محسن رضايي، امروز در نشست دانشجویی دانشگاه شاهد در میان دانشجویان این دانشگاه حاضر شد.
به گزارش «تابناک»، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در نشستي كه از سوي بسيج دانشجويي دانشگاه شاهد برگزار شد، با تسليت به مناسبت ايام شهادت حضرت فاطمه (س)، اظهار داشت: حضور در همه دانشگاهها بر مسئولان كشور، امری لازم است و من حضور در دانشگاه شاهد را براي خود يك افتخار ميدانم.
خبرنگار ایسنا درباره این نشست دانشجویی گزارش داد: وي با اشاره به اين كه صد سال پيش حادثهاي مهم در ايران شكل گرفت كه سرآغاز بسياري تحولات در ايران شد، گفت: اين حادثه شبيه به حوادثي است كه امروز در جهان اسلام شاهد آن هستيم.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: در ايران صد سال پيش، توجه به آزادي، دمكراسي، اسلامخواهي و بيداري اسلامي شكل گرفت و سرآغاز رویدادهایي شد كه تا امروز ادامه يافته و امروز با كولهباري از تجربه و دستاوردهاي حياتي براي ملت ايران همراه شد.
رضايي با بيان اين كه حادثه بيداري ايرانيها، زمين مشتعل و جرقهاي بود كه به آن زده شد و انفجار نور در ايران را شكل داد، افزود: اين جرقه آشنايي ايرانيها با پيشرفتهاي دنيا بود، چرا كه آنها متوجه فاصله عميق ايران با اروپا شدند و ناگهان بيداري در ميان ملت ايران شكل گرفت.
وي خاطرنشان كرد: در گذشته، ايران مهد تمدني بزرگ بود؛ اما به فقر، استبداد و عقبماندگي رسيده بود و اروپايي كه ششصد سال پیش در بربريت بود، گامهاي زيادي برداشته بود و همه اينها، باعث ايجاد نهضت مشروطه پس از سی سال در ايران شد.
وي با اشاره به اين كه با شكلگيري نهضت مشروطه، سه نوع انديشه در ايران ايجاد شد، توضيح داد:
يكي انديشه مقاومت بود كه اعتقاد داشت به هيچ وجه نبايد در برابر ورود مظاهر غرب به ايران تسليم شويم و بايد با هر نوع آن بجنگيم.
دومي كه بيشتر منتسب به آخوندزادهها بود، اعتقاد بر اين داشتند كه از سر تا پا، بايد غربي شويم و همه بدبختي ما اين است كه به سنتها چسبيدهايم؛ پس اين دسته شيفتگي عجيبي به غرب داشتند.
سومی هم عدهاي ديگر مثل آیت الله نائيني بر این باور بودند، بايد پيشرفتها را بگيريم و متناسب با سرزمين خودمان از آنها استفاده كنيم.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام اظهار كرد: رویارویی ايران با غرب، انديشههاي نويني را پدید آورد كه تا سالها، كانون اختلافات سياسي شد و تا امروز آن افكار ادامه يافته است.
وي با بيان اين كه در دوران مشروطه اين پرسش مطرح شد كه مشكل ما كجاست و علت ايجاد شدن فاصله زياد ما با پيشرفتهاي غربي چيست، توضيح داد: بیشتر افراد بر این باور بودند، مسأله بر سر قانون است و بايد حاكميت مشروع و مجلس ايجاد شود.
