در
سومین سالگرد شهادت «عماد مغنیه» فرمانده شاخه نظامی حزب الله، سیر زندگی
جهادی و ارتباط وی با مسأله فلسطین و جنبش فتح و سایر گروههای فلسطینی تا
لحظه شهادتش را مورد بررسی قرار داده ایم.
به گزارش «تابناک»،
عماد مغنیه در محله «جوار» واقع در «شیاح» یکی از مناطق ضاحیه جنوبی چشم به
جهان گشود. پدرش «فایز مغنیه» و مادرش «آمنه سلامه» است.
عماد
مغنیه در مدارس همان منطقه به تحصیل پرداخت. وی در کنار خانوادهای زندگی
کرد که دو فرزند خود «جهاد» و «فؤاد» را در راه خدا از دست دادهاند. عماد
مغنیه در سن ده سالگی به محل کار پدر که رستورانی کوچک در خیابان
«عبدالکریم» در منطقه شیاح بود، میرفت و عصرها اغلب اوقات را در مسجد «شیخ
قبیسی» نزدیک خانه سپری می کرد.
در سن سیزده سالگی بود که تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل علوم دینی به نجف سفر کند، ولی این تصمیم عملی نشد.
در سال 1975 میلادی جنگ داخلی لبنان در نقطه میدان «البرید» واقع در منطقه «عین الرمانه» در 50 کیلومتری محل کار پدر مغنیه آغاز شد.
از
آن هنگام بود که زندگی نظامی و جهادی شهید عماد مغنیه آغاز شد. در آن زمان
بزرگراه قدیمی «صیدا» به جبهه جنگ میان دو منطقه «شیاح» و «عین الرمانه»
تبدیل شده بود. در منطقه عین الرمانه نیروهای حزب «کتائب» و نیروهای
آزادیخواه ملیگرا حضور داشتند و در منطقه شیاح نیز نیروهای ملی و گروههای
فلسطینی سنگر گرفته بودند.
عماد مغنیه در سن چهارده سالگی با گروههای
کمونیسم و ملیگرا آشنا شد و با دیگر گروههای اجتماعی ملیگرای سوری نیز
در تماس بود، ولی این آشناییها وی را از گرایش به سوی گروههای لبنانی باز
نداشت.
عماد مغنیه با وجود سن کم، شب ها را با گروههای فلسطنیی می گذراند و آنها را در ساختن سنگرها کمک میکرد و کمکم با مسأله فلسطین
آشنایی پیدا کرد و توانست در اردوگاههای فلسطینی زیادی در بیروت و بیرون از آن به آموزش دورههای نظامی بپردازد و بهترین اردوگاهی که در آن آموزش
نظامی دید، اردوگاه «ابو لؤی» واقع در منطقه «زهرانی» جنوب لبنان ـ که
جایگاه آموزش نظامی «دلال مغربی» یکی از رزمندگان فلسطینی است ـ بود.
مادر
عماد مغنیه نیز در این دوران نقش بارزی را ایفا کرد و شبها به دنبال پسرش
از یک منطقه به منطقه دیگر میرفت تا وی را سرانجام به خانه بازگرداند، ولی
هنوز صبح نشده بار دیگر عماد مغنیه را در خانه نمیدید و بار دیگر دنبالش
میرفت. او نمیدانست در آینده چه در پیش رو خواهد داشت.
در سال
1984 میلادی پیکر «جهاد مغنیه» برادر کوچکتر عماد که در بمباران منزل مرحوم
علامه «سید محمد حسین فضل الله» ـ که در منطقه «بئر العبد» به شهادت رسید ـ
تشیع شد. پس از گذشت یک دهه از شهادت جهاد، «فؤاد» فرزند میانی این
خانواده در عملیات تروریستی سازمان موساد در منطقه «صفیر» به شهادت رسید.
تربیتهای
دینی خانواده و محیط، اثر خود را در عماد مغنیه نشان داد. یکی از این
جنبهها تأثیر وی از اندیشه و فکر امام «موسی صدر» و تأسیس جنبش محرومین
بود. عماد مغنیه با الهام از همین تفکر بود که همراه بچههای منطقه در
بسیاری از فعالیتهای حرکت محرومین شرکت میکرد.
عماد مغنیه در
منطقه شیاح با رهبران جنبش فتح از جمله «ابو حسن خضر سلامه» (علی دیب) که
در سال 1999 توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، آشنا شد.
علی دیب
در عماد مغنیه ویژگیهای مناسب یک رزمنده کامل را دید از این روی، عماد مغنیه
را به نمایندگی خود در پایگاه جنبش فتح در منطقه شیاح انتخاب کرد. عماد
مغینه تا سال 1981 میلادی در این منصب قرار داشت. اما مسأله ربوده شدن امام
«موسی صدر» و ترور نافرجام مرحوم علامه سید محمد حسین فضل الله وی را تحت
تأثیر قرار داد و از آن هنگام به بعد، همراه دوستان خود یک تیم امنیتی را
جهت محافظت از جان علامه تشکیل داد. در سال 1980 میلادی وی به همراه علامه
فضل الله به حج مشرف شد و از آن هنگام به بعد، به حاج مغنیه مشهور شد.
