گویا قرار نیست، پرسشهایی که بناست برخی نمایندگان از رئیسجمهور بپرسند، عملا و آشکارا پرسیده شود و از امروز زمزمههایی در مجلس آغاز شده که به جای پاسخگویی رئیس جمهور در نشست علنی و تریبون عمومی، وی در محفلی با حضور همه نمایندگان حاضر شده و دوستانه با آنان سخن بگوید و مردم هم کمتر در جریان این پرسش و پاسخ قرار بگیرند!
به دلیل دیرکرد دولت در ارائه لایحه بودجه، مجلس به جای اینکه از حق خودش یعنی تعطیلات نوروز بگذرد و بودجه دو دوازدهم برای دولت تصویب کنند، خیال خودش را راحت کرده و به دولت تنخواه دو ماهه داده است تا این تنخواه را هر گونه که خواست، مصرف کنند و پایان سال حساب پس دهد.
در این مقوله، مجلس به جای اینکه به دولت سخت بگیرد، با در اختیار گذاردن تنخواه، او را هم تشویق کرده است؛
بنابراین، هماکنون این پرسش پیش میآید، نمایندگانی که به افتخار حضور مردم، از حق خود میگذرند، چرا به افتخار حضور مردم در انتخابات از تعطیلات خود نمیگذرند و بودجه کشور را تنخواه گردان میکنند تا زودتر به تعطیلات خود برسند؟
چگونه است، گذشتن از حق مردم در راستای وحدت است، ولی گذشتن از تعطیلات نمایندگان برای تصویب مهمترین سند مالی کشور مورد توجه قرار نمیگیرد و مجلس آسانترین راه را در این زمینه برمیگزیند؟
علاوه بر این همان مطالبی را که بناست رئیسجمهور در آن محفل دوستانه بگوید، اگر در تریبون عمومی مجلس گفته شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا شنیدن این سخنان از سوی مردم، وحدت را به خطر خواهد انداخت؟ آیا به تازگی مردم نامحرم شدهاند، یا نه، نمایندگان احساس کردهاند که واکنش رئیسجمهور به پرسشهای احتمالی به گونهای خواهد بود که برخی از نمایندگان مجلس را نگران خواهد کرد؟!
به گزارش «تابناک»، هفت تن از نمایندگان تهران به نامهای حسین فدایی، احمد توکلی، الیاس نادران، علیرضا زاکانی، حسین نجابت، پرویز سروری و زهره الهیان که اتفاقا هیچ کدام تاکنون برای مجلس نهم برگزیده نشدهاند، پیشنهاد دادهاند که به شکرانه حضور مردم در انتخابات دوازدهم اسفند و برای جلوگیری از جدایی دولت و مجلس و برای شیرین کردن کام مردم در آستانه سال نو، به جای پرسش از رئیسجمهور در صحن علنی و تربیون عمومی در محفلی دوستانه، طراحان سؤال و رئیسجمهور به تعاملی دوجانبه برسند.
اما در این باره چند نکته مهم خطاب به این نمایندگان است که باید گفته شود:
نخست اینکه پرسش از رئیسجمهور در صحن علنی و تریبون عمومی، حق نمایندگان مجلس نیست که بتوانند از آن بگذرند، بلکه اکنون خواسته مردم است؛ بدین معنا که مثلا با پرداخت نکردن مطالبات مترو، این حقوق مردم بوده که واگنهای بسیار محدود و سخت را تحمل کردهاند و دچار مشکل شدند، نه نمایندگان. چه اینکه به احتمال زیاد، بیشتر نمایندهها و احتمالا خانوادههای آنان از مترو استفاده نمیکنند تا رنج مردم را از این بابت دریابند؛ بنابراین، اگر آنان بخواهند در این برهه از حقی صرفنظر کنند، این حق مردم است که از آن صرفنظر میشود، نه نمایندگان.
دوم آنکه به دلیل دیرکرد دولت در ارائه لایحه بودجه، مجلس به جای اینکه از حق خودش یعنی تعطیلات نوروز بگذرد و بودجه دو دوازدهم برای دولت تصویب کنند، خیال خودش را راحت کرده و به دولت تنخواه دو ماهه داده است تا این تنخواه را هر گونه که خواست، مصرف کنند و پایان سال حساب پس دهد.