رضايي با اشاره به اينكه روند بيداري ايرانيها تا 22 بهمن 57 ادامه پيدا كرد، گفت: ملت ايران همه اشتباهات گذشته را بررسي کرد و سرانجام، به جمعبندي جمهوري اسلامي رسيد كه در آن، شعار مشروطه يعني آزادي، شعار ملي شدن صنعت نفت يعني استقلال و شعار جديدي، يعني جمهوري اسلامي مطرح شد.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اين كه 22 بهمن چكيده و خلاصه تجارب 70 سال مبارزه ملت ايران بود، تصريح كرد: به محض تحقق جمهوري اسلامي، شاهد راه افتادن جنگها و حركتهاي ضدانقلاب بوديم كه جمهوري اسلامي، همه اين توطئهها را عقب زد، پس به اينكه هر چند يك بار عدهاي ميآيند تا با جمهوري اسلامي كشتي بگيرند و او را متزلزل كنند، توجه نكنيد، چرا كه اين جمهوري اسلامي با ده بمب اتم هم تكان نميخورد، چون پايههايش در دل مردم كاشته شده است.
وي گفت: پرسش ديگري كه براي ملت ايران مطرح شد، درباره بيداري بود و سوال درباره زندگي، پيشرفت، اقتصاد، فرهنگ و علم مطرح شد و بار ديگر همچون هفتاد سال گذشته، چندين راه جلوي پاي ملت ايران گذاشته شد؛ از جمله سازندگي، جامعه مدني، عدالت و انقلاب اقتصادي كه همه اين راهها در سی سال گذشته به اين نتيجه رسيد كه بايد دست به تحول بزرگ بزنيم؛ تحول در اقتصاد، الگوي زندگي، ارتباط بينالمللي و منطقهاي، چون راه تعامل با غرب را پيش رفتهايم و نتيجه آن شد كه ايران را محور شرارت نام نهادند و تمام راههايي كه ليبرالها نوشتند، در بیست سال گذشته پشت سر گذاشته ايم و از چهار پنج سال پيش، مقام معظم رهبري به اين نتيجه رسيدند كه بايد ريل جديدي در پيشرفت ايران تحت عنوان گفتمان پيشرفت و عدالت براي رسيدن به جامعه اسلامي و ايراني شكل دهيم.
رضايي افزود: در درون معماري و قرارگاه شكل گرفته را بايد سامان داد كه امنيت، آرامش، معنويت، اخلاق، دنيا و آخرت ما تأمين شود. پس چشمانداز 1404 در سال 84 مبدأ برنامهريزيها شد و سياستهايي از جمله گفتمان پيشرفت و عدالت، گفتمان هسته اي، حمايت از بيداري جهان اسلام شكل گرفت تا به جهاد اقتصادي رسيد.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينكه جهاد اقتصادي يعني راهي براي تحقق آرمانهاي باقي مانده انقلاب كه در سند چشمانداز مطرح شده است، تصريح كرد: راهحل، جهاد اقتصادي است كه دو سه هدف مهم دارد؛ نخست جهش اقتصادي يعني متوسط رشد اقتصادي ايران كه در چهل سال گذشته، تا 5 درصد بوده است، بايد به بالاي 8 درصد برسد، از طرفي، رشد اقتصادي بايد همراه با عدالت شود و هيچ كدام فداي ديگري نشود. همچنين اقتصاد ايران نياز به روحي دارد كه بايد همراه با فرهنگ اسلامي، ارزشي، ايراني شود، چون اقتصاد ايران كالبد، سرمايه، تجهيزات دارد، اما روح لازم را ندارد.
وي ادامه داد: بايد بررسي كرد چگونه ميشود كارخانجات را تبديل به سنگر آيندهسازي كرد و دانش را از دل توليد به دست آورد تا امنيت ملي، اقتدار و نظام را حفظ كنيم و با فقر، گراني و بيكاري مقابله كنيم كه از مسائل مهم جهاد اقتصادي هستند و با دميدن روح به كالبد اقتصاد كشور، اين امر محقق خواهد شد. البته در اين مسير دنيا مقاومت خواهد كرد و اينجاست كه معناي جهاد خود را نشان ميدهد. پس اين بار جهاد براي آزادسازي سرزمينهاي اقتصادي است و بيرون زدن فقر، بيكاري و گراني و رسيدن به رشد بالاي 8 درصد كه كمتر از آزادسازي خرمشهر و بازگرداندن 2/5 ميليون آواره جنگي به ايران نخواهد بود.
