نویسنده پایگاه اینترنتی روزنامه مصری «الشروق» از اسلامی شدن حکومت آینده مصر ابراز نگرانی کرد و اذعان داشت: گویا همان گونه که رهبر ایران می گفت، انقلاب مصر از انقلاب اسلامی ایران برگرفته است.
به گزارش «تابناک»، دکتر «نیفین مسعد»، استاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه قاهره همچنین تلاش کرده با سیاه نمایی نسبت به جمهوری اسلامی ایران، مصر را از گام برداشتن در راه انقلاب ایران بر حذر دارد.
وی در یادداشت خود با نام «در انتظار ابوالحسن بنی صدر مصری» نوشته است: هنگامی که [آیت الله العظمی] خامنه ای در ماه فوریه گذشته گفت که مردم مصر در انقلاب خود از روح انقلاب اسلامی ایران الهام گرفته اند، همه[!] مصری ها را به خشم آورد. ما با سربلندی به او گفتیم که انقلاب ما، یک انقلاب مصری خالص به رهبری جوانان و با مشارکت همه است؛ امام نداشته و رنگ سیاسی واحد هم ندارد. امروز پس از گذشت شش ماه از تصریح [آیت الله العظمی] خامنه ای، اما این شجاعت را دارم که بگویم او انقلاب ما را بهتر از ما دیده بود.
مسعد می افزاید: به رساله دکترای دکتر «باکینام الشرقاوی» و دکتر «أمل حمادة» درباره انقلاب ایران مراجعه کردم و دلم گرفت. هر کس این دو رساله را بخواند، به این نتیجه می رسد که ما نیز راه ایران را می رویم. سرشت انقلاب ما یکی است که البته جزییات آنها به دلیل تفاوت مذاهب و نقش ارتش ها متفاوت است.
نویسنده ادامه می دهد: میان همه پرسی مارس 1979 در ایران با همه پرسی مارس 2011 مصر تشابه بسیاری دیدم؛ اولی این پرسش را از ایرانی ها پرسید که: آیا موافقید که ایران جمهوری اسلامی شود یا نه؟ و 92.8% پاسخ مثبت دادند و در همه پرسی دوم، دو پرسش از مردم مصر پرسیده شد که یکی آشکار بود و دیگری پنهان. نخست این بود که: آیا با اصلاح قانون اساسی موافقید؟ و دومی این بود که: آیا با بقای ماده دوم قانون اساسی و استقرار آن موافقید؟ و 77.2% پاسخ مثبت دادند.
همچنین متوجه این نکته شدم که خلاص شدن [امام] خمینی از همه نیروهای سیاسی سهیم در انقلاب، از جمله لیبرال ها در سال 1980 و سپس چپی ها در 1981 شبیه تحریک ساده مصری ها علیه لیبرال ها و چپی ها و ملی گراهاست که کافر به شمار می آیند.
وی در ادامه می نویسد: این نکته نیز قابل توجه است، هنگامی که ما می گوییم [امام] خمینی نیروهای غیر اسلامی را طرد کرد تا فضا برای حزب جمهوری اسلامی فراهم شود، از گروه هایی قوی سخن می گوییم که اقدام به درگیری مسلحانه کردند؛ مانند حزب توده کمونیست و اعتراضات بدون درگیری جبهه ملی لیبرال در ایام مصدق؛ اما در مصر، می دانیم که حرکات اعتراض آمیز، نوپا بوده و حرکات جوانان نیز شاخه های متعددی دارد.
مسعد می گوید: اکنون بیایید ببینیم [امام] خمینی پس از پیروزی، درباره احزاب همراه او در معرکه ای که آن را از پاریس اداره می کرد، چه می گوید. او می گوید: «احزاب سم کشنده هستند و رهبران آنها چیزی نیستند، مگر سربازان شیطان» [!] و همین را در مصر تطبیق کنید. [امام] خمینی، مجلس خبرگان قانون اساسی را تشکیل داد و در جلسه افتتاحیه، خطاب به اعضای این مجلس گفت: قانون اساسی باید 100% اسلامی باشد و تنها علمای موجود در میان شما شایستگی بیان قوانین اسلامی را دارند و دیگران باید از دخالت در این امر خودداری کنند.
