این روزها، این موضوع که «دفاع نامناسب بیش از حمله دشمنان ضربه می زند» در بسیاری از حوزه ها صادق بوده و برخی روندها، نشان از آن دارد که متأسفانه، لزوم سرمایه گذاری و پرداختن به برخی ضرورت ها، مورد بهره برداری شخصی یا گروهی افرادی قرار گرفته است.
به گزارش «تابناک»، یکی از مشکلات کنونی فرهنگی کشور ما، بهره برداری و موج سواری فردی و گروهی برخی در قبال دغدغه های جدی نظام است. این موج سواری که یا به قصد مشهور شدن و یا سود اقتصادی بردن از تولید آثار کاملا فصلی و مقطعی است، کم کم به رویه ای عادی و عرفی تبدیل شده است.
در این داستان، بحث «جنگ نرم» و همچنین رخدادهای پس از انتخابات سال گذشته، باعث شده تا برخی نهادهای دولتی و غیردولتی به بهانه روشن شدن ابعاد گوناگون این مسأله، دست به کار شده و بودجههای بسیاری را در این راه هزینه کنند؛ هزینه هایی که اگر منصفانه بنگریم، نه تنها بهره وری لازم را نداشته، بلکه در موارد بسیاری با افراطی گری، آثار مخربی نیز داشته است.
به بیان بهتر، باید این گونه گفت که انقلاب اسلامی با توجه به همه ویژگی های منحصر به فرد خود و پارادایم کلانی که در چهارچوب آن در حال نقش آفرینی در عرصه بین الملل است، قطعا در موارد گوناگون با پارادایم حاکم بر جهان غرب زاویه داشته و ناگزیر از برخورد است و برای همین، بدون شک، مورد هجمه های شدید هوشمندانه ـ اعم از سخت و نرم ـ قرار خواهد گرفت که برای مقابله با اثرات سوء این هجمه ها، نیاز مبرم به برنامه ریزی و طراحی در درون هست؛ اما باید توجه داشت، به همان میزان که حجم حمله از سوی دشمن سنگین و حساب شده است ـ به ویژه در حوزه جنگ نرم ـ به همان میزان هم باید طراحی ما حساب شده و بدون اضافه کاری و هرز رفت منابع باشد.
در همین راستا و با توجه به آنچه گفته شد، یکی از زیرمجموعههای یک پژوهشگاه شناخته شده با مدیریت یکی از استاد معروف دانشگاه، در زمستان گذشته با تعریف سی پروژه (؟!) فرهنگی ـ تحقیقاتی، چند نفر از روزنامهنگاران و همچنین دوستان خود را فرا خواند تا با روشن کردن ابعاد انتخابات به مسائل پس از آن و جنگ نرم (!) انتخاباتی اشاره کنند.
نکته مهم این که این فرد به همه گروهها «نتیجه حاصله از تحقیق» یا «گزارش مستند» را نیز گوشزد کرده و گفته است که باید خروجی این پروژه چه شود و چه نشود!
در این جریان، تخریب مستقیم و غیر مستقیم برخی چهرههای نظام که همواره مورد نکوهش بزرگان و به ویژه رهبر انقلاب بوده، به طور ویژه در دستور کار قرار داشته است.
بنا بر اطلاع «تابناک»، پس از گذشت بیش از ده ماه، این فرد بیشتر پروژه های تحویلی را که با قیمتهایی معادل ده، پانزده و بیست میلیون تومان قرارداد بسته شده بود، برگردانده و اعلام کرده، این مطالب چیزی نیست که خواست او بوده باشد، حال آنکه بیشتر تحقیقات، بیشتر میدانی، مستند و بر پایه واقعیات اتفاق افتاده بوده است.
با این حال، این فرد دست به کار شده و با جمع آوری بدون هدف مطالب برخی سایتها و خبرگزاریهای دولتی، اقدام به «کتابسازی» به نام خود کرده و مشخص نیست، بودجه سی پروژه مدعی شده را در کجا هزینه کرده است.
بنا بر این گزارش، نکته مهمتر از این، دستودلبازی فرهنگی برخی مدیران کاملا غیر فرهنگی، به ظاهر با هدف تشریح ابعاد «جنگ نرم» ـ که از سال گذشته تا امروز عامل انتشار دهها کتاب کپی شده از هم و برداشتی از مطالب اینترنتی است ـ حضور عده ای از افراد سودجوست که ردپای ایشان در همه این پروژهها دیده میشود که با ترفندهای خاصی این پروژهها را تحویل میگیرند و با اعطای مطالبی یک شکل با سروشکلی متفاوت، به اصطلاح «جنگ نرم» را تبیین می کنند.
آنچه باید در اینجا به روشنی تبیین شود، این است که ضرورت توجه و پرداختن به موضوع مهمی مانند «جنگ نرم» که حتی غربی ها خود به طراحی چنین جنگی علیه ایران معترفند، بر هیچ کس پوشیده نیست و حتی اختصاص هزینه های معقول و بجا برای چنین موضوعاتی در راستای تأمین منافع ملی لازم و ضروری است؛ اما اینکه موضوعاتی با این درجه از حساسیت و اهمیت تنها دستاویزی برای سوءاستفاده فرد یا افرادی شود که به آن به مثابه طعمه ای برای خود بنگرند، باید بیشتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته و جلوی سوءاستفاده ها گرفته شود.
برای همین، به نظر می رسد، نظارت بیشتر دستگاه های مسئول روی چنین پروژه هایی که خود بیشترین ضربه را به روش «نرم» به باورهای مردم وارد می کند، بیش از پیش ضرورت دارد.