محسن رضايي در ادامه گفت: فتنه سال 88، فتنه واقعي بود و كساني كه تلاش كردند ثابت كنند، فتنه نيست، اشتباه كردند.
وي در پاسخ به پرسش يكي از دانشجويان، مبني بر اينكه نظر شما در مورد فتنه و فتنهگران چيست و چرا امثال افرادي چون آقاي هاشمي در اين فتنه سكوت كردهاند، گفت: بارها به صراحت گفتهام كه فتنه 88 واقعي بوده است، اما موضع آقاي هاشمي را بايد از خودشان بپرسید، چون من سخنگوي مجمع تشخيص مصلحت نظام هستم و سخنگوي يك شخص خاص نيستم.
وي همچنين در پاسخ به این پرسش كه چرا در انتخابات 88 نسبت به نتايج اعتراض كرديد و پس از مدتي اعتراض خود را پس گرفتيد، توضيح داد: من در چهارچوب قانون اعتراض كردم و البته تمكين به نظر شوراي نگهبان هم در چهارچوب قانون بود، پس هر دو حركت من تمكين از قانون بوده و در واقع، استفاده از حق قانوني است.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ يكي ديگر از دانشجويان در ارتباط با پايان جنگ، ادعاي رضايي، مبني بر نبودن نشاط در جامعه و نقد نكردن دولتهاي هاشمي و خاتمي در رابطه با تورم، گفت: اينكه گفته شد در مصاحبه تلويزيوني ادعا كردم، مردم ايران نشاط ندارند، اين گونه نيست، من طرفدار اين هستم كه نشاط و اميد را در جامعه تبليغ كنيم و وظيفه خود ميدانم كه اين كار را انجام دهم.
رضايي با اشاره به اين كه در دولت آقايان هاشمي و خاتمي نيز نامههايي به هر دوي آنها دادهام و در كتاب جديدي كه منتشر خواهم كرد، پس از بیست سال متن اين نامهها را در اختيار مردم خواهم گذاشت، گفت: هيچ گاه از نقد دلسوزانه و منصفانه پرهيز نكردهام.
وي درباره پايان جنگ نيز توضيح داد: در مورد اين كه با آمريكا سر سازش نداريم، بايد بگويم كه اين موضوع مهم است كه عدم سازش را مديريت كنيم. پس هم انفعال در برابر آمريكا و هم كارهايي كه باعث بهانهتراشي ميشود، به سود ما نيست؛ اما استراتژي ما بايد مبارزه با غرب و آمريكا باشد.
رضايي با اشاره به اينكه امام (ره) فرمودند، نبايد برخی افراد پايان جنگ را زير سوال ببرند، چون من براي مصالحي اين تصميم را گرفتم كه در آينده بازتر خواهد شد، گفت: مهمترين اين مسائل، عوامل شيميايي بود و برخي از آنها، مربوط به كمبود امكانات و البته تفكرات گوناگون درباره اداره جنگ بود كه در اين قسمت افرادي مثل آقای هاشمي خاطرات خود را نوشتند و امروز نيز من شروع به اين كار كردهام. پس طرح همه اين مسائل به اين معنا نيست كه ايران در جنگ شكست خورده، چون هدف ما آزادسازي سرزمينها، تثبيت مرزهاي بينالمللي و جنايتكار نشان دادن صدام بود كه به آنها رسيديم؛ البته اهداف ديگري داشتيم كه به آنها نرسيديم، چون امكانات لازم را نداشتيم، ولی اين معنا را نميدهد كه در جنگ شكست خوردهايم.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به پرسش يكي ديگر از دانشجويان در رابطه با بروز انحراف در درون جناح اصولگرايي كه فتنهاي بزرگتر خواهد بود، پاسخ گفت: اين پرسش را مطرح ميكنم، چرا ما با پديده فتنه روبه رو هستيم و ميگويم در ايران سياستها را نميتوان از افكار جدا كرد، چرا كه سياست با فكر و انديشه و ايدئولوژي درآمیخته است؛ اما در غرب، سياست و ايدئولوژي جداي از هم هستند.
