نشست وزیران اوپک، دیروز در حالی به پایان رسید
که کشورهای عضو بر سر حفط سهمیه سی میلیون بشکه در روز به توافق رسیدند و قرار بر این شد که اضافه تولید کشورهایی همچون عربستان سعودی کاهش یافته تا به سقف سهمیه
بندی تعیین شده برسد. در این میان همچنین کشورها بر سر تعیین دبیر کل جدید نیز به
توافق نرسیدند.
به گزارش «تابناک»، نشست دیروز اوپک شاید یکی از مهمترین نشستهای این سازمان در سالهای اخیر بود. وضعیت وخیم اقتصاد جهان و به ویژه اروپا، تحریم نفتی و مالی ایران و نوسانات کاهشی شدید بهای نفت به این اجلاس و بحثهای آن حساسیت خاصی بخشیده بود.
بنا بر این گزارش، از همان آغاز اجلاس، سخنان و مصاحبههای وزیران و نمایندگان کشورهای عضو، حاکی از آن بود که همگی بر یک موضوع توافق دارند: سهمیه سی میلیون بشکه در روز. حتی وزیر نفت کشوری مانند کویت که خود از نخستین کسانی بود که پس از آغاز جنگ داخلی در لیبی افزایش تولید بیش از سهمیه را در دستور کار قرار داده بود، صحبت از پایبندی به سهمیه تولید سی میلیون میکرد. جالبتر آنکه بر خلاف تصور که گفته میشد عربستان، کویت و امارات در یک جبهه قرار خواهند گرفت، مواضع ایران، کویت، لیبی و امارات برای تعیین سی میلیون بشکه در روز به شدت به هم نزدیک بود و دیروز کمترین خبری از عربستان و نمایندگانش شنیده میشد.
همچنین در سخنان دیروز، تنها نمایندگان کشور الجزایر بودند که به شدت از سقوط قیمتها شکایت و از تحریم نفتی ایران انتقاد کردند و خواهان کاهش سهمیه برای کنترل قیمتها بودند. وزیر نفت کشورمان نیز در سخنان خود در سمینار بین المللی، از تحریم نفتی ایران انتقاد کرد و آن را به زیان اقتصاد جهانی و ثبات بازار خواند.
نتیجه نشست جالب بود. هرچند اعضا در نهایت به حفظ سهمیه سی میلیون بشکه در روز، یعنی سهمیه توافق شده قبلی رأی دادند، سخن از این به میان آمد که اضافه تولید کشورهایی مانند عربستان قطع شود تا به سقف سهمیه تعیین شده بازگردد.
همچنین قرار بر آن شد که اعضا در صورت کاهش بهای نفت به زیر ۹۰ دلار دوباره تشکیل جلسه دهند. تعیین دبیر کل نیز که نیازمند توافق کلی همه اعضا بود، نتیجهای نداشت و به نشست بعد موکول شد. همزمان با این تصمیمات، بازار واکنش نشان داد و بهای نفت افزایش یافت؛ اما اینها برای ایران به چه معنا میتواند باشد؟
یک تحلیل خوشبینانهاز یک رویکرد رضایتمندانه، باید گفت نشست دیروز اوپک برای ایران نشستی پربار بود. نزدیک بودن مواضع ایران و کشورهایی چون کویت و امارات، که همواره از سیاستهای عربستان سعودی پیروی و حمایت میکردند، در نوع خود یک رخداد جالب بود و نشان میداد که وضعیت نشست، به هر دلیلی از جمله کاربست دیپلماسی خلاق یا نارضایتی کلی اعضا از وضعیت نفت، به سود ایران است.
تعیین سهمیه قبلی برای ماههای آتی، یعنی سیمیلیون بشکه در روز هرچند در واقع تغییر ایدآلی برای ایران نبود، یک معنای اساسی و یک پیروزی بزرگ برای ایران به شمار میرود: معنی این اتفاق این بود که عربستان که دیروز به شدت منزوی مینمود، اجبار به کاهش تولید خود تا سقف سی میلیون شده است؛ این یعنی نزدیک ۱. ۶ تا ۲ میلیون اضافه تولیدی که در ماههای گذشته به شدت بهای نفت را سرکوب کرده بود باید از بازار خارج شود.
