تهران امروز: رسيدگي به پرونده قتل يك نوجوان توسط يك بوكسورمشهور به علت ابهام فراوان پرونده به وقت ديگري موكول شد.
در ابتداي جلسه نماينده دادستان گفت: اين پرونده وقتي به جريان افتاد كه مردي به پليس زنگ زده و اعلام كرد فرزند نوجوانش به دست دايياش كشته شده است. ماموران پس از حضور در محل دريافتند متهم يكي از بوكسورهاي معروف كشور است. آنها در حالي اين مرد را به اداره پليس ميبردند كه وي مدعي بود نه چاقويي به همراه داشته و نه دليلي براي كشتن خواهرزاده خود داشته است. اين مرد ميگفت خواهرزادهاش را دوست داشته و مورد تهمت واقع شده است.
در ادامه پدر و مادر مقتول در جايگاه حاضر شده و با قاتل خواندن متهم از دادگاه خواستند وي را به قصاص محكوم كند.
مادر مقتول به هيات قضات گفت: مدتي پيش من براي برادرم( متهم) دختري از همسايگانم را خواستگاري كردم. طولي نكشيد كه مقدمات كار جور شد و اين دو با هم نامزد شدند.
چند ماهي از اين نامزدي گذشته بود كه درگيري بين برادرم با اين دختر شروع شد. نامزد برادرم سعي ميكرد بين ما واو اختلاف بيندازد. او برادرم را هم اذيت ميكرد و زندگي را به كام او نيز تلخ كرده بود. روز حادثه من با برادرم صحبت كردم و از او خواستم از همسرش جدا شود. به او گفتم شما كه هنوز عقد نكرده ايد بياييد از هم جدا شويد چرا كه اين زندگي با اين همه اختلاف آخر و عاقبت خوبي نخواهد داشت.يكمرتبه برادرم خشمگين شده و به من حمله كرد. شوهرم به حمايت من از جايش بلند شد ولي برادرم او را كتك زد. برادرم زورش زياد بود و كسي حريف او نميشد.
با بلند شدن سر و صداي ما همسايهها به كمك آمدند آنها ما را سوا كرده و در يك اتاق حبس كردند. بعد كه از اتاق بيرون آمديم متوجه شديم پسرم كشته شده است.اين مرد پسرم را كشته و بايد محكوم شود.
سپس پدر مقتول شروع به صحبت كرده و گفت: من پسرم را فرستاده بودم براي نهار كباب بخرد كه دعواي بين من و متهم شروع شد. وقتي او برگشت و دعواي ما را ديد از خانه بيرون رفت. پس از اين اظهارات متهم در جايگاه حاضر شده و به دفاع از خود پرداخت.
وي گفت: اين اتهام را قبول ندارم. من نقشي در اين قتل نداشتم و نميدانم چه كسي او را كشته است. من خواهرزادهام را دوست داشتم. اختلاف بين زن و خواهرم از وقتي شروع شد كه بعد از نامزدي من، خواهرم از مادرزنم گردنبندي را قرض گرفته ولي به وي پس نداد.من سعي ميكردم در اين بين طرف هيچ كدام را نگيرم تا دعوا شدت نگيرد. صبح حادثه در خانه خواهرم بودم كه نامزدم به گوشي همراه خواهرم زنگ زد. شوهرش كه از اين اختلافها خونش به جوش آمده بود گوشي خواهرم را برداشته وآن را محكم به زمين كوبيده و شكست.
خواهرم به خاطر اينكه گوشياش شكسته شده بود با شوهرش دعوايش شد و من هم به پشتيباني از خواهرم با شوهرش درگير شدم. داشتم او را ميزدم كه همسايهها آمدندو ما را سوا كردند. در آن لحظه مقتول هم آنجا نبود نمي دانم چه كسي او را كشته است.
بعد از اظهارات متهم چند شاهد حاضر در دادگاه ادعاي اين مرد را تاييد كرده و گفتند چاقويي در دست علي نديدهاند.آنها گفتند ما متهم را از خانه بيرون كشيديم بعد هم علي را ديديم كه به خانه آمده و با ناراحتي از آنجا خارج شد.چند دقيقه بعد از اين دعوا در حالي كه متهم هنوز بيرون بود ما علي ر ا ديديم كه زخمي از خانه بيرون آمد. يكي از همسايهها او را به بيمارستان رساند ولي وي فوت كرد.
اما شاهدي ديگر در اين دادگاه وجود داشت كه مدعي بود مرد بوكسور را ديده كه در يك لحظه با پسرخواهرش در خانه بوده است ولي چاقويي در دست متهم نديده است.
در پايان هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفری بعد از شور تصمیم گرفتند از دو برادر مقتول که درزمان قتل در خانه بودند تحقیق کنند. بنابراین به زودي جلسه ديگري براي محاكمه اين بوكسور تشكيل ميشود.