سومالی که سالها زیر یوغ استعمارگرانی همچون انگلستان و ایتالیا قرار داشت، این روزها با قحطی دست و پنجه نرم میکند. بیش از یک سوم جمعیت 10 میلیونی این کشور مسلمان، در معرض خشکسالی بیسابقه و گرسنگی هستند و رسانههای دنیا پر از تصاویر کودکانی است که پوست و استخوانی بیشتر نیستند و مادرانی که کاری جز اشک ریختن و انتظار کشیدن از دستشان ساخته نیست. انتظار آنکه کی کودک زارشان تسلیم مرگ خواهد شد.
انتساب این وضعیت بحرانی به خشکسالی اگر چه بیراه نیست اما سطح رویین ماجراست. چرا که خشکسالی در سومالی عامل جدید و غریبی نیست. سومالی از دو دهه پیش درگیر جنگهای داخلی و تجاوزات خارجی است. جنگهایی که دست سیاستها و منافع قدرتهای فرامنطقهای در آن مشهود است.
آنچه میخوانید گفتوگوی برهان با پرفسور «عبدی ساماتار» است. پرفسور ساماتار استاد جغرافی در دانشگاه «مینسوتا» و همچنین پژوهشگر دانشگاه پروتریا در آفریقای جنوبی است. زمینه تحقیقاتی این استاد آفریقایی تبار، رابطه دموکراسی و توسعه در کشورهای جهان سوم و به خصوص آفریقاست. تحقیقات او همچنین اسلام، سرمایه اجتماعی و قومیت در شاخ آفریقا را در بر میگیرد.
1. در حال حاضر سومالی از بحرانی که نتیجه جنگهای داخلی و خشکسالی بوده است رنج میبرد. به نظر شما کدام یک از این دو مورد در ایجاد وضعیت فعلی سومالی مؤثرتر بوده است؟ خشکسالی در سومالی همیشه وجود داشته اما هیچگاه به قحطی نینجامیده است. در 50 سال اخیر، این اولین باری است که خشکسالی به قحطی میانجامد. علت قحطی، بیشتر مداخلههای نظامی و سیاسی 10 سال اخیر بوده است که مردم سومالی را نسبت به چرخه آب و هوا آسیبپذیر کرده است. قحطی بیش از آنکه کار خدا باشد محصول دست بشر است. در واقع جنگ آمریکا با ترور، تجاوز اتیوپی به سومالی و تأیید آن از سوی آمریکا، الشباب، دولت فدرال موقت و جامعه جهانی مسبب این قحطی هستند.
2. برخی از کاشناسان مسائل بینالملل بر این عقیدهاند که سیاستهای جهانیسازی و برنامههای سازمانهای بینالمللی که از راه صندوق بینالمللی پول در دهه 80 اعمال شد به تغییر وضعیت زندگی و چه بسا نابودی آن در سومالی انجامید. نظر شما در این باره چیست؟ بخش اعظم تخریب زندگی در سومالی در 20 سال گذشته و به دست جنگطلبان و دیگران انجام شده است. تلفیقی از سیاستهای نادرست دولت نظامی سومالی که ساختار اجتماعی و سیاسی سومالی را دچار انشقاق کرده و همین طور پروژه جنگ سرد به اضافه سیاستهای اقتصادی نئولیبرال صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، عامل رکود و تجزیه سومالی بوده است. البته عواملی که در سؤال یک بدان اشاره کردم از این عوامل در قحطی فعلی مؤثرتر بودهاند.
3. از چه زمانی و با چه بهانهای مداخلههای آمریکا در سومالی آغاز شده است و اصلاً چرا سومالی برای آمریکا مهم است؟آمریکا ابتدا در دوران جنگ سرد به سومالی علاقهمند شد. پس از آن سیاستهای آمریکا در جنگ با ترور باعث شد که سومالی را که گروه الشباب در آن مستقر بود مورد هدف قرار دهد. همچنین تأثیر اتیوپی در سیاست خارجی آمریکا باعث تشدید این حملات گردید.
