کشتی آزاد محسوب میشد- را از دست داد، دومین جراحی کتفش را پشت سر گذاشته و همچنان میگوید برمیگردد. او از ۶ مصاف با دیوید تیلور آمریکایی، پنج بارش را باخته است. ۸۶ کیلوگرمی که در این سالها فینال تکراریاش بین یزدانی و تیلور برگزار شده؛ سکویی که سن مارینو هم با مایلز امینه هم به مدال المپیکش و هم جهانیاش رسیده است!
این تصمیم شخصی اوست که بخواهد برگردد، به هر وزنی که بخواهد و شرایطش را بعد از بازگشت داشته باشد. فارغ از هر نتیجهای، برد باشد یا باخت، اما اینکه منت سر مردم میگذارد که از کشورهای دیگر پیشنهاد داشته، اما نپذیرفته و خواسته برای مردم ایران مدال بگیرد، از کجا میآید؟ یزدانی مدال گرفته و پاداش آن را هم دریافت کرده است. هیچ مدال و عنوانِ حسن یزدانی در این سالهایی که از هیچ مسابقهای دست خالی برنگشته، بدون پاداش نبوده است.
او در این سالها بالاترین قرارداد ممکن را در لیگ برتر بسته و نهایتاً دو یا سه کشتی گرفته است. پاداش همین المپیک حاضر، به گواه آمار منتشر شده از رسانههای رسمی خارجی بابت پاداش مدالهای المپیک هم نشان داد که پاداش قابل توجهی به ورزشکاران ایرانی اختصاص پیدا کرد که بالاتر از ورزشکاران دنیا بود.
یزدانی سال گذشته، جراحی کتفش را عقب انداخت که به بازیهای آسیایی برود و برخلاف فینال جهانی که آنجا باز هم به تیلور باخت و نقره گرفت، در بازیهای آسیایی به طلا رسید. خیلیها انتقاد کردند چرا با کتف آسیبدیده به رقابت دوم که با فاصله زمانی حدودا سه هفتهای با جهانی بلگراد برگزار میشد، رفته است. با این حال پاداش بازیهای آسیایی همواره در ورزش ما، قابل توجه بوده است.
پس مسئولین، همیشه در قبال حسن یزدانی کارشان را درست انجام دادهاند، او مدال گرفته و از سوی مسئولان هم با پاداش، وام و... مورد تقدیر قرار گرفته است.
همان علیرضا دبیری که از روز اول عدهای دوست داشتند اینطور بگویند که او نمیخواهد حسن یزدانی دو طلایی شود و هر کاری خواهد کرد که مانع از این کار شود و حسن یزدانی تنها دارنده دو نشان طلای المپیک در تاریخ کشتی ایران نشود، میتوانست به واسطه جراحی کتف حسن یزدانی، به آلترناتیو او، کامران قاسمپور میدان بدهد و او را به المپیک پاریس بفرستد، اما در نهایت این حسن یزدانی بود که گزینه اول کادرفنی وقت و فدراسیون برای حضور در المپیک شد. این اتفاق در حالی رخ داد که در بهترین مقطع ممکن که دیوید تیلور نبود و ما میتوانستیم طلای ۸۶ کیلوگرم المپیک را از آن خود کنیم، ماگومد رمضانوف بلغار این عنوان را به خود اختصاص داد و یزدانی از همان ابتدای کشتی، آسیب دیده نشان داد.
البته که این برای اولین بار نیست که یزدانی، اظهارنظری میکند که باعث ناراحتی میشود. پدر او تیر ماه امسال، در حالیکه پسرش داشت خودش را برای حضور در مهمترین رویداد سال آماده میکرد، خطاب به کیومرث هاشمی وزیر وقت و معاونانش، در مورد وامی صحبت کرد که حسن یزدانی برای ساخت مجموعه ورزشیاش گرفته و در دی ماه ۱۴۰۳ باید قسط ۵ میلیاردی آن را میپرداخت. آن وقت هم این حرف قابل تأمل بود که اساساً حسن یزدانی چه وامی گرفته که فقط قسط آن ۵ میلیارد تومان است!
یزدانیِ پدر در آن فیلمی که به شدت هم وایرال شده بود گفت، ورزش توجیه اقتصادی ندارد و حسن یزدانی به جای آنکه سراغ ساخت کارخانه برود، باتوجه به اینکه خودش از قشر محروم و بچه روستا بوده، دوست داشته خدمتی به ورزش و مردم این منطقه کند. پدر حسن یزدانی در این فیلم گفت که علیرضا دبیر هم شاکی شده که چرا فکر حسن خراب است و کارش را درست انجام نمیدهد و دلیلش هم همین قسط ۵ میلیاردی وامی است که گرفته و باید دی ماه آن را پرداخت کند، اما با چه درآمدی؟
همان وقت این سؤال مطرح بود که چرا باید قهرمانی در جایگاه حسن یزدانی که اینقدر رویش سرمایهگذاری و هزینه شده، در آستانه المپیک سوم زندگیاش که میتواند کشتی را برای اولین بار صاحب «دوطلاییِ» المپیک کند، خود را درگیر فعالیتی غیر از کشتی گرفتن کند و فکرش مشغولِ قسط وام ۵ میلیاردی شود؟ در نهایت هم اتفاقِ بد در فینال المپیک رخ داد و او صاحب نشان طلا نشد. یزدانی حالا در برنامه عیدانه تلویزیون میگوید پاداشی که به آنها بعد از المپیک داده شده و به گفته خودش حدوداً ۲۴ میلیارد تومان بوده، برای خرید یک خانه خوب، کافی نیست!
حتی اگر وضع عموم مردم هم خوب بود، باز این رقم، رقم کمی برای خرید خانهی خوب، حتی در پایتخت نبود؛ احتمالاً خانهی مد نظر حسن یزدانی، قصر است که خب با این پولها نمیشود خرید! البته این فقط یک فقره از پاداشهای حسن یزدانی در سالهای ملیپوش بودنش است. از مایملک او که همه دیدهاند و از آن باخبرند، مجموعه ورزشیاش در مازندران است.
اگر حتی اندوخته مالی قهرمانی چون حسن یزدانی، صرفاً همین پاداش ۲۴ میلیاردی باشد که طبیعتاً با آن میشود یک آپارتمان خوب در یک نقطه خوب تهران خرید و همان مجموعه ورزشی بزرگ در مارندران، چیز کمی است؟ برای دوره قهرمانی و مدالهایش کفایت نمیکند؟
مگر در این مملکت، سایر اقشار چقدر درآمد دارند؟ باقی آدمها کمتر از ورزشکاران، فوتبالیستها و کشتیگیران زحمت میکشند؟ آیا دخل و خرجشان، حتی برای یک زندگی زیر خط فقر، با هم جور در میآید؟ قدیمتر میگفتند عمر قهرمانی ورزشکار کوتاه است و باید در همین دوره، بارشان را به لحاظ اقتصادی ببندند، این حرفها اما دیگر در این جامعه خریداری ندارد، مگر سایر شغلها ضامن آینده آدمهایی که به همان اندازه حسن یزدانی و هم کیشانش، برای زندگی و آیندهشان تلاش کردهاند، هست؟
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.