شهادت
آیت الله سید «محمد باقر صدر» در سال 1980 میلادی در عراق تأثیر زیادی در
اندیشه و فکر عماد مغنیه به وجود آورد. وی وظیفه خود را در قبال ددمنشیهای
رژیم حزب بعث عراقی خطیر دانست و این حزب را در به شهادت رساندن عدهای
زیادی از رجال دین و رهبران جنبش فتح متهم کرد.
پس از آن، عماد مغنیه عملیاتهای مسلحانه زیادی علیه حزب بعث عراق انجام داد و این امر عامل خروج نهایی وی از جنبش فتح شد.
در
سال 1982 میلادی عملیات اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی انجام گرفت آن
هنگام عماد مغنیه مشغول زیارت اماکن مقدس در ایران بود و به محض شنیدن این
خبر از طریق سوریه به لبنان بازگشت، ولی در حین بازگشت توسط نیروهای حزب
«کتائب» دستگیر اما با دخالتهای سیاسی به سرعت آزاد شد. با رسیدن عماد
مغنیه به بیروت، شتاب کمکها به نیروهای فلسطینی بالا گرفت.
وی با
جابجایی از یک منطقه به منطقه دیگر لبنان همواره مشغول فعالیت بود و در
مناطق مختلفی مانند خلده، غرب بیروت و شتیلا همچنان به فعالیتهای خود
ادامه داد و در این زمان مجروح نیز شد و پس از آن بود که با «ابوجهاد»
(خلیل وزیر) ارتباط برقرار کرد و این ارتباط تا لحظه شهادتش ادامه داشت.
پس
از آن که گروههای فلسطینی بیروت را ترک کردند، عماد مغینه محل انبارهای
اسلحه را به خوبی میدانست و در آن هنگام عماد مغنیه اولین هسته مقاومت را
که بعدها به نام مقاومت اسلامی معروف شد، در مناطق بیروت، بقاع غربی و جنوب
لبنان تأسیس کرد و با انجام عملیاتهای مختلف و ایجاد کمین در مسیر
تجهیزات نطامی ارتش صهیونیستی و به رگبار بستن تجمعات آنها، عملیات
گستردهای را علیه این رژیم انجام داد و در تاریخ اول نوامبر 1982 میلادی
نیز عملیات استشهادی «احمد قصیر» را که طی آن مقر نظامیان ارتش صهیونیستی
در شهر صور مورد هدف قرار گرفت را هدایت کرد.
با وجود انجام این
عملیات، عماد مغنیه ارتباط خود را با گروههای فلسطینی قطع نکرد. ولی با
خروج نیروهای فلسطینی از لبنان و تمرکز آنها در کشورهای تونس، یمن، سودان،
این رابطه کمی دچار خدشه شد، ولی عماد مغنیه به نقش توافقی خود در راستای
ایجاد پایههای مشترک میان گروههای فلسطینی در مبارزه علیه رژیم صهیونیستی
و حمایت لجستیکی و مادی از آنها ادامه داد.
در جریان درگیرهای جنبش
امل با نیروهای فلسطینی نیز عماد مغنیه نقش بارزی را ایفا کرد و مانع
تشدید درگیریها و بحران در آن زمان شد. در سال 1984 میلادی علی دیب از
جنبش فتح خارج شد و به رزمندگان مقاومت اسلامی پیوست. او پشتیبان اصلی و
دوست همراه عماد مغنیه تا هنگام شهادتش در سال 1999میلادی به دست رژیم
صهیونیستی بود.
عماد مغینه با وجود اختلاف نظر با جنبش فتح، در
بسیاری از دیدگاهها و نظرها به ویژه مبارزه مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی،
نزد «یاسر عرفات» رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین از جایگاه و احترام خاصی
برخوردار بود و یاسر عرفات تلاش میکرد همواره از دیدگاهها و نظرات عماد
مغنیه آگاه شود و نامههای وی توسط علی دیب به دست عماد میرسید. علی دیب
نقش بارزی را در این میان بازی کرد و توانست پل ارتباطی محکمی را میان یاسر
عرفات و عماد مغنیه برقرار کند.
اما درباره رابطه عماد مغنیه با
ابو جهاد، میتوان گفت که این رابطه تا لحظه شهادت عماد قطع نشد. عماد
مغنیه خطاب به مهمانان خود در دفتر کارش واقع در ضاحیه بیروت دراین رابطه
می گفت: من در ارتباط دایم با وی بودم و اطمینان داشتم که ابوجهاد هیچ گاه
به انجام توافقی که منجر به پایمالی حقوق فلسطینیها شود راضی نخواهد شد.
