در بسیاری از کشورها، شبکه راهها بدون در نظر گرفتن کودکان ساخته شده است. کودکان هم به عنوان عابر پیاده، دوچرخهسوار، موتورسوار و راکبان وسایط نقلیه از راه ها استفاده میکنند. آنها ممکن است نزدیک یک جاده زندگی، بازی یا حتی کار کنند. همه این تعاملات با راه ها، با یکدیگر در محدوده ای از عوامل خطر دیگری در رابطه با کودکی است که احتمال رخداد سوانح ترافیکی را در کودکان افزایش می دهد؛ سوانح ترافیکی به معنی سوانح فوتی و غیر فوتی است که منتج از یک مصدومیت ترافیکی در راه هاست. معنی دیگری از سوانح هست که مرگ ناشی از سوانح راه ها را به مرگی که تا سی روز پس از مصدومیت ترافیکی رخ دهد، اطلاق می کنند
مصدومیت کودکان و عوامل اجتماعی ـ اقتصادیبیشتر بار مصدومیت دوران کودکی در کشورهای با درآمد پایین و درآمد متوسط است و در این کشورها، کودکان فقیر به طور نامتناسبی تحت تأثیر قرار میگیرند. برخی از آسیبپذیرترین گروهها، کسانی اند که در فقر مزمن هستند. این عده، گروهی نامتجانسند و بیشتر در مناطق پرت روستایی یا مناطق نامناسب یا جاهای دیگر جابجا میشوند؛ برای نمونه، مطالعه ای که درکشور ما انجام شد، نشان داد که بیشتر مصدومیتهای غیرعمد کشنده در کودکان زیر پانزده سال، در مناطق محروم یا دورافتاده روستایی است.
مصدومیت کودکان و جنسیتپسران بیشتر و شدیدتر از دختران دچار سانحه میشوند. تفاوت جنسیتی در میزانهای مربوط به انواع سوانح در نخستین سال زندگی، بیشتر است.
بنا بر دادههای سازمان جهانی بهداشت، در کودکان زیر پانزده سال به طور متوسط مرگهای ناشی از مصدومیت در پسران 24 درصد از دختران بیشتر است.
دادهها از کشورهای توسعه یافته نیز حاکی از آن است که از لحظه تولد به بعد و برای همه موقعیتها، میزان سانحه در مردان بیش از زنان است. این الگو در کشورهای با درآمد پایین و متوسط، یکسان نیست و به طور کلی، تفاوت جنسیتی آشکار بوده و میزان های مرگ ناشی از مصدومیت در پسران زیر بیست سال، نزدیک یک سوم از دختران همان رده سنی، بالاتر است.
بنا بر این گزارش، نظریههای بسیاری برای تفاوت در میزان مصدومیت بین دختران و پسران، پیشنهاد شده که شامل این تفکر است که پسران بیش از دختران درگیر کارهای مخاطره آمیز بوده و دارای سطح فعالیت بیشتری هستند و هیجانیتر رفتار میکنند.
همچنین پسران به نحو متفاوتی نسبت به دختران اجتماعی میشوند و کمتر تمایل به محدود شدن اکتشافات خود توسط والدینشان هستند. آنها احتمال اجازه گشت و گذار بیشتری را دارند و احتمال اینکه موقع بازی تنها گذاشته شوند، بیشتر است.
مصدومیتهای کودکان، مسأله اصلی مرتبط با سلامت عمومی است که نیاز به توجه فوری دارد. مصدومیت یک عامل مهم مرگ در کودکان در سراسر دنیاست که سالانه بیش از 875000 مورد مرگ را در افراد کمتر از هجده سال موجب می شود (گزارش سازمان بهداشت جهانی 2004).
مصدومیتهای غیر عمدی، عامل تقریبا 90 درصد آنهاست. آنها مهمترین علت مرگ در کودکان ده تا نوزده ساله هستند. مصدومیتهای ناشی از سوانح ترافیکی به تنهایی مهمترین علت مرگ در پانزده تا نوزده سالهها و دومین علت مرگ در ده تا چهارده سالههاست.
افزون بر این مرگها، به دلیل مصدومیت های غیر کشنده دهها میلیون کودک، نیازمند مراقبتهای بیمارستانی هستند؛ البته بسیاری نیز دچار معلولیتهایی هستند که بیشترشان تا آخر عمر ادامه دارد.
