وطن امروز: موضوع را با پدر و مادرم در میان گذاشتم اما آنها با رفتنم به میهمانی مخالفت کردند. من دوست داشتم در کنار همکلاسیهایم باشم و در آن جشن شرکت کنم، به همین خاطر دست به دروغبافی زدم. به بهانه رفتن به کلاس کنکور به میهمانی رفتم و یکی از بهترین روزهایم شد. در کنار دوستانم خوش گذراندیم و غروب همه به خانههایمان رفتیم.
این دختر ادامه داد: بدبختی من زمانی شروع شد که یک روز تلفن خانهام به صدا درآمد و وقتی گوشی را جواب دادم دختری مدعی شد که تصاویری از جشن فارغالتحصیلی دارد و گفت چنانچه پول در اختیارش قرار ندهم، این تصاویر را منتشر کرده و آبرویم را میبرد.
ترسیده بودم، خانوادهام اگر پی به این موضوع میبردند، برایم خیلی بد میشد، ناچار شدم هرچه مزاحم تلفنی میگوید انجام دهم تا ماجرا لو نرود. از آنجایی که پولی نداشتم گردنبند طلایم را فروختم و با آن دختر قرار گذاشتم. وقتی سر قرار رفتم ناباورانه مهسا همکلاسیام را دیدم . باورم نمیشد که این دختر دست به اخاذی زده است. عکس و فیلمهایم را نشان داد و با گرفتن پول همه آنها را پس نداد.
وی ادامه داد، تماسهای مهسا ادامه داشت و به بهانه انتشار فیلمها مدام از من پول میگرفت. دیگر از دست مزاحمتهای وی خسته شده بودم، به همین خاطر موضوع را با خالهام در میان گذاشتم. وی گفت که باید هرچه سریعتر از این دختر باجگیر شکایت کنم. پس از اظهارات این دختر نوجوان، تحقیقات ویژه برای بازداشت دختر باجگیر آغاز شد تا اینکه شکایت مشابه دیگری پیشروی بازپرس پرونده قرار گرفت.
این بار هم دختر دانشآموزی که در جشن فارغالتحصیلی شرکت کرده بود به طرح شکایت از مهسا همکلاسیاش پرداخت که دست به اخاذی میزد.
شکایت این 2 دختر حکایت از این داشت که دانشآموز توطئهگر با در دست داشتن فیلم و عکس از همکلاسیهایش آنان را تحت سلطه خود قرار داده و مرتب از آنها پول میگیرد. با افشای این حقیقت، مهسا دختر باجگیر بازداشت شد. وی در ابتدا خود را بیگناه خواند اما وقتی شواهد را علیه خود دید لب به اعتراف بازکرد و پرده از اخاذیهای میلیونی برداشت.
وی به بازپرس طاهری گفت: از بچگی هزار و یک آرزو داشتم که به هیچ کدام از آنها نرسیدم. پدر و مادرم وضع مالی خوبی ندارند و همیشه حسرت چیزهایی را داشتم که همکلاسیهایم بهراحتی آنان را به دست میآوردند و در اختیارشان بود.
وی افزود: آرزوی رفتن به سفر را داشتم و دوستانم به راحتی همراه خانوادههایشان حتی به سفرهای خارج از کشور میرفتند. وقتی به میهمانی فارغالتحصیلی دعوت شدم و رفتم، دوستانم را دیدم که همه لباسهای شیک پوشیده و طلا آویخته بودند، حسودیام شد و وقتی به خانه رسیدم نقشه کشیدم به بهانه انتشار فیلم خصوصی آنها، از دوستانم پول بگیرم.
این دختر حسود ادامه داد: میدانستم آنها هرچه من پول بخواهم میدهند تا فیلمشان پخش نشود و نزد خانوادهها و بستگانشان آبرویشان نرود.
پس از اظهارات این دختر حسود، بازپرس دستور بازداشت وی را صادر کرد. تحقیقات در این پرونده برای شناسایی شاکیان دیگر ادامه دارد تا زوایای پنهان آن آشکار شود.