عماد
مغنیه خظاب به میهمانان خود میگفت، هنگامی که جبهه درگیریها میان ما و
رژیم صهیونیستی بالا میگرفت، نظریه عقب نشینی رژیم صهیونیستی از جنوب
لبنان تشدید میگرفت و این امر ضرورت آغاز دور جدید عملیات مسلحانه علیه
رژیم صهیونیستی را ایجاب میکرد.
عماد به اطرافیان و میهمانان خود در
دفتر کارش میگفت، حزب الله هیچ گاه مانع فعالیت هر گروه از هر جهت و سمتی
در میدان مقاومت نمیشود.
وی در هنگام طرح این اتهام که حزب الله و
سوریه سعی در منحصر کردن مقاومت در شخص وی دارند، بیدرنگ و با کمال
خونسردی به شرح حال وضعیت لبنان و جنوب آن در دوران جنگهای داخلی
میپرداخت و حاضر به پذیرش هرگونه نقدی راجع به گروههای مقاومت نبود.
عماد
مغنیه نسبت به فعالیتهای گروههای خارج از حزبالله آگاهی کامل داشت،
ولی به شرح تفصیلی رویدادهایی میپرداخت که منجر به خروج بسیاری از آنها
از دایره مبارزات علیه رژیم صهیونیسیتی شد. او تأثیرات سیاسی را در این
میان نادیده نمیگرفت.
وی با عزمی جزم، خطاب به میهمانان خود
میگفت: ما با انواع فشار و تحریم و قتل تهدید شدیم ولیکن تصمیم ما همان
ادامه مقاومت و حمایت از آن است و این تصمیم در اولویت کار ما قرار دارد و
ما با خون خود از این مقاومت دفاع کردیم.
عماد مغنیه درباره قضیه
فلسطین خطاب به اطرافیان خود میگفت: هدف حزب الله در این میان روشن است و
آن نابودی رژیم صهیونیستی است و در این مسأله بحثی وجود ندارد و ما نسبت
هرگونه تصمیمی که از طرفهای خارجی برای ادامه حیات اسراییل گرفته میشود،
توجه نداریم.
عماد مغنیه در ادامه صحبت خود میگفت: ما از یک امر
غیر واقعی صحبت نمیکنیم، ما بر طبق تعالیم دینی خود و براساس دستاوردهای
علمی به این یقین رسیدهایم که نابودی رژیم صهیونیستی به مسائل که ما و
مردم داخل فلسطین و جهان عرب و اسلامی انجام میدهند ارتباط مستقمی است.
عماد مغنیه در ادامه سخنان خود در میان میهمانان به مسئله
آزادسازی سرزمینهای جنوب لبنان پرداخت و میگفت: پس از آزادسازی بخشی از
سرزمینهای اشغالی جنوب لبنان در سال 2000 میلادی، ما توانستیم به توان
نظامی رژیم صهیونیستی آشنا شویم و با پی بردن به توان نظامی خود نیز یقین
پیدا کردیم که آرزوی آزادسازی فلسطین محقق خواهد شده و ما در راستای این
هدف، هستههای ویژهای را در مقاومت ایجاد کردیم و حزبالله ارتباطهای قوی
و مستحکمی با مجموعههای مقاومت داخل فلسطین دارد.
عماد مغنیه
ارتباط خاصی با جنبش حماس و جهاد اسلامی داشت و در تأمین حداکثر اعتبارات
مالی و تبلیغاتی فروگذار نبود و در این راستا رابطه عمیقی با شهید «فتحی
شقاقی» دبیرکل سابق جهاد اسلامی داشت و پس از شهادت وی نیز با «عبدالله شلح
رمضان» دبیرکل جهاد اسلامی رابطه خوبی برقرار کرد.
وی ارتباطهای
مهمی را با رهبران حماس در داخل و خارج فلسطین اشغالی برقرار کرد و ساعاتی
پیش از شهید شدن نیز در جلسهای با حضور «خالد مشعل» رئیس دفتر سیاسی حماس
شرکت کرده بود.
عماد مغینه با ایجاد ارتباط با هر یک از حرکتهای
اسلامی جهاد و حماس، زمینه اعزام رزمندگان و افراد خبره را به لبنان،
فلسطین، سوریه و ایران برای گذراندن دورههای آموزشهای نظامی فراهم کرده
بود و بدین گونه نیروهای مقاومت در غزه بع رغم محاصره آن از سوی رژیم
«حسنی مبارک» مخلوع، زیاد و تقویت شدند.
عماد مغنیه از هیچ تلاشی
برای آزادسازی فلسطین فروگذار نبود و هیج راهی را نرفته، باقی نگذاشت تا
جایی که آسمان و دریا برای رساندن اسلحه به رزمندگان مقاومت فلسطین از دست
او در امان نبودند.