سرویس فرهنگی ـ در حالي كه سازمان حج و زيارت كشورمان، سالانه هزاران نفر زائر ایرانی را براي به جای آوردن مراسم عمره مفرده، رهسپار مكه مكرمه مي کند، با وجود این، بهره از پتانسيل معنوي اين تعداد عمره گذار، سالانه محدود به همان ايام چند روزه سفر به سرزمین وحی است و پس از پایان اين سفر، حجاج رها شده و نه تنها از ظرفيت اجتماعي و معنوي آنها هيچ گونه استفاده اي نمي شود، بلكه حتي شبهاتي هم كه در اين سفر معنوي در تعامل با ديگر زایران غير شيعي برايشان پدید آمده، همچنان بي پاسخ باقي مي ماند.
به گزارش «تابناك»، در مراسم عمره ـ كه اتفاقا علاوه بر جنبه معنوي آن، جنبه اجتماعي آن بسيار مهم است ـ گروه هايي از ايرانيان پیرامون اعتقاداتي بنيادين و مشترك گرد هم مي آيند و چنان در دو هفته با هم بودن با همديگر احساس يگانگي مي كنند كه گويي، گمشده هايي هستند که تازه یکدیگر را یافته اند.
بنا بر این گزارش، اما همين گروه ها و آدم ها كه دو هفته با هم بودن و يكي بودن را احساس کرده و وحدت ايراني در عين كثرت مسلماني را در ميعادگاه توحید و ايمان تجربه مي كنند، در بازگشت، بار دیگر خودشان و همديگر را از دست مي دهند و هيچ مجالي براي ارتباط با همديگر ندارند، حال آنكه ظرفيت آماده و تأثيرگذار عمره گذاران براي ايجاد يك شبكه قدرتمند اجتماعي بين افرادي كه با وجود همه تفاوت ها در اصول بنيادين مشترك هستند، پس از پایان سفر حج، مي تواند يكي از پايدارترين تشکلات ايرانيان را تشكيل بدهد؛ شبكه اي كه هر سال گسترده تر و قدرتمندتر و البته از لحاظ محتوا نيز از زمره پر محتواترين شبكه هاي اجتماعي خواهد بود.
توجه به اين مسأله اما از آنجا پر رنگ تر مي شود كه عمره گذاران در سال هاي اخير، بیشتر جواناني هستند كه عمدتا اين تجربه را اگر نه مهمترين، اما يكي از و دلچسب ترين و روحانی ترین تجربيات زندگي خود مي دانند كه تكرار اين تجربه، خاطرات، درس ها و عبرت هاي آن در طول سال مي تواند كمك بزرگي به اين جامعه بزرگ عمره گذار بكند؛ جامعه اي كه متأسفانه، پس از پایان مراسم حج به دليل نبود سازماندهي، ارتباطشان را با هم به كلي از دست مي دهند.
افزون بر اين، طبيعي است كه در فرآيند به جای آوردن عمره و در تعامل با دیگر حجاج مطالبي تازه براي عمره گذاران ايراني مطرح مي شود كه هم تازگي دارد و هم براي برخي از آنان پاسخي قانع كننده نمي يابند، اين مسأله به ويژه در هنگام زيارت قبرستان بقيع كه يك منطقه استراتژبك شيعي در مدينه منوره است، با تبليغات متعدد گروه های گوناگون سعودي و غير سعودي، تشديد مي شود و زایر ايراني، هرچند به خود و هويت شیعی اش مي بالد، شك و شبهه زماني كه در جان كسي بنشيند، اگر پاسخي در خور نيابد، همچون خوره آن را مي خورد و متأسفانه همين زایر پس از پایان سفر حج، با انبوهي از شبهات رها شده و كسي هم سراغي از او نمي گيرد، مگر همتي از سوي خود وي باشد.
گفتني است، اين مسأله زماني بيشتر رخ مي نمايد كه در بحث تدارك ذهني و اعتقادي زایر هم كتاب هایي كه در اختيار زوار ايراني قرار مي گيرد، اطلاعاتي را آن هم بسيار پراكنده به حجاج ايراني مي دهد كه در بیشتر موارد، حجاج ترجيح مي دهند به دليل پراكنده بودن اطلاعات به اين كتب اصلا مراجعي نكند، در حالي كه حجاج برخي كشورها با در اختيار داشتن كتاب و اطلاعاتي جامع و اتفاقا مختصر درباره همه ابعاد حج از ادعيه و زيارت گرفته تا مباني اعتقادي و همچنين شناخت اماكن و محل استقرار، به بهترين شکلی به گذاشتن عمره خود مشغول مي شوند.
در پايان بايد افزود، اگر همين امروز هم براي سازماندهي و ایجاد شبكه اي اجتماعي از حجاج بيت الله الحرام اقدام شود و يك ارتباط همیشگی و منطقي بين آنان براي سال ها برقرار شود، دير است، چه برسد به اينكه اصلا توجهي به اين مسأله نشود.