همسر شهید داریوش رضایی نژاد محقق قربانی ترور در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل با انتقاد شدید از سکوت مجامع بین المللی از جمله سازمان ملل در قبال ترور محققان و دانشمندان خواستار محکومیت جنایات غیرانسانی ، بدون تبعیض، اقدام مؤثر و عاجل از سوی بان کی مون شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، متن نامه همسر و دختر شهید رضایی نژاد به دبیرکل سازمان ملل به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم و له الحمد
جناب آقای بان کی مون،
من همسر «داریوش رضایی نژاد» محقق ایرانی هستم که حدود شش ماه پیش در تهران به طرز ناجوانمردانه ای قربانی عملی تروریستی گردید و به گونه ای فجیع در برابر چشمان من و دختر معصومم «آرمیتا» گلوله باران شد. داریوش پرورده مکتب مهر و دوستی بود و علاقه زیادی به اشعار حافظ داشت. حتماً آوازه شاعر شهیر ایرانی حافظ را شنیده اید. سراسر دیوان اشعارش لبریز از مفاهیمی چون مهر و دوستی است و در جایی از اشعارش می گوید:
«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»
من و همسرم همیشه تلاش می کردیم روحیه صلح طلبی را در دخترمان تقویت کنیم، ولی افسوس که نمی دانستیم دنیا همیشه آنگونه که ما می خواهیم نمی گردد و هستند کسانی که خشونت و جنگ را بر صلح و آرامش ترجیح می دهند و حتی در این راه به کودک پنج ساله ای که عاشقانه پدرش را دوست می دارد هم ترحم نکرده و ناجوانمردانه پدرش را در مقابل دیدگانش گلوله باران می کنند تا فقدان پدر همراه با تصویری از ترور وحشیانه همواره بر سراسر زندگیش سایه افکند. آن گاه که در خلوت تنهایی مان از آرزوهایمان برای دنیای عاری از هر گونه خشونت سخن می راندیم، هرگز تصور نمی کردیم، خانواده کوچکمان، خود، قربانی یکی از وحشتناک ترین انواع خشونت شود و نمی دانستیم دنیای عاری از خشونت آرزویی دست نیافتنی باقی خواهد ماند.
آنچه مشخص است امروزه تروریسم دیگر تهدیدی ملی برای یک کشور خاص نیست، بلکه تروریست ها با توجه به گسترش تکنولوژی و ارتباطات، به راحتی و هرجا که بخواهند می توانند اقدام به برنامه ریزی و اجرای اعمال تروریستی کنند؛ و به همین دلیل امروزه تروریسم تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت بین المللی و ناقض حقوق بنیادین بشر است.
با اینکه هنوز اجماعی جهانی در خصوص مفهوم تروریسم وجود ندارد، تمامی صاحب نظران در عرصه بین المللی، همگام با تعریف 1994 سازمان ملل، بر این نکته تأکید دارند که اعمال تروریستی، اعمال مجرمانه ای هستند که با قصد ایجاد رعب و وحشت در بین مردم بیگناه صورت می گیرند فارغ از اینکه با چه نوع ملاحظاتی با ماهیت فلسفی، ایدئولوژیک، نژادی یا مذهبی صورت گیرند. سال ها است که جامعه بین المللی با اقدامات گوناگون به مذمت و قاعده مندی مبارزه با اعمال تروریستی پرداخته است؛ از تاریخ 18 دسامبر 1972 تا 9 دسامبر 2011، مجمع عمومی سازمان ملل متحد اقدام به تصویب 72 قطعنامه ضد تروریستی نموده است. شورای امنیت نیز تا کنون اقدام به صدور 45 قطعنامه کرده است که به نوعی به موضوع تروریسم مرتبط است. بعلاوه، مطابق با اعلام سازمان ملل متحد در سندی با عنوان «اسناد بین المللی مرتبط با پیش گیری و سرکوب تروریسم بین المللی» تا سال 2008، 16 معاهده بین المللی و 16 معاهده منطقه ای برای مقابله با تروریسم به تصویب رسیده و نیز3 اعلامیه مهم توسط سازمان ملل در این زمینه منتشر شده است که جدیدترین آن «راهبرد ضدتروریستی جهانی سازمان ملل» مصوب 8 سپتامبر 2006 است که در قالب یک قطعنامه و یک طرح عملیاتی جهت ارتقای همکاری های بین المللی در جهت مبارزه با تروریسم به اجرا در می آید. در یک نگاه هدف از تصویب تمامی اسناد مذکور مبارزه با تروریسم با تأکید بر جرم انگاری اعمال تروریستی و مجازات قانونی آن ها و عدم ارائه کمک مالی یا تسلیحاتی به آن ها است.
