سرويس دفاع مقدس ـ تقدير الهي بر اين قرار گرفت كه پايان جنگ تحميلي، با يكي از بزرگترين پيروزي ها و افتخارآميزترين حماسه ها رقم بخورد؛ پيروزي بزرگي كه اوج مزدوري منافقین برای استكبار جهاني و همراهي شان با رژيم متجاوز بعث عراق را نشان داد و کارنامه سیاه و ننگین آنان را سياهتر كرد.
به گزارش «تابناک»، حماسه بزرگ مرصاد در پنجم مرداد 1367 برگ زرين ديگري بود از دوران سراسر افتخار دفاع مقدس كه به شهادت تاريخ، هيچ گاه از خاطره ها نخواهد رفت.
تنها شش روز پس از پذیرش قطعنامه 598 از سوی ايران و در شرايطي كه نيروهاي عراق با بهره برداري از ضعف شديد روحيه نيروهاي ايراني، بار دیگر به خرمشهر حمله كرده و تا آستانه تصرف آن پيش رفته بودند، سران گروهک تروریستی منافقين با شعار «در اين زمان كه جمهوري اسلامي تضعيف شده و نيروي جنگي ندارد، نبايد فرصت را از دست داد و بايد حمله کرده و كار را تمام كنيم» و با همكاري آمريكا و ارتش بعث عراق، تهاجم خود با نام «فروغ جاويدان» را در سوم مرداد 67 از سر پل ذهاب به سمت داخل ايران آغاز كردند؛ تهاجمي كه مي توانست سه استان مهم کشور (كردستان، ايلام و كرمانشاه) را به خطر بيندازد.
بنا بر این گزارش، در اين تهاجم، ناگهان نيروهاي مهاجم دويست كيلومتر از سرزمين ما را اشغال کرده و تا پانزده كيلومتري كرمانشاه پيشروي کردند.
مسعود رجوي، رهبر منافقين در شب آغاز عمليات گفته بود: «بنا بر پیش بینی های انجام شده، 48 ساعته به تهران خواهيم رسيد. كاري كه ما مي خواهيم انجام دهيم در حد توان و سطح يك ابر قدرت است، چون فقط يك ابر قدرت مي تواند كشوري را ظرف اين مدت تسخير كند»!
وی افزوده بود: «از پايگاه نوژه هم ترسي نداشته باشيد، چون هر سه ساعت دستور مي دهم هواپيماهاي عراقي بيايند و آنجا را بمباران كنند. پايگاه هوايي تبريز را هم با هواپيما هر سه ساعت بمباران خواهيم كرد. علاوه بر آن، موشك سام 7 هم داريم. هوانيروز عراق تا سر پل ذهاب به همراه ستون هاي ما خواهد بود. از نظر هوايي ناراحت نباشید، چون هواپيماهاي عراق پشتيبان ما هستند».
از سویی، همان روزها در جيب برخي از منافقينی كه به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند، نقشه هايي يافت شد كه نشان مي داد، هدف آنان فتح تهران بوده و اين كار را در قالب لشكرهايي سازماندهي كرده بودند. البته لشكرهايشان هر كدام پانزده و بیست نفره بود و به آنان گفته شده بود كه مردم ايران منتظر شما هستند تا به شما بپيوندند و از همان نيروهاي مردمي لشكر را تكميل كنيد!
وقتي منافقين با كمك ارتش عراق حمله كردند، توسط ارتش عراق، خط ما از منطقه قصرشيرين شكسته شده بود و عراقيها سرپل ذهاب را گرفته و تا پادگان ابوذر هم پيشروي كرده و بخشي از آن را نيز تصرف كرده بودند.
ستون منافقين نيز از بين عراقيها عبور كرده و تا «پاتاق» و از آنجا به «كرند» آمدند. مقاومتي هم جلوي آنها نبود و نيروها نتوانسته بودند، به دليل شكسته شدن خط اصلي مقاومت كنند. منافقين ساعت 9:30 شب سوم مرداد به اسلامآباد رسيده و كشتار وسيعي از عناصر حزباللهي، بسيجي، پاسداران و افراد مومن به انقلاب به راه انداختند و حتي به زخميهاي بيمارستان اسلامآباد غرب نيز رحم نكردند و آنها را به شهادت رساندند.