وي با بيان اينكه در ايران ايدئولوژي، مذهبي، غيرمذهبي يا التقاطي است، تصريح كرد: در زمينه مذهب نيز تفسيرهاي گوناگونی از اسلام هست كه با سياست درميآمیزد، پس هر دولتي با خود مجموعه افكاري را ميآورد؛ برای نمونه، عدهاي به مرجعيت اهميت ميدهند، يا عدهاي مباحث سياسي برايشان مهم است و يا ديگران توسعه اقتصادي را اولويت ميدانند، پس هر كس وارد سياست ميشود، افكار خود را نيز وارد ميكند كه خيلي تئوريزهپردازي نشده و بيشتر در حد ظن و گمان و برداشتهاي كلي و كتابخانهاي است، پس تا پياده شود زمان زيادي ميبرد و همراه با خود نيز تنش به وجود ميآورد. اينجاست كه حسن وجود ولايت فقيه روشن ميشود كه در كنار هدايت كلي، جلوي انحرافات را ميگيرد كه اين انحرافات ممكن است، درون يا بیرون از جبهه انقلاب باشد؛ بنابراین، ولايت فقيه با هيچ فردي سر سازش يا رابطه قوم و خويشي ندارد و اسلام و نظام را از انحرافات پاك ميكند.
وي در پاسخ سوال ديگري درباره ملاقات فرماندهان جنگ با امام در جلسهاي كه پیش از پايان جنگ برگزار شد، گفت: آخر جنگ روشن است، فرماندهان پيش امام نرفتند، بلكه آقاي هاشمي و شوراي عالي دفاع خدمت رفتند و نامههاي فرماندهان ارتش، سپاه و ... را خدمت ايشان دادند و اين نشست يك ماه پیش از تصميمگيري امام براي پايان جنگ بود.
رضايي يادآوري كرد: آقاي هاشمي به امام گفته بودند، اگر ميخواهيد پايان جنگ را به عهده نگيريد، من اين كار را خواهم كرد، سپس من را عزل كنيد، اما پس از 48 ساعت امام فرمودند خودم آن را به عهده ميگيرم كه جنگ پايان يابد؛ اما مسئولان كشور را توجيه كنيد.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: در اواخر جنگ آمريكا رسما وارد شده بود و آرام آرام به سمت سواحل شمالي خليجفارس ميآمد و از طرفي، اگر ديوار عراق فرو ميريخت، همه منطقه سقوط ميكرد؛ بنابراين، دنيا با تمام قدرت پشت سر صدام آمده بود تا ديوار فرو نريزد.
وي افزود: در پايان امتيازاتي هم به ايران داده شد و از سياست هويج و چماق استفاده كردند پس قطعنامه 598 با كل قطعنامههاي پیشین متفاوت بود.
وي در پاسخ پرسش ديگري درباره برخوردهاي با هاشمي در مسأله اقتصاد و پايان جنگ، گفت: من محافظهكار نيستم، ولی با تدبير عمل ميكنم و وقتي شمشير ميكشم كه اثر داشته باشد، پس در باتلاق حركت نميكنم و در مسائل انقلاب و نظام با هيچ كس سر سازش نداشته و ندارم. همچنين در زمان آقاي هاشمي، ايشان چندين بار به آقا از نامههايي كه من برايشان ميفرستادم گله كردند؛ اما هيچ گاه حركتهايم را سياسي نكردم و سر و صدا و جنجال به پا نكردم، پس وظيفه خود را در حراست از نظام انجام داده و امروز نيز همين گونه است، چرا كه نسبت به امام، انقلاب و رهبري به صورت جدي در صحنه هستم و هميشه سعي دارم رفتارم حساب شده باشد، نه مثل كسي كه شكست خورده و يا در باتلاق فرو رفته است، اما نميگويم كه هيچ گاه اشتباه نميكنم، چرا كه اطلاعات من نيز محدود است.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: پذيرفتن قطعنامه با پايان جنگ، دو مسأله جداگانه است، چون قطعنامه در شرايط تلخ پذيرفته شده، ولی جنگ پايان نيافته بود، بلكه جنگ يك ماه بعد با وقوع حوادثي به نفع ايران پايان يافت و شاهديم كه امام (ره) در شرايط قطعنامه جمله جام زهر را نوشيدم را عنوان كردند كه مربوط به تير ماه بود؛ اما جنگ اواخر مرداد پايان يافت و امام يك ماه پس از پايان جنگ ميگويد، يك لحظه از عمل خود پشيمان نيستم.
