اعترافات نوچه‌های «تقی‌خطر» به قتل پسر فراري

ناگهان دیدیم تقی با مشت به صورت همان پسر زد و او روی زمین افتاد. وقتی برای میانجیگری نزدشان رفتیم تقی خواست پسر جوان را داخل خودرو بیندازیم. ما هم این کار را کردیم.
کد خبر: ۱۶۵۱۲۵
|
۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۵ 17 May 2011
|
18874 بازدید
وطن امروز: نوچه‌های «تقی‌ خطر» که در آدم‌ربایی مرگبار یک پسر شیرازی دست داشته‌اند در ردیابی‌های 5 ماهه پلیس آگاهی پایتخت به دام افتادند.

«تقی خطر» یا «تقی لولو» شرور سرشناس محلاتی بود که وقتی به‌خاطر قتل یک پسر فراری دستگیر شد به‌خاطر زیاده‌روی در کشیدن شیشه در حلقه پلیس به کام مرگ فرورفت.

از روز دوم خرداد‌ماه سال 89، دادیار سلیمانی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران در جریان گم شدن پسر جوانی قرار گرفت که به‌خاطر اختلاف با خانواده‌اش از شیراز به تهران فرار کرده بود. تحقیقات نشان داد که پسر فراری چند‌باری از پایتخت به خانه‌شان زنگ زده است اما از 2 ماه پیش هیچ ردپایی از سرنوشت وی وجود ندارد.

وقتی تیمی از پلیس آگاهی به ردیابی‌های تخصصی پرداخت، مشخص شد جوان فراری با رسیدن به تهران نوچه مرد ورزشکاری به نام «تقی لولو» یا «تقی خطر» شده است که وی در رشته بادی‌بیلدینگ فعالیت کرده و در محله تحت سلطه‌اش نه‌تنها شیشه‌فروش بوده بلکه یکی از شرور‌ها و باج‌گیر‌های خطرناک به حساب می‌آید و همه حتی دوستانش از او وحشت دارند.

این بررسی‌های اطلاعاتی نشان داد که تقی خطر از مدتی پیش مشت‌های خود را مرگبار می‌خواند و ادعا دارد با یک ضربه مشت مردی را کشته است.

در این مرحله، تقی خطر وقتی خود را در برابر پلیس دید ابتدا گفت: جوان شیرازی را خیلی نمی‌شناسد و می‌داند بی‌خبر به تهران آمده و بی‌خبر نیز به شیراز برگشته است. این مرد شرور گفت که چندباری جوان شیرازی را در قهوه‌خانه دیده و با هم صحبت کرده‌اند اما اطلاعی از سرنوشت وی ندارد.

همزمان با این ادعاهای گمراه‌کننده، جسد پسری ناشناس در میدان کیان پیدا شد و در حالی که پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی دانسته بود، خانواده پسر شیرازی با دیدن جسد آن را شناسایی کردند.

آدم‌ربایی مرگبار

با وارد عمل شدن بازپرس روشن از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی ماموریت یافت راز این جنایت خاموش را فاش کند. کارآگاهان نیز با توجه به ردپاهایی از تقی‌خطر که نشان می‌داد جوان شیرازی را می‌شناخته و مدتی وی را تحت سلطه قرار داده بود، این مرد ورزشکار را تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه ساعت یک بامداد جمعه 7 آبان‌ماه 89 خود را بالای سر تقی‌خطر که شیشه زیادی مصرف کرده بود رساندند. تقی‌خطر بازداشت شد و با انتقال به پلیس آگاهی ناگهان روی زمین افتاد و به کام مرگ فرو رفت.

با این حادثه که پزشکی‌قانونی علت آن را مصرف زیاد شیشه و ایست قلبی شناخته بود می‌رفت که راز مرگ جوان شیرازی معمایی شود که کارآگاهان پی بردند 3 مرد دیگر در ربوده شدن این پسر فراری و کشاندن وی به خانه تقی‌خطر دست داشته‌اند.

با دستور بازپرس روشن، 3 پسر جوان در همان منطقه محلاتی ردیابی شده و کارآگاهان جنایی آنان را بازداشت کردند. این 3 نوچه تقی‌خطر وقتی در شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران پیش‌روی بازپرس جنایی ایستادند از وحشی‌گری تقی‌خطر گفته و خود را بی‌گناه دانستند.

یکی از این پسران گفت: ما کیسه‌بوکس تقی بودیم. هر وقت دلش می‌خواست به خانه‌اش می‌رفتیم و با ما تمرین بوکس می‌کرد. دل خوشی از او نداشتیم اما چاره‌ای هم نبود. همیشه تهدید می‌کرد سیانور به خوردمان می‌دهد و از ترس جانمان هرچه می‌گفت گوش می‌دادیم. وی افزود: ما دخالتی در ربودن جوان شیرازی نداشتیم، روز حادثه ما سوار خودرو بودیم که تقی با دیدن همان جوان خواست بایستیم، در پارک دانشجو سراغ او رفت. ما دور بودیم. ناگهان دیدیم تقی با مشت به صورت همان پسر زد و او روی زمین افتاد. وقتی برای میانجیگری نزدشان رفتیم تقی خواست پسر جوان را داخل خودرو بیندازیم. ما هم این کار را کردیم. بعد او را به خانه‌اش برد. اصلا آدم‌‌ربایی‌ای درکار نبود و طوری رفتار می‌کردند که تصور داشتیم دوست هستند. روحیه تقی همین شکلی بود. بعد شنیدیم که انگار آن پسر کشته شده است. اصلا تصور نمی‌کردیم به دردسر بیفتیم و آدم‌ربا باشیم. ما تنها همراه تقی‌ بودیم.

پسر جوان دیگری که راننده خودرو بود، گفت: من دانشجو هستم و از چند سال پیش خودم توسط تقی اذیت شده‌ام، ما جرات مخالفت نداشتیم و نمی‌دانستیم آدم‌ربایی صورت می‌گیرد.

هر سه نوچه تقی‌خطر که زوایای پنهان ربوده شدن جوان شیرازی را فاش کرده‌اند با قرار 800 میلیون تومان بازداشت شدند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