سپس از آنجا به سمت گردنه چهارزبر حركت كردند. نيروهاي نظامي منافقين از تنگه پاتاق تا منطقه «چهار زبر» در ۳۴ كيلومتري كرمانشاه را با سرعت خيلي زياد پشت سر گذاردند. علت سرعت بالاي حركت ستونهاي نظامي آنها، نبود حضور قواي نظامي در غرب كشور بود. به دليل هجوم سنگين ارتش عراق به جبهه جنوب (استان خوزستان) بخش عمدهاي از توان نظامي ايران در جبهههاي جنوب غربي، مشغول دفع تهاجم عراق بود و به همين دليل عملاً در برابر حركت ستونهاي منافقین مقاومتي وجود نداشت... .
نيروهاي ايران در جايي كه نيروهايشان برتري نسبي داشت به كمين نشستند و در منطقه «چهار زبر»، با راه اندازی تعدادي خاكريز و يك خط دفاعي مستحكم كمين كرده و در انتظار نشستند و سرانجام با انجام عمليات مرصاد، از خاك ايران دفاع كردند.
اين عمليات سه روز به طول انجاميد كه در روز نخست، هدف سد كردن هجوم منافقين بود. در روز دوم حركت نيروي زميني صورت گرفت كه با پشتيباني بسيار قوي نيروي هوايي و هوانيروز همراه شد، در روز اول عمليات نيروي هوايي نتوانست وارد عمل شود، زيرا در آن زمان پايگاه نوژه بمباران شده بود و انجام پاكسازي باند فرود قدري فرصت را از آنها گرفت و به همين دليل، نيروي هوايي با يك روز دیرکرد وارد عمليات شد. در روز سوم، يگانهاي منافقين به كلي نابود شد.
ستوني به طول 4 كيلوتر مسلح به توپ، تانك، نفربر 106، و خودروهاي سنگين حامل مهمات و دیگر ادوات نظامي و لجستيكي، تمام جاده دشت حسن آباد را پوشانده بودند. به دستور شهيد سپهبد علي صياد شيرازي يك تيم آتش كبري از پايگاه امام حسين (ع) و يك تيم آتش از پايگاه كرمانشاه به پرواز درآمدند و پس از ملحق شدن به مسير اسلام آباد غرب به سمت محلي كه شهيد صياد شيرازي معين كرده بود، حركت كردند.
در طول پرواز، شهيد صياد از آنان خواسته بود بلافاصله پس از رسيدن به تنگه چهارزبر حضور خود را به وي اعلام كنند. شهيد صياد در دستور بعدي از آنان خواست به ارتفاعات نزديك نشوند و به سمت چپ تنگه پرواز كنند. خلبانان پس از اجراي فرمان و رفتن به سمت چپ به طول 10 كيلومتر در منطقه ماهي دشت، متوجه ترافيك سنگيني در جاده شده و بلافاصله موضوع را به شهيد صياد اطلاع مي دهند.
ايشان پس از بررسي جاده، به تيم آتش دستور شليك مي دهد و در برابر ترديد خلبانان به دليل اينكه تصور مي كردند اين خودروهاي مردمي هستند، با لحني محكم و پر صلابت مي گويد: من به عنوان نماينده امام به شما دستور مي دهم، آتش كنيد و همه خودروها را بمباران كنيد. آنها منافقين هستند. خلبانان با شنيدن اين جمله، آن جاده را آماج قرار داده و پس از نابودی آنها به پايگاه بازمي گردند و پس از آنها چهار تيم آتش ديگر وارد عمل مي شوند.
این گزارش می افزاید: منافقان در اين تجاوز نابخردانه، متحمل تلفات و خسارات عظيمي شدند كه نابودی بيش از 120 دستگاه تانك، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپارهانداز 80 ميليمتري، 150 قبضه خمپارهانداز 60 ميليمتري و 30 قبضه توپ 106 ميليمتري بخشي از اين خسارات است.
افزون بر آن، دهها دستگاه تانك، نفربر، خودرو و نيز صدها قبضه سلاح سبك و نيز مقاديري تجهيزات پيشرفته الكترونيكي و مخابراتي به غنيمت نيروهاي اسلامي درآمد. در اين عمليات، 4800 نفر از منافقان نيز كشته و زخمي شدند.
از آن روز به بعد در جاده كرمانشاه ـ اسلام آباد و در محل تنگه چهار زبر به ياد شهداي آن حماسه، يادمان شهداي حماسه مرصاد نصب شده است كه يادآور رشادت فرزندان دلير ايران در مقابله با فريب خوردگان منافق است؛ منافقيني كه روز به روز از ملت خود دور شدند تا آنجا كه ديگر جز نكبت و آوارگي و ذلت و شكست، آينده اي برايشان متصور نیست.