نویسنده می افزاید: قانون اساسی ایران صادر شد و یک دیکتاتوری دینی[!] را تأسیس کرد تا هنگامی که نوبت به انتخاب بنی صدر به عنوان رییس جمهور ایران رسید، فشارهای دینی بر او افزایش یافت و این فشارها به دلیل جایگاه مجلس، منجر به قیام مجلس علیه او شد؛ البته پس از حکم نهادهای دینی علیه بنی صدر.
اما مصر هنوز قانون اساسی خود را وضع نکرده، ولی این قانون در راه است و دخالت های شدید و خواست اسلامی بر آن سایه افکنده تا اصول آن به گونه ای وضع شود که قابل بحث و گفت وگو بوده و همگی تأیید شود و تنها معنای این امر، پافشاری بر پیروی قانون اساسی و دولت و جامعه مصر از راه و روش [امام] خمینی است.
وی در ادامه می نویسد: در صبح جمعه گذشته، روزنامه «الاخبار»، گفت وگویی را با دکتر «محمد یسری»، دبیر کل هیأت دینی حقوق و اصلاحات انجام داد که در آن از آماده سازی قانون اساسی اسلامی توسط هیأتی متشکل از علمای الازهر و برخی علمای سلفی و برخی اعضای اخوان المسلمین و التبلیغ خبر داد؛ یعنی اینکه قانون اساسی مورد توافق گسترده اسلامی است.
این قانون درباره پیمان بستن با یک «امام» برای دولت سخن می گوید که مرد بودن و علم به احکام شریعت در او شرط است؛ یعنی اینکه زنان و قبطی ها بیرون از دور هستند و به موجب آن، نباید به غیر احکام دین حکم کند. پس در این صورت، تکلیف معاهدات بین المللی چه می شود؟ با توجه به این که این قانون او را از تجمل گرایی منع می کند و این نخستین بار است که قانون ها درباره طرز لباس پوشیدن دولت سخن می گویند.
دبیر کل این هیأت اطمینان دارد که اسلام گراها اکثریت مجلس را تشکیل خواهند داد و این هیأت آمادگی تقدیم این قانون به همراه چهار قانون دیگر برای مجلس را دارد و نتیجه در آینده معلوم می شود.
مسعد می نویسد: به قول دکتر محمد سلیم العوا، درست است که برخی لیبرال ها ریش و چفیه نمی گذارند، من هم لیبرال نیستم، ولی برای رفع اتهام از خود می گویم که مشکل اصلی در ریش و در چفیه ای که کشاورز مصری می اندازد، نیست، بلکه مشکل اصلی در رد کردن ملیت مصری با برداشتن نشانه های دولتی است که همواره پناه ستمگران بوده و ممکن بود که خود مبارک را اگر می خواست امان دهد. مشکل اصلی در گرفتگی صورت های کسانی است که فریاد می زدند: «اسلامیة اسلامیة» و گمان می کردند، به جهاد با ملحدان می روند. مشکل اصلی این است که آزادی و فرهنگ و هنر ما در خطر است، چراکه واگذاری همه چیز به حکم شریعت مانند واگذاری همه چیز به نص قانون است که قیود و تفاسیر زیادی دارد.
وی در پایان نوشته است: این گفته برای من سنگین تر است، زیرا آنچه را [آیت الله العظمی] خامنه ای دیده بود، می بینم و در نتیجه تا هنگامی که نیروهای مدنی متحد نشوند و برای به دست آوردن مناسبات سیاسی عجله نکنند و تا هنگامی که دولت و ملیت خود را با اصول الزام آور همگانی مصون نکنیم، گمان می کنم که شمارش معکوس در انتظار ابوالحسن بنی صدر مصری است که آغاز به کار کند.