4. در سال 2006 اتیوپی با حمایت کامل آمریکا به سومالی حمله کرد. دلیل آمریکا برای حمایت از این حمله چه بود؟اتیوپی از مدتها پیش تمایل داشته است که کنترل سومالی را در دست گیرد اما هرگاه یک دولت ملی در سومالی حاکم بوده این امر میسر نبوده است. در سال 2006 اتیوپی فرصت یافت به این بهانه که اتحادیه دادگاههای اسلامی که موگادیشو (پایتخت سومالی) را از دست جنگطلبان آزاد کرد و صلح را در بیشتر جاهای سومالی برقرار کرد، تروریست است، هدفش را محقق کند. حمله اتیوپی به سومالی باعث رادیکال شدن طیف جوان اتحادیه و به وجود آمدن گروه الشباب که هم اکنون معرف همگان است، شد.
5. به تازگی آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم مداخلههای زیادی در سومالی داشته است. این مداخلهها تا چه حد در این که سومالی به وضعیت فعلی برسد، تأثیر داشته است؟سیاست آمریکا در سومالی بر جنگ با آن چه «تروریستهای مسلمان» مینامد، متمرکز شده است. به وسیله این جنگ آمریکا توانست دولت فدرال انتقالی را به رهبری «شیخ شریف» به اصطلاح «میانه رو» در سومالی روی کار بیاورد. شیخ شریف و رژیمش تسلیم مطلق خواستههای آمریکا هستند. ماهیت دولت فدرال انتقالی به عنوان رژیمی وابسته به آمریکا، فاسد و بیکفایت، آن را در چشم مردم سومالی از مشروعیت انداخته است.
6. آیا دولت موگادیشو قادر است این بحران را سامان دهد؟خیر.
7. مسأله دیگر، مسأله دزدان دریایی است. عدهای میگویند که آنها به قدرتهای بینالمللی وابسته هستند و از آنها برای ریختن زبالههای هستهای در دریا استفاده میشود. همچنین این که آنها برای ترساندن ماهیگیران محلی به کار گرفته شدهاند. آیا این حقیقت دارد؟زبالههای سمی از اوایل دهه 90 به آبهای سومالی ریخته میشود. اما دزدان دریایی بیشتر از کشورهای دیگر هستند که برای غارت منابع دریایی سومالی به آبهای سومالی میآیند. در آبهای سومالی سه دسته دزد دریایی وجود دارد. دسته اول دزدان دریایی هستند که از کشورهای هند، چین، کره جنوبی، اسپانیا، ایتالیا، فیلیپین و غیره برای غارت ماهیهای سومالی به ارزش 450 میلیون دلار به این آبها میآیند. دسته دوم دزدان دریایی، ماهیگیران سومالیایی هستند که برای دفاع از آبهای سومالی در مقابل تهاجم ماهیدزدان دریایی، دست به ربودن کشتیهای ماهیگیری خارجی میزنند. دسته سوم دزدان دریایی، تبهکاران سومالیایی هستند که برای دریافت غرامت دست به ربودن کشتیهای باربری میزنند.
8. به ظاهر سازمانهای بینالمللی به دلیل حضور گروه الشباب در سومالی از کمک به مردم منطقه امتناع میکنند و به همین علت بسیاری از آنان میمیرند. چرا آنها چنین تصمیمی گرفتهاند؟ دلیل آمریکا و سازمان ملل آن است که این مردم منابع غذایی را میگیرند و به گروه الشباب میپیوندند و به هیچ وجه برای آنها مهم نیست که ممکن است مردم محلی از گرسنگی بمیرند.
9. کمکهای سازمانهای بینالمللی را برای حل بحران اخیر سودان چطور ارزیابی میکنید؟ وقتی سازمان ملل از وجود قحطی در سومالی خبر داد پیش از آن 80 هزار نفر از مردم سومالی از گرسنگی مرده بودند. این کمکها برای یک قحطی که بشر عامل آن بوده بسیار با تأخیر بوده است.
10. آیا رسانههای بینالمللی به وظیفه خود در قبال سومالی عمل کردهاند؟آنها در روزهای اخیر خوب عمل کردهاند اما از کشف قحطی خزنده پیش از آن که هزاران نفر به سبب آن جان خود را از دست دهند، غفلت کردند.
با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار برهان قرار دادید.