وي همچنين در پاسخ به این كه اگر ما از بمبهاي شيميايي عراق ترسيديم، چرا امروز از بمبهاي خطرناكتر آمريكا نبايد بترسيم، گفت: امام تصميم گرفت چرا كه امام هميشه بر اساس تكليف شرعي رفتار كرده، پس تلخ نبود، بلكه بحث از مصلحت كشور و جامعه مطرح بود و نبايد پيروزيهايمان را با بهانه دادن به دست دشمن از دست ميداديم. پس تصميم امام عاقلانه و از روي مصلحت بوده است.
رضايي تصريح كرد: برخی اين هفته يك جار و جنجال بيخود در كشور ما درست كردند تا بگويند اختلافات و دوگانگيهايي وجود دارد؛ اما به زودي همه ميفهمند كه اين خبرها نيست و آنها از اينكه ملت ايران ممكن است در بيداري اسلامي نقش ايفا كنند، به دنبال جار و جنجال هستند كه انشاءالله ما با قدرت كشورمان را اداره ميكنيم و ارتباطمان را با ملتهاي آگاهي مثل مصر برقرار خواهيم كرد و بيداري اسلامي كه در منطقه به وجود آمده است، انقلاب اسلامي را در آينده حفظ خواهد كرد.
وي در پاسخ يكي از دانشجويان كه گفت، چرا هر وقت انتخابات نزديك ميشود شما به دانشگاهها ميآييد، اظهار داشت: انتخابات رياست جمهوري كه نزديك نيست، بلكه انتخابات مجلس نزديك است و من در انتخابات مجلس كانديدا نميشوم، خيال شما راحت باشد.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام همچنين در جواب سوالي درباره ديدار اخير خود با مقام معظم رهبري گفت: دیدار من با مقام معظم رهبري نياز به گفتن ندارد، چون هيچ گاه از اين ديدارها به صورت علني صحبت نكردهام؛ اما بايد بگويم كه جلسه خوبي با ايشان داشتم.
رضايي همچنين درباره استفاده از جوانان در عرصههاي گوناگون گفت: استفاده از جوانان بحثي بود كه در دوره انتخابات مطرح كردم، چون جوانان انرژي پايانناپذير جامعه ما هستند و اگر جنگ را خوب اداره كردند، به اين معنا نيست كه نميتوانند اقتصاد را اداره كنند چون اقتصاد سختتر از جنگ نيست. البته نبايد افراط و تفريط شود و بايد از كساني كه تجربه دارند و از جوانان باانرژي به صورت تركيبي استفاده كرد و از آنها بهره گرفت.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام همچنين در پاسخ پرسشی درباره وضعيت سردار احمد متوسليان گفت: سردار احمد متوسليان و سرگذشت او از ابهامات است و در اين زمينه تلاشهاي بسیاري شده، ولی نميتوان آشکارا گفت ايشان شهيد شده يا در قيد حيات هستند؛ البته چند گروه تجسسي بيش از پنج شش سال است كه تحقيقاتشان را در اين رابطه ادامه ميدهند.
محسن رضايي در پايان خطاب به دانشجويان گفت: من هر وقت فرصت كنم، به اين دانشگاه خواهم آمد؛ چه انتخابات باشد و چه نباشد.