وطن امروز: مرد کینهجو تصور میکرد مادر بچههایش را کشته است و وقتی پیش روی پلیس قرار گرفت، پذیرفت قاتل است. این اعتراف وحشتناک در حالی صورت گرفت که همسر سابق وی در یک قدمی مرگ زنده مانده بود.
ساعت 19 غروب هفتم خردادماه سالجاری مردی تکیده با دستان خونآلود خود را به کلانتری 171 شهرری رساند و ادعا کرد دقایقی پیش دست به قتل همسر مطلقهاش زده است.
این مرد که در حالت غیرعادی بود، فریاد میزد: «ساعده» را کشتم. مادر بچههایم را کشتم. من قاتل هستم و باید مجازات شوم.
نجات از مرگهمزمان همسایهها وقتی صدای فریادهای کمک زن تنها را شنیدند بلافاصله خود را به در خانه وی رساندند و با صحنه وحشتناکی روبهرو شدند. ساعده بشدت زخمی شده بود و با چهره خونآلود کمک میخواست. وقتی زن جوان به بیمارستان منتقل شد، پزشکان دیدند تا یک قدمی مرگ پیش رفته است.
اعتراف مرد انتقامجو«مهدی» در بازجوییها گفت: من 11 سال پیش با ساعده آشنا شدم و به سرعت قرار ازدواج گذاشتیم. زندگی خوبی داشتیم و همه چیز به سادگی میگذشت تا اینکه پس از 4 سال بچهدار شدیم.
با به دنیا آمدن دخترمان زندگی رنگ و بوی دیگری به خود گرفت ولی کمکم ناسازگاریهای ساعده شروع شد و به هر حرکت من ایراد میگرفت خسته بودم، تا اینکه دختر دیگرم به دنیا آمد. اوضاع خوبی نداشتم ساعده آرایشگری میکرد و من نقاشی ساختمان انجام میدادم از زندگیام راضی بودم ولی ساعده پایش را در یک کفش کرد و گفت، طلاق میخواهد.
چارهای نداشتم به خاطر وی تن به این خواسته دادم از زندگی خود و بچههایم گذشتم تا مسیر دیگری را برای ادامه زندگی پیدا کنند. یک سال و نیم از این جریان میگذشت که روز حادثه وقتی سرکار بودم دوستم با من تماس گرفت و گفت همسر سابقم قصد ازدواج مجدد دارد. کلافه شده بودم هرگز نمیتوانستم ببینم همسرم با مرد دیگری ازدواج کند. به خانهاش رفتم. نمیخواستم برای بچههایم پدرخوانده بیاورد. عصبانی بودم. با وی صحبت کردم ولی نتوانستم در برابر خشمم مقاومت کنم. تیغ موکتبری را در گوشه اتاق دیدم. برداشتم میخواستم ساعده را بکشم با ضربات تیغ وی را روی زمین انداختم همه صورت و دستهایش خونی شده بود و انگار دیگر نفس نمیکشید، ترسیده بودم به سرعت خانه را ترک کرده و خود را به کلانتری رساندم.
با ادعاهای این مرد 32 ساله وقتی مشخص شد ساعده در بیمارستان بستری است و در وضعیت جسمی خوبی بسر میبرد مرد جوان به اتهام ضرب و جرح راهی زندان شد.
16 خردادماه سالجاری ساعده به دادسرای شهرری رفت و پیش روی دادیار دریانوش از شعبه ششم به شرح جزئیات پرداخت. این زن گفت: اوایل زندگی با مهدی خوب پیش میرفت تا اینکه مهدی رفتارهایش تغییر کرد و پلهپله بدتر شد. خرجی نمیداد، دیر به خانه میآمد و بدبین بود. از این رفتارهای ناهنجارش خسته شده بودم، تصمیم گرفتم با وجود 2 دخترم از وی طلاق بگیرم وقتی پیشنهاد جدایی را به وی دادم، پذیرفت و به راحتی از هم جدا شدیم.
یک سال و نیم از این ماجرا میگذشت که با مردی آشنا شدم، وقتی به عقد موقت وی درآمدم متوجه شدم مهدی از این ماجرا باخبر شده همیشه در استرس بودم که روز حادثه به در خانهام آمد هرگز تصور نمیکردم چنین رفتاری را از خود نشان دهد. تیغ موکتبری را برداشت و به سمتم حمله کرد. میخواست به چشمهایم بزند که دستهایم را جلوی آن بردم و به دست و صورتم ضربه زد. دیگر توانی نداشتم. روی زمین افتادم و چیزی نفهمیدم. وقتی بیدار شدم ماموران اورژانس را در برابرم دیدم که در حال انتقال من به آمبولانس بودند.
وی افزود: از ترس مهدی از عقد موقت درآمدهام و میترسم دوباره سرو کلهاش پیدا شود و من و بچههایم را به دردسر بیندازد.
مرد کینهجو با دستور بازپرس روانه زندان شد و این در حالی بود که دیگر اتهام قتل نداشت و باید به خاطر حمله خونین و زشت کردن چهره همسر سابقش محاکمه شود.