سرانجام استيضاح كردان به پايان خود رسيد و مجلس در آزموني بزرگ و ستودني، از رأي اعتماد پيشين خود در ماههاي گذشته، قاطعانه دفاع كرد و آن را از وزير پيشنهادي رئيسجمهور محترم بازپس گرفت. در اين ميان، عجيبتر از عجيب، پافشاري رئيس دولت و شخص وزير كشور در بركنار نكردن و يا استعفا ندادن از منصبي بود كه هر كس اندك شناختي از افكار عمومي جامعه در اين زمينه داشته و دارد، ميدانست سرانجام اين بار كج بردنها به كجا ختم ميشود و شد!
اين استيضاح و بركناري دربردارنده درسهاي شنيدني شيرين و تلخي بود كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1. يكي از سرمايههاي اين نظام و دولتهايي كه در آن قبول مسئوليت ميكنند، سرمايه اعتماد ملي و افكار عمومي جامعه است. گمان نميكنم كسي در اين ماهها شكي در اين مسئله داشته باشد كه افكار عمومي در اين زمينه تا چه اندازه آسيب ديد و تعجب از رئيس محترم دولت نهم است كه چرا اين سرمايه را فداي ابقاي يك وزير كرد!
2. يكي از پيامهاي آشكار و پنهان اين رويداد به مسئولان كنوني و كساني كه بعدها مسئوليتي را ميپذيرند، اين بوده و هست كه فرجام عدم صداقتها در اين جامعه چه خواهد بود و كساني كه با در پيش گرفتن رويههاي غيرواقعي، در صدد تصدي مسئوليت و يا ادامه آن هستند، به چه سرنوشتي دچار خواهند شد؛ سرنوشتي كه متأسفانه بحق يا ناحق گريبان بستگان و منسوبان نزديك و دور آنان را نيز خواهد گرفت. نتيجه اين استيضاح، نشان داد كه در آيندهاي نه چندان نزديك، در پيش گرفتن رويه غيرواقعي حتي به مخيله آنها هم نبايد راه يابد.
3. آقاي كردان و ديگر مخالفان، از تعداد چند هزاري خبرهاي مطرح در اينباره در رسانههاي خارجي خبر دادند، اما پيام آشكار نتيجه اين استيضاح به آنان اين بوده و هست كه ادامه شيطنت اين رسانهها راه به جايي نبرده و نخواهد برد. دستاندركاران اين رسانهها نيز بايد بدانند كه اين نظام مقدس الهي هرچند ماهيت آن بر رحمت نهاده شده است، اما در مواقعي كه احساس كند عامل يا عواملي بقاي به بقاي آن صدمه ميزنند، با آنان در نهايت بيرحمي رفتار خواهد كرد ـ كه البته اين بيرحمي براي خاطي عين رحمت است ـ بنابراين آنها به دنبال ميوهچيني از اين درخت بيبرگ و بر نباشند.
4. پيام ديگر اين استيضاح و نتيجه مهمتر آن به كساني است كه به خطي و جناحي بودن مجلس و جناح اكثريت حاضر در آن معتقدند. در اين مجلس، هرچند اصولگرايان در اكثريت هستند، اما همه موافقان استيضاح، از دوستان هم جناحي كردان و دولت بودند كه برخي از آنها آشكارا در حمايت از رئيس دولت و رفاقت با كردان صحبت ميكردند و عجب از جناح اقليت و اصلاحطلب بود كه در اين ميانه، هيزمي به اين آتش نريخت؛ تو گويي دوستان اصلاحطلب با اين روند مجلس موافقتي ندارند كه خدا كند اينگونه نباشد.
5. هرچند كردان از وزارت كشور از سوي مجلس عزل شد، اما در ساعتهاي استيضاح وي در مجلس شوراي اسلامي، مسائل متعدد حقوقي مطرح شد كه به نظر ميرسد در ارتباط با قبولي مدرك دكتراي ادعايي ايشان توسط صداوسيما و پرداخت حقوق به ايشان در سالهاي اخير، بر همين مبنا ـ كه خودشان هم ديگر نادرستي آن را پذيرفتهاند ـ قضيه پايان نيافته و كمترين توقع، بازگرداندن مبالغ اضافي پرداختي به ايشان است.
6. براي آقاي كردان، ادامه مسئوليتپذيري در پست وزارت منتفي شد و شايد براي هميشه، اما فرصت براي ادامه خدمت ايشان در ميدانهاي ديگر از بين نرفته است و باز هم ميتواند اگر بر نفس خويشتن مسلط باشد و در حركتي خداپسندانه به پيشگاه ملت، از اين همه فرصتسوزي در جامعه و مجلس عذر تقصير آورد و اندكي از آن همه آسيب را جبران كند.
خدايا به حرمت خون مظلوم كربلا و به دعاي مولاي ما بقيةالله(عج) اين نظام را از آسيبهايي كه از درون و بيرون متوجه آن است، محافظت فرما و لحظه به لحظه بر دوام و قوام و استحكام اركان آن بيفزاي و آن را به انقلاب جهاني موعود اديان و منجي بشريت متصل گردان!