در این مقوله، مجلس به جای اینکه به دولت سخت بگیرد، با در اختیار گذاردن تنخواه، او را هم تشویق کرده است.
بنابراین، هماکنون این پرسش پیش میآید، نمایندگانی که به افتخار حضور مردم، از حق خود میگذرند، چرا به افتخار حضور مردم در انتخابات از تعطیلات خود نمیگذرند و بودجه کشور را تنخواه گردان میکنند تا زودتر به تعطیلات خود برسند؟
چگونه است، گذشتن از حق مردم در راستای وحدت است، ولی گذشتن از تعطیلات نمایندگان برای تصویب مهمترین سند مالی کشور مورد توجه قرار نمیگیرد و مجلس آسانترین راه را در این زمینه برمیگزیند؟
سوم اینکه همان مطالبی را که بناست رئیسجمهور در آن محفل دوستانه بگوید، اگر در تریبون عمومی مجلس گفته شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا شنیدن این سخنان از سوی مردم، وحدت را به خطر خواهد انداخت؟ آیا به تازگی مردم نامحرم شدهاند، یا نه، نمایندگان احساس کردهاند که واکنش رئیسجمهور به پرسشهای احتمالی به گونهای خواهد بود که برخی از نمایندگان مجلس را نگران خواهد کرد؟!
چهارم، آیا علت نامهای که باعث طرح سؤال از رئیسجمهور شد، از میان رفته که برخی نمایندگان به دنبال انجام سؤال با چراغ خاموش از رئیسجمهور هستند؟!
شواهد نشان میدهد که قریب به اتفاق همه پرسشهای دهگانه و تردیدهایی که نزد مردم و طراحان سؤال وجود داشت، هنوز هم به قوت خود باقی است؛ سخنانی که دکتر کچوئیان، عضو شورای انقلاب فرهنگی درباره مباحث مرتبط با دانشگاه آزاد مطرح کرده است، به خوبی مؤید این مطلب است.
پرسش از رئیسجمهور در صحن علنی و تریبون عمومی، حق نمایندگان مجلس نیست که بتوانند از آن بگذرند، بلکه اکنون خواسته مردم است؛ بدین معنا که مثلا با پرداخت نکردن مطالبات مترو، این حقوق مردم بوده که واگنهای بسیار محدود و سخت را تحمل کردهاند و دچار مشکل شدند، نه نمایندگان. چه اینکه به احتمال زیاد، بیشتر نمایندهها و احتمالا خانوادههای آنان از مترو استفاده نمیکنند تا رنج مردم را از این بابت دریابند؛ بنابراین، اگر آنان بخواهند در این برهه از حقی صرفنظر کنند، این حق مردم است که از آن صرفنظر میشود، نه نمایندگان.
حال چه شده است که نمایندگان سر بزنگاه سست شدهاند؟ یک پرسش، هنگامی از بین میرود که یا پاسخ داده شود یا علت تامه آن، یعنی نقص و یا تردیدی که درباره مسأله یا معضلی هست، از بین برود؛ حال برای این عده از نمایندگان، کدام یک از دو حالت رخ داده و چرا مردم را در جریان نمیگذارند؟
و پنجم اینکه هیچ گاه مصلحت اندیشیهای بی مورد نمیتواند سیستمهای گوناگون کشور را به سمت کارآمدی سوق دهد. پرسشگری حق مجلس است، دانستن هم حق مردم است و ضربه زدن به این هر دو برای مصلحتی که عدهای آن را درست میدانند، کمکی به اداره کشور نمیکند. اگر آن عده از نمایندگان که پیشنهاد عقبنشینی مطرح میکنند، به نیت خود در پرسش از رئیسجمهور شک دارند، چرا میخواهند بقیه را نیز بر همین روش بخوانند؟
چرا نمایندهای که میخواهد، حسب وظیفه از رئیسجمهور سؤالی بپرسد تا گرهی از گرههای مملکت باز شود، باید با چنین جوسازیهایی متهم به غرضورزی شود؟