این یعنی تثبیت قیمتها در مرز ۹۵ تا ۱۰۰ دلار. برای ایران این یک دستاورد بزرگ بود، زیرا نباید فراموش کرد که تا همینجا نیز یعنی با نفت معادل ۹۵ دلار، قیمت نفت بسیار بیشتر از ۸۵ دلاری است که برای بودجه ۹۱ تعیین شده است. رستم قاسمی نیز با آگاهی از این امر، دیروز چند بار به خبرنگاران گفته بود که ایران خواهان بازگشت به سهمیه سی میلیونی است و از قیمتها تا مرز صد دلار حمایت میکند.
از سویی هرچند تعیین دبیرکل به اجلاس بعدی موکول شد، باید گفت دستکم عربستان دریافت که همانقدر که ایدهها و سیاستهایش در بین اعضا مهجور است، نامزدش برای دبیرکلی نیز میتواند مهجور باشد؛ افزون بر آنکه تعیین دبیرکل، شاید دیروز کم اهمیتترین موضوع این اجلاس نیز بود.
در نتیجه باید گفت، ایران در این اجلاس دستاورد بزرگی داشت، اعم از همراه شدن کشورهایی که تا پیش از این یار غار عربستان بودند با ایران، تا اجبار عربستان به بازگشت به نظام سهمیهها و کاهش تولید. واکنش بازار و افزایش قیمتها بلافاصله پس از انتشار اخبار اجلاس نیز شاهدی بر موفقیت ایران بود.
اما یک تحلیل بدبینانهاما با کمی تغییر زاویه دید، میتوان گفت اجلاس دیروز برای ایران دستاورد چندانی نیز نداشته است! روزهای پیش از اجلاس تحلیلگران و کارشناسان چنان از مواضع پرتنش ایران و عربستان سخن میگفتند که متفق القول همگی بر این باور بودند ایران برای کاهش سهمیه تولید جبهه بندی کرده است. در واقع تن دادن به نظام سهمیه تولید سی میلیون بشکه در روز آخرین خاکریزی بود که ایران میتوانست پشت آن سنگر بگیرد، نه اولین.
نگاهی به تاریخچه نوسانات قیمت در شش ماهه گذشته، نشان میدهد که ایران چه فرصتی را از دست داده است: بهایی که از مرز ۹۰ دلار آغاز شد و با بالا گرفتن تنشهای سیاسی در منطقه ـ لیبی، سوریه و بعد هم ایران و تهدید نظامی و احتمال بسته شدن تنگه هرمز و تحریم نفتی و... ـ به ۱۲۴ دلار در هر بشکه رسید. تنها پس از دو ماه قیمتها چنان سقوط کرد که به ۱۰۹ دلار رسید و پس از آن سقوط قیمت، جزیی از روزمرههای نفت اوپک بود، تا جایی که ۹۴ دلار و ۲۳ سنت آخرین قیمت پیش از اجلاس شد!
هرچند این قیمت نیر برای ایران میتواند راضی کننده باشد، واقعیت آن است که در شرایط کنونی این قیمت میتوانست بیشتر از این هم باشد. اگر پاسخ شما این است که: بازار که از قبل بحران اقتصادی تقاضای اندکی دارد کشش قیمتی بالای صد دلار را نداشته و ذخایر جهانی کاملا تکمیل هستند، پس کاهش قیمت طبیعی است، آن وقت سخن ما این است که دقیقا به علت همین بحران اقتصادی و ذخایر عظیم جهانی است که ایران میتوانست و باید برای قیمتی بیش از این تلاش کند.
توضیح آنکه کاهش تقاضا در بازار تنها ناشی از رکود اقتصاد جهانی نیست، بلکه بخش اعظمی از این کاهش تقاضا، ناشی از بار روانی این امر است که ذخایر جهانی تکمیل هستند! از دیدگاه غرب عربستان به اندازهای نفت به بازار تزریق میکند که نباید نگرانی از بابت کمبود عرضه داشت. کافی است نگاهی به تحