وقتی کوروش بزرگ 539 سال قبل از میلاد مسیح، بابل، بزرگترین شهر آن روزگاران باستان را فتح کرد، دستور داد تا در استوانه یاد بودی، نام و تبارش را برای آیندگان به یادگار بگذارند. اما در این تبارنامه کوروش نه نامی از خاندان هخامنشی به میان آمده و نه حتی تفاخر به نژاد پارسی دیده میشود شیوهای متفاوت که هرگز در کتیبههای سلطنتی دوران باستان معمول نبود. این برنامه در جستجوی پاسخی برای این پرسش است که چرا برخی از پژوهشگران در تبار هخامنشی کوروش تردید کردند؟ چرا تلاش کردند اثبات کنند که کوروش، پارسی نبوده و اساساً آیا میشود استدلالهایشان را پذیرفت یا خیر؟ گزارش فرارو در بررسی پاسخ این پرسش را در تابناک میبینید.
کوروش پسر عموی داریوش بزرگ بود ، اگر کمی به خودتان زحمت بدهید و در گوگل ترجمه غیر مستقیم کتیبه بیستون را بخوانید داریوش به طور کامل نسب خویش را توضیح داده که بطور مستقیم نام اجدادش که اتفاقا نام پدر بزرگش کوروش است را توضیح می دهد
یکی از دلایل عدم وجود کتیبهای از کوروش بزرگ ، این است که سنگهای منطقه پاسارگاد و حتی مقبره کوروش در زمان اتابکان فارس برای مصارف ساختمانی دیگر خرد و مصرف شدند
جالب است بدانید که مقبره کوروش هم مدتی بعنوان مسجد استفاده می شد
چیزی که در زمان رضا خان ظهور پیدا کرد و قبل از آن نامی از آن وجود نداشت بنظرتان شبهه ندارد و اگر وجود داشته باشد بلایی سر تمدن بابل آورد و از روی زمین محو کرد که مغول نکرد
حتما کتیبه خشایارشاه در شهر وان ترکیه هم در زمان رضاشاه ساخته شده طبق استدلال شما, کتیبه داریوش در کانال سوئز هم توسط رضاشاه ساخته شده فقط شما خوبین :))
رضا
بحثی در مورد سلسله هخامنشی و سایر پادشاهان وجود ندارد در ثانی تاریخ عبارتست از 99 درصد تخیل و تعصب و یک در صد واقعیت الان هزاران کتاب در مورد تاریخ باستان اقوام مختلف وجود دارد در حالیکه تمام کتیبه ها و دست نوشته ها یک جلد دفتر 100 برگ هم نمی شود.
اوان دزفول
نام کوروش در کتاب های ارمنی، سریانی، یونانی، رومی و عربی اومده، حتی ابوریحان بیرونی در کتاب اثار الباقیه خودش اشاره کرده، در ضمن پادشاهان قاجار و مستشرقین غربی در دوران صفویه عکس و نقاشی از پاسارگاد و تخت جمشید دارند، برای اینکه دیگه جای شک نمونه در کتاب جغرافیای استرابون که در زمان اسکندر مقدونی نوشته شده ارامگاه کوروش بزرگ با تمامی جزییات کنونی توضیح داده شده اونم دو هزار سال پیش
مادر وی
۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۴
در تاریخ طبری و بلعمی از کوروش بعنوان فرمانده سپاه بهمن نامبرده شده که بعد از ورود به بابل ممکنه ادعای پادشاهی کرده باشه..سران هخامنش مثل سنای روم بودن حتی چیش پیش پدر پدربزرگ کوروش و کمبوجیه و غیره هم اجداد کوروش در سنا بودن...از اینکه هخامنشی بوده یا نه تقریباً میشه گفت بله از نسل هخامنشی بوده .
گیرم پدر تو بود فاضل
الان چکاره هستیم؟ آیا الان به حقوق همدیگر احترام میگذاریم؟ آیا ادب کلام داریم؟ آیا دینی از دیگران بر گردانمان نیست؟ اگر بله که بهترینیم، و اگر نه، که دیگر مهم نیست چندهزار سال پیش چه کسی پادشاهمان بوده
خوب ایلامیان قبل پارسیان در انشان بوده اند کوروش ایلامی بوده و در انشان بوده پاسارگاد هم جزو انشان بوده بعد داریوش ظهور کرده . مثل اینکه مثل ترکیه بیاد بگه کنستاتین ترک بوده اگه نبوده پس استانبول چیکار میکرده؟ عزیزم کنستانین قبل تو اونجا بود کوروش هم قبل داریوش اونجا بود.
ناشناس
۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۳
این هم یه بامبول جدید که طرف داره تمام تلاشش رو میکنه که بگه ماست سفید نیست!!..آخه برادر من انقدر سند و مدرک وجود داره بر پارسی و از خاندان هخامنشی بودن این مردبزرگ که اگر قرار بود این فراافکنی های شماها به کسی بماسه تا حالا ماسیده بود!!...پژوهشگر جان....بی جهت آبروی خودت رو نبر و شیپور رو از سر گشادش نزن!...
اتفاقا دارن سندا رو بررسی می کنن بر اساس اسناد صحبت می کنن اینهمه سند مدرک که میگی بیار بگو براساس این سند اشتباه میکن اون دو نفری هم که این موضوع را مطرح کردن تاریخ پژوه هستن و ربطی هم به یاران ندارن که بگین دوست یا دشمن ایرانن
ناشناس
ناشناس13:45 هه... این همه سال خوابیده بودن که حالا یهویی بیدار شدن سند رو کردن؟!
مهیار
۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۵
خود ایلامی ها هم نــــژاد نبودن.
به مجسمه های ایلامی دقت کنید هر کدومشون یه شکل و شمایل خاص خودشونو دارن (فرم دماغ ، فرم اندام ، بلندای پیشانی و...).
حتی سومریان باستان هم طبق ازمایش ژنتکی نــــژاد واحد نبودن و مخلوطی از کلی قوم و نژاد متفاوت بودن ( اکثراً قفقازی و هندی).
اینکه میگید کوروش ایلامی بوده واضــــح نیست چون ایلامی نـــژاد نبوده.
هم ایلامی ها هم سومری ها ، ایرانی بودند. کوروش هم یک چیز مشخصه که هخامنشی است. ..
ناشناس
۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۹
درود بر کوروش کبیر بزرگمردی که در زمانی که قتل و غارت و کشتار مرسوم بود راه دیگه ای پیشه کرد
رواداری و احترام به دیگران که مبنایی شد برای فرهنگ ایرانی که هنوز ادامه داره ...
آیا فردوسی، سعدی و حافظ و دیگر بزرگان ایران زمین همین جوری و تصادفی اصل رو رعایت حقوق دیگران جوانمردی و درستکاری در نظر گرفتند؟
نه خیر این یک ریشه تاریخی داره که به گذشتگان سرزمین ما برمیگرده که اتفاقا متفاوت با تمدن های دیگر هست و هنوز هم ادامه داره