مصدومیتهای کودکان ـ چه عمدی یا غیر عمدی ـ از مشکلات عمده سلامت عمومی در سراسر جهان از جمله کشور ماست. آسیب های غیرعمدی به ویژه از عوامل اصلی تهدید کننده سلامت کودکان است و برآورد میشود، در هر سال از هر چهار کودک، یک کودک نیازمند خدمات پزشکی پس از وقوع مصدومیت است. نسبت بالای آسیبهای کودکان و نوجوانان و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی آن در کشورهای کمتر توسعه یافته، توجه بیشتر به بحث کنترل و پیشگیری از آسیبها را می طلبد.
در این باره باید گفت که شناسایی و توسعه راهبردهای پیشگیری از آسیبهای غیر عمدی در گرو شناخت عوامل خطر است.
مطالعات نشان میدهد که آسیبهای غیرعمدی، نتیجه قابل پیشبینی تعامل بین فرد، محیط و عامل مصدومیت است و مشخصات رفتاری کودکان میتواند به عنوان یک عامل خطرزا مطرح باشد.
همچنین، کودکان بر پایه مشخصات شخصیتی خود مانند کنترل نداشتن بر رفتارشان، درگیر رفتارهای پرخطر میشوند. در ایران، مرگ ناشی از مصدومیتها، نزدیک 6/16 درصد کل مرگهای کودکان را تشکیل میدهد. مصدومیتهای غیرعمدی نسبت به صدمات عمدی بسیار بالاتر هستند و سه علت اصلی مرگ ناشی از مصدومیتهای کودکان را سوانح ترافیکی (5/37 درصد)، غرق شدگی (9/17 درصد) و سوختگیها (1/12درصد) تشکیل میدهند.
بيشتر والدين محيط بيرون منزل خود را براي بازي كودكانشان ایمن ميدانند. والدين محرومتر نگرش منفيتري نسبت به پيشگيري از حوادث داشته و الگوي بازي كودكان در ارتباط با سن، جنسيت و وضعيت اقتصادي خانوادههاي آنان متفاوت است. كودكان بزرگتر، پسرها و كودكان خانوادههاي محرومتر به لحاظ الگوي رفتاري و مدت زمان، بيشتر از دیگران در رویارویی با خطر قرار دارند، به گونه ای که رفتارهاي خطرزا در اين گروه از كودكان، شايعتر و ميزان مراقبت والدين نيز در آنان متفاوت است.
همچنین باید افزود که درك كودكان از خطر نیز كمتر از حد انتظار بوده و والدين برآوردي بيشتر در خصوص درك فرزندانشان از خطر دارند. این عوامل به همراه مشکلات دیگر محیطی، احتمال رخداد مصدومیتها در کودکان را بسیار بیشتر از بزرگترها کرده است؛ استفاده متفاوت از محیط، تفاوت فیزیکی و آناتومیکی، درک کمتر از خطر، مواجهه یافتگی و الگوی بازی متفاوت، رفتارهای خطرزای بیشتر، نیاز به مراقبت بزرگترها، عمل از روی انگیزه آنی و بدون فکر، باعث میشود، الگوی پیشگیری و کنترل مصدومیتها در کودکان نسبت به بزرگترها متفاوت باشد.
کودکان بیشتر قربانی محیطی هستند که بزرگترها آن را ساختهاند. محیط پرترافیک راهها و مخاطرات رو به افزایش آن، از جمله اینهاست؛ بنابراین، الگوی اپیدمیولوژیک مصدومیتها در کودکان و رویکرد پیشگیری از آنها، با مصدومیت بزرگسالان کاملاً متفاوت است. کودکان در برابر رویدادها بسیار آسیب پذیرتر از بالغین هستند. برای همین، ارتقای ایمنی کودکان برای هر جامعه به ویژه جوامع به سرعت در حال توسعه همچون ایران ضروری است و آنها حق دارند در جامعهای ایمن زندگی کنند تا بتوانند با ایمنی کافی بازی کنند و این وظیفه بزرگترهاست تا چنین محیطی را برای آنها فراهم آورند.
*سرهنگ دکتر علیرضا اسماعیلی/ استادیار دانشگاه علوم انتظامی و عضو مرکز تحقیقات پیشگیری از مصدومیت دانشگاه شهید بهشتیAR.ESMAEILI2007@GMAIL.COM