قدس: دانشجوی اخراجی به سایتهای استادان دانشگاهش نفوذ میکرد تا سناریوی انتقامجویی را کلید بزند.
این پسر وقتی خود را بازنده دانشگاه دید اقدام به هک کردن سایت استادش كرد. مدتی بود سیستمهای رایانهای کادر آموزشی دانشگاهی هک میشد تا اینکه دستور ویژهای برای دستگیری این هکرها صادر شد و در دستور کار پلیس در دنیای مجازی قرار گرفت.
وقتی مهندسان پلیس رایانه به رایزنی در شبکهها پرداختند به نفوذ هکری برخوردند که با یک هدف خاص عمل میکرد. تحقیقات نشان میداد یک هکر حرفهای پشت این نفوذ اطلاعاتی وجود دارد.
این هکر که اطلاعات محرمانه مردان علمی را به سرقت میبرد هیچ ردپایی از خود برجای نمیگذاشت. همزمان با تحقیقات گسترده یکی از استادان دانشگاه به قاضی پرونده از دادسرای جرائم رایانهای گفت: چندی پیش با یکی از دانشجویانم دچار مشکل شدم، پسر باهوشی بود و همیشه خود را از دیگران برتر میدید و هیچ وقت وظیفهای که به او محول میشد را انجام نمیداد بلکه در جستوجوی مسیرهای گریز بود. عقاید دیگران را هیچ وقت در نظر نمیگرفت و خودمختار بود. در امتحانات نیز شرکت نمیکرد تا اینکه به خاطر مشروط شدن از دانشگاه اخراج شد. پس از اخراج این دانشجو ناگهان سایتم هک شد و همه اطلاعات محرمانهام پاک شد.
با ادعاهای این استاد دانشگاه، شکایت مشابهی نیز پیش روی بازپرس پرونده قرار گرفت که ردپای دانشجوی اخراجی را در مسیر پرونده پررنگتر نشان میداد. تیمهای تخصصی با دستور بازپرس دادسرای ویژه جرائم رایانهای ابتدا خروجیهای رایانهای را تحت نظر قرار دادند و توانستند مقر فرماندهی این هکر را در یکی از خیابانهای غربی تهران پیدا کنند.
بدین ترتیب عملیات دستگیری این هکر حرفهای کلید خورد اما وی به طرز عجیبی از اقدامات رایانهای خود عقبنشینی کرد تا ردپای خود را از دنیای مجازی پاک کند. با این وجود پلیس خانه این هکر را محاصره و دانشجوی اخراجی دستگیر شد. با دستگیری وی راز پنهان هکر سایتهای علمی فاش شد.
این پسر در بازجوییهای نخست خود را بیگناه دانست اما وقتی خود را در برابر راز فاش شده اقدامات تبهکارانهاش دید چارهای جز اعتراف ندید و به ماموران گفت: از بچگی خانوادهام استعدادهایم را نادیده میگرفتند و سرکوفتم میزدند و همیشه برادر کوچکترم را تشویق میکردند. در دوران مدرسه معلمها، برادرم را موجب سربلندی تیمهای مختلف علمی دانسته و مرا موجب سرافکندگی خودشان میدانستند. میخواستم همیشه بهترین باشم، کارهای بزرگ کنم و با مردان بزرگاندیش رفت و آمد داشته باشم ولی هیچ وقت به این آرزویم نرسیدم. مملو از انتقام بودم، وقتی پای در دانشگاه گذاشتم برادرم نیز که مدرسه را تمام کرده بود همراه من وارد دانشگاه شد. از همان روزهای نخست استادان نیز به تفاوتهای استعدادی من و برادرم پی بردند و مرا همیشه به تمسخر میگرفتند. آتش کینه در دلم شعله میگرفت تا اینکه به خاطر مشروط شدن از دانشگاه اخراج شدم. میخواستم انتقام سالهای تنهاییام را بگیرم به همین خاطر به سایتهای چند تن از استادان دانشگاه نفوذ کردم و اطلاعات محرمانه آنها را هک میکردم تا دیگر مرا مورد تمسخر قرار ندهند.
وی در ادامه افزود: وقتی متوجه شدم در دنیای اینترنتی تحت تعقیب هستم برای از بین بردن هرگونه ردپایی از دنیای مجازی عقبنشینی کردم و دیگر دست به این کارها نزدم.
با ادعاهای این پسر جوان تحقیقات برای زوایای پنهان پرونده ادامه دارد.