جنگ محدود هفته گذشته بين روسيه و گرجستان از زواياي گوناگوني مورد بررسي صاحبنظران قرار گرفته است. گذشته از پتانسيلهاي دروني براي شروع چنين درگيريهايي، عموما اين جنگ به عنوان نزديک شدن ناتو به مرزهاي روسيه و عکسالعمل روسها در برابر اين تحولات تلقي شده است. در اين مقاله سعي ميكنم به نکتهاي که کمتر به آن توجه شده است، بپردازم و آن نقش رژيم صهيونيستي در تحولات و درگيريهاي منطقهاي است که مسئله جديدي نبوده بلکه تبيين کننده فلسفه وجودي اين رژيم تلقي ميگردد.
از خاورميانه که بگذريم، فعاليت اين رژيم در تحولات کشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس، عراق و به ويژه کردستان و تاثيرات ژئوپليتيکي آن بسيار واجد اهميت و توجه است. تحرکات اين رژيم در قبال جمهوري اسلامي به عنوان يک قدرت منطقهاي و نقش تعيين کننده آن در تحولات جهاني در اين چهارچوب کاملا قابل تحليل ميباشد.
رژيم صهيونيستي سابقه ديرينه و روابط نزديکي با نظاميان گرجستان دارد و از طرف ديگر لابي قوي گرجي متشکل از يهوديان مهاجر كه از گرجستان به سرزمينهاي اشغالي رفتهاند، براي تقويت اين رابطه فعاليت ميکند. رژيم صهيونيستي بعد از آمريکا و فرانسه مهمترين تامين کننده اقلام نظامي ارتش گرجستان است و اين تجارت از طريق افراد بانفوذ از طرف صنايع تسليحاتي اين رژيم مديريت و هدايت ميشود.
به عنوان مثال ژنرال Gal Hirsch از فرماندهان بلندپايه ارتش رژيم صهيونيستي که به دنبال شکست اين رژيم در برابر مقاومت مردم و حزبالله در جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006 و بعد از صدور گزارش وينوگراد ناچار به استعفا شد، از مشاوران نيروهاي امنيتي گرجستان است.
صهيونيستها علاوه بر فروش اقلام نظامي همچون هواپيماي کنترل از راه دور، موشک، تجهيزات دوربين ديد در شب و ساير تجهيزات الکترونيکي که حجم آنها از سال 2000 تا کنون به مبلغ 200 ميليون دلار برآورد ميشود، به آموزش نظامي نيروهاي ارتشي گرجي نيز اشتغال دارند و اين امر مايه مباهات و افتخار Temur Yakobashvili يکي از وزراي گرجستان که يهودي است هم ميباشد.(1)
اگرچه روسها اين روابط نظامي را ساده و در سطح پابين تلقي ميکنند، ولي در عين حال اين کمکها از جمله آموزش نيروهاي امنيتي گرجستان از جمله روشهاي آزاردهنده مقامات روسي تلقي ميشود. مخصوصا" بعد از آن که هواپيماي جنگنده روسي در ابتداي سال جاري يک هواپيماي بدون سرنشين ساخت صهيونيستها را که توسط ارتش گرجستان هدايت ميشد، را ساقط کرد، مقامات رژيم صهيونيستي متوجه نگراني روسها از اين روابطشان با دولت گرجستان شده و سعي نموده اند بيشتر روابط نظامي را با اين کشور به سوي اقلام دفاعي و آموزش نيروهاي نظامي سوق دهند و پس از اندك زماني قرارداد فروش 200 تانک پيشرفته Merkava بين اسرائيل و گرجستان فسخ شد. اگر چه گفته ميشود فسخ اين قرارداد به دنبال عدم پرداخت حق دلالي است، ولي نظراتي نيز وجود دارد که بيانگر ترس رژيم صهيونيستي از برانگيختن حساسيت بيش از حد روسها و هدف قرار دادن منافع آنان در گرجستان است.
با شروع جنگ ميان مسكو و تفليس وزير خارجه رژيم صهيونيستي پيشنهاد کرده فروش اقلام نظامي به گرجستان به حالت تعليق در آيد. زيرا آنها بيم دارند اين رابطه نظامي که از ديد روسها نيز پنهان نيست، باعث تشويق روسها به فروش اقلام نظامي پيشرفته مخصوصا" موشکهاي ضد هوائي S-300 مورد درخواست ايران و سوريه شود.(2)
از اين گذشته، به نظر ميرسد رژيم صهيونيستي اگر چه نميخواهد عصبانيت روسها را به دليل فوق برانگيزد، ولي بي علاقه نيست غيرمستقيم به نوعي به روسها گوشزد کند که مخالفت با تحريمهاي بيشتر عليه ايران، چگونه ميتواند برايش دردسرساز شود.
صهيونيستها با علم به حساسيت روسها به اين روابط و آگاهي از وضعيت بحراني منطقه که ميتواند به يک بحران فراگير تبديل شود، ولي از آنجا که اين کشور از حمايت غرب و آمريکا برخوردار است، اين روابط را توجيه ميکنند و عدم اجابت درخواستهاي تسليحاتي اين کشور را سخت ميپندارند!
خلاصه رژيم صهيونيستي در وضعيت بدي قرار گرفته است، زيرا يا بايد روابط دوستانهاش را با گرجيها حفظ کند و از آن سو منتظر روابط نزديکتر نظامي روسها با ايران و سوريه باشد و يا يک متحد قديمي خود را در مقطع بحران تنها بگذارد. در اين برهه جا دارد ديپلماسي فعال ايراني به دنبال استفاده از اين مخمصه صهيونيستها باشد.
-----------------------------------
پينوشت:
http://www.ipsnews.net/news.asp?idnews=43524
روزنامه هارتص مورخ 10.8.2008