در این زمینه، مقایسه ای ساده از اولین سند رسمی و بین المللی مبارزه با تروریسم و جدیدترین سند ضد تروریستی نشانگر مذموم بودن اعمال تروریستی در طول تاریخ و تلاش جامعه بین المللی در راستای مبارزه با آن ها است. مطابق با بند 5 ماده 2 کنوانسیون 1937 پیش گیری و مجازات تروریسم که توسط جامعه ملل به تصویب رسید «تولید، دریافت، مالکیت یا ارائه تسلیحات، مهمات یا مواد انفجاری یا سایر مواد آسیب زننده به منظور ارتکاب اعمال تروریستی» (اعمالی که به طور عامدانه منجر به مرگ یا آسیب جسمانی شدید به افرادی با نقش های عمومی شوند)، عمل تروریستی تلقی می شود. در مقابل، کنوانسیون جامع راجع به تروریسم بین المللی که از سال 2002 در مجمع عمومی مورد بحث قرار گرفته است تروریسم را هر عملی می نامد که توسط فردی با هر وسیله ای به طور غیرقانونی و به طور عامدانه موجب مرگ یا آسیب شدید جسمی به «هرفردی» شده و یا به اموال خصوصی یا عمومی صدمه بزند، در صورتی که ایجاد رعب و وحشت در یک جمعیت و یا مجاب نمودن یک دولت یا سازمان بین المللی به منظور انجام یا خودداری از انجام هر عملی باشد. این مقایسه ساده نشان می دهد که مبارزه با تروریسم از بدو تأسیس جامعه ملل تا کنون یک دغدغه جدی بوده است؛ با وجود تمامی این اسناد بین المللی، چه اقدام مؤثری برای مبارزه واقعی با حمایت دولت ها از تروریست ها شده است؟ پیش گیری از ترور دانشمندان و محققان ایرانی که با کمک سرویس های جاسوسی آمریکا و انگلیس و با سرکردگی عمال رژیم اشغالگر قدس صورت می گیرد چه سهمی در این توده از اسناد بین المللی داشته و دارد؟ با وجودی که بسیاری از این اسناد برای تمامی کشورهای عضو سازمان ملل متحد الزام آور بوده و برخی نیز معاهدات جهانی هستند، ولی در عمل کشورهای پیشنهاد دهنده و امضاء کننده آن ها خود از مصادیق بارز نقض ترتیبات آن ها بوده و هیچ ضمانت اجرایی مؤثری برای اجرای آن ها وجود ندارد.
روحیه ی لطیف، مهربان، بشر دوست، آرام و آزاده ی داریوش در بین همه کسانی که می شناختندش کاملاً بارز بود و به همین دلیل ترور داریوش برای هیچ کس باور پذیر نیست. جای بسی شگفتی است کسی که خود عاری از هر نوع خشونتی بود، قربانی یکی از وحشیانه ترین نوع خشونت شد. کسی که تمام آمال و آرزویش، دنیایی سراسر صلح و آرامش بود، قربانی اهداف جنگ طلبانی شد که موجودیت و مشروعیتشان را تنها مبتنی به ایجاد رعب و وحشت در جهان نموده اند و دردنا ک تر آنکه هیچ نهاد بین المللی کوچک ترین اقدامی در محکومیت این نقض بارز حقوق بنیادین بشر ننمود. چگونه است در حالی که شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه 1377 تروریسم را «یکی از جدی ترین تهدیدات علیه صلح و امنیت بین المللی در قرن بیست و یکم» معرفی می کند، هیچ اقدام مؤثری در برخورد با اقدامات تروریستی که در داخل خاک ایران و علیه دانشمندان ایرانی صورت می گیرد، انجام نداده است؟ چگونه است که هیچ کدام از مجامع بین المللی مدعی حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، در راستای محکومیت این اقدامات وحشیانه علیه شهروندان ایرانی قدمی برنداشته است؟ محکومیت اقدامات تروریستی علیه دانشمندان ایرانی و اتخاذ اقدامی مؤثر در این رابطه در کدام یک از 45 قطعنامه شورای امنیت گنجانیده شده است؟ آیا این سکوت سازمان ملل نشانه تأیید ضمنی این اقدامات غیر انسانی است؟ آیا دانشمندان یکی از باستانی ترین تمدن های جهان در نگاه سازمان ملل از نسل بشر نبوده و تحت حمایت نظام حقوق بشر قرار نمی گیرند؟ آیا امیدی هست که روزی داغ ننگ اعمال استانداردهای دوگانه از چهره نهادهای بین المللی مدعی حفظ صلح و امنیت بین المللی زدوده شود؟
کشورهای عضو شورای امنیت بر اساس قطعنامه هایی که بارها بر مبارزه با تروریسم تأکید کرده اند و نیز بر اساس قطعنامه 2625 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص اصول حقوق بین الملل در رابطه با همکاری و روابط دوستانه بین دولت ها متعهد می باشند از سازمان دهی، کمک، حمایت مالی یا تشویق فعالیت های تروریستی خودداری نمایند؛ اما آیا این تعهدات امروزه از جانب کشورهای مذکور که خود وضع کننده ترتیبات قطعنامه های مورد بحث بوده اند محترم شمرده می شوند؟ به راستی ریشه این ترورها در چیست و چه کسی از انجام این ترور ها نفع می برد ؟
آیا هنوز امیدی هست که به آرمیتای کوچک و همه کودکان این جهان کمک کرد تا بازهم به دست یافتنی بودن آرزوی دنیای عاری از ترور فکر کنند ؟
جناب آقای بان کی مون، از جنابعالی به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد انتظار می رود که به نحوی جدی و قاطع در راستای تحقق اهداف ملل جهان مبنی بر دست یابی به صلح و آرامشی پایدار گام برداشته و در این راه حقوق «تمامی» ملت ها را مد نظر داشته باشید.
سازمان ملل رکنی به عنوان کمیته ضد تروریسم تأسیس کرده است که مأموریت مبارزه مؤثر با اقدامات تروریستی را بر عهده دارد. شورای حقوق بشر و کمیساریای عالی حقوق بشر نیز از بازوهای به اصطلاح متولی احقاق حقوق تضییع شده و پیش گیری از وقوع حوادثی دهشتناک مانند ترور شهید داریوش رضایی نژاد می باشند. حال، از جنابعالی این حداقل انتظار وجود دارد تا بمنظور تنویر افکار عمومی جهان و محکومیت جنایات غیرانسانی از این دست، بدون تبعیض، اقدام مؤثر و عاجل اتخاذ نمایید.
شهره پیرانی و آرمیتا رضایی نژاد