ایران: مرد شرور كه اهالي محل از آشوبهاي خيابانياش به ستوه آمده بودند، پس از پدر شدن در برابر قانون به زانو درآمد.
چندي قبل پسر شروري به نام ياور به اتهام شرارت و ايراد ضرب و جرح عمدي، با شكايت يك آقاي معلم تحت تعقيب قرار گرفت. شاكي به بازپرس گفت: ياور از اراذل و اوباش منطقه است كه به خاطر كوچكترين موضوعي، محله را به هم ميريزد و آسايش اهالي را سلب ميكند. او و نوچههايش، خلافكارند و هميشه اختلافهايشان را به خيابان ميكشند و با عربدهكشي و ناسزاگويي، سعي ميكنند قدرتشان را به رخ همديگر بكشند.
قدرتنماييهاي ياور و همدستانش همواره موجب بروز رعب و وحشت زنها و كودكان شده و كسي هم جرأت اعتراض ندارد. چند شب قبل هم او با نعره و فرياد، در كوچه به راه افتاده بود كه بالاخره خسته شد و به خانهاش رفت، البته آن شب با ناراحتي به او اعتراض كردم كه چرا دل بچه بيمارم را ميلرزاند كه او ناگهان با كارد بزرگي به من حمله كرد و چند ضربه به دست و بازوهايم زد، به طوري كه بر اثر شدت جراحات و خونريزي، در بيمارستان تحت عمل جراحي قرار گرفتم و حالا هم پس از چند روز، بهبود نسبي يافتهام و از شرور فراري شكايت دارم.
شرور فراري پس از دستگيري و كشف مقداري مشروبات الكلي و موادمخدر از خانهاش منكر ادعاهاي شاكي شد. با اين وجود بازپرس پرونده پس از تحقيقات لازم و شنيدن اظهارات شاهدان قرار مجرميت مرد شرور را صادر كرد و پرونده در دو بخش در اختيار دادگاههاي عمومي و انقلاب تهران قرار گرفت.از سوي ديگر، متهم نه تنها از رفتار خشونتآميزش ابراز پشيماني نكرد، بلكه با تهديد ربودن فرزند شاكي و نيز قتل خانوادگي آنها سعي كرد آقاي معلم را از ادامه شكايتش منصرف كند، اما او با حكم قاضي شعبه 1126 تهران به چهار سال زندان، 150 ضربه شلاق و پرداخت ديه محكوم شد.
پس از صدور اين حكم و ابلاغ به طرفين، متهم با اعتراض به رأي دادگاه و ابراز ندامت، از قضات دادگاه تجديدنظر استان تهران درخواست رسيدگي و تخفيف مجازات كرد. وي در جلسه رسيدگي به پرونده با اظهار پشيماني از رفتارهاي گذشتهاش گفت: «پشيمانم و به اشتباه فكر ميكردم با هياهو و قدرتنمايي در محله ميتوانم براي خود و خانوادهام آبرو و اعتبار بخرم و همه از ترس روي من حساب باز ميكنند و در امنيت و قدرت زندگي خواهم كرد، اما حالا بشدت پشيمانم. چرا كه بتازگي پدر شدهام و دلم ميخواهد سايهام بالاي سر بچهام باشد تا اتفاقي برايش نيفتد. ميترسم كه همسر جوانم بدون من از عهده زندگي برنيايد و... خانوادهام در معرض فروپاشي است و نگران سرنوشت خانوادهام هستم.
مادرم مبتلا به نوعي سرطان بدخيم است و پدرم نيز بيماري صعبالعلاج دارد. اگر چهار سال پشت ميلههاي زندان بمانم، زندگيمان نابود ميشود و ديگر هيچ چيز برايم باقي نميماند. بنابراين ملتمسانه تقاضا ميكنم نجاتم دهيد و راه توبه را به رويم باز كنيد و...»
هيأت قضايي شعبه سي و نهم دادگاه تجديدنظر استان تهران مهدي رضايي ـ رئيس ـ و شفيعي خورشيدي ـ مستشار ـ نيز پس از تحقيقات لازم و به دليل وضعيت خاص خانوادگي متهم و نداشتن سابقه كيفري، با تخفيف مجازات وي موافقت كرده و شرور پشيمان را به يك سال زندان، 500 هزار تومان جزاي نقدي و 150 ضربه شلاق محكوم كردند.