قدس: مدیرعامل کلاهبردار یک شرکت، زن جوانی است که پرستار خانگی سالخوردگان بود.
خردادماه سالجاری مرد جوانی به شعبه 14 دادسرای شهید هاشمی مراجعه کرد و پرده از یک کلاهبرداری میلیاردی برداشت.
این مرد به بازپرس میرعابدینی گفت: وقتی در میان صفحات روزنامه به یک آگهی برخوردم که وعده وام 100 میلیونی میداد به سرعت گوشی تلفن را برداشتم و با دفتر این شركت تماس گرفتم. یک شرکت صادرات و واردات بازرگانی بود که با گرفتن پولهای میلیونی به عنوان سرمایهگذاری قول وامهای کلان را میداد.
وی افزود: مدیرعامل این شرکت که زن جوانی بود اعتمادم را جلب کرد و گفت با گذاشتن 20 میلیون تومان پس از چند روز میتوانی 200 میلیون تومان برداشت کنی.
میخواستم سرمایهگذاری کنم به همین خاطر 20 میلیون تومان به حساب شرکت بازرگانی ریختم و در انتظار وام نشستم.
چند روزی گذشت ولی هیچ پولی به حسابم واریز نشد. بارها به آن شرکت رفتم ولی هر بار به داستانسرایی میپرداختند تا اینکه تصمیم گرفتم به طرح شکایت بپردازم.
با ادعاهای این مرد در حالیکه بازپرس میرعابدینی رسیدگی به این پرونده را آغاز کرده بود 26 زن و مرد دیگر به ادعاهای مشابهی پرداختند. تحقیقات نشان میداد یک زن با به ثبت رساندن شرکت بازرگانی در روزنامهها وعده وامهای میلیونی میداد.
لیلا 29 ساله اعتماد زنان و مردان سرمایهگذار را جلب کرده و آنان را طعمه کلاهبرداری زنجیرهای خود میکرد. این زن با طراحی سناریوی کلاهبرداری از هر طعمه خود 15 تا 40 میلیون پول میگرفت تا نقشه خود را عملی سازد.
با این سرنخ کارآگاهان اداره 14 از سوی بازپرس پرونده ماموریت یافتند تا مدیرعامل این شرکت کلاهبرداری را دستگیر کنند. وقتی تیم تحقیق خود را پشت خانه این زن رساند، متوجه شد وی به جای ناشناسی گریخته است. پلیس با بنبست اطلاعاتی مواجه بود تا اینکه با اقدامات پلیس قضایی مخفیگاه زن کلاهبردار در خیابان جمالزاده شناسایی شد.
وقتی لیلا در پاتوق پنهانیاش دستگیر شد در بازجوییهای نخست به جرم خود اعتراف کرد و گفت: من در یک شرکت پرستاری کار میکردم تا اینکه به عنوان پرستار در خانهای مشغول به کار شدم تا از مرد سالخوردهای نگهداری کنم. هنوز مدتی از این ماجرا نگذشته بود که پسر این مرد پیشنهاد یک کار بزرگ را داد. پیشنهاد خوبی بود به همین خاطر پذیرفتم. سریع یک شرکت بازرگانی به ثبت رساندیم و در روزنامهها آگهی وامهای کلان را دادیم. هرگز تصور نمیکردم به زنان و مردانی که پول به حساب شرکت واریز میکنند وامی تعلق نمیگیرد، فریب همان پسر را خورده بودم، نمیخواستم با پولهای مردم پا به فرار بگذارم. من طعمهای بیش نبودم. جمشید مرا پلی برای کلاهبرداریهایش قرار داد تا بتواند به راحتی نقشهاش را عملی کند.
با ادعاهای این زن بازپرس میرعابدینی برای فاش شدن جزئیات پرونده متهم را با قرار قانونی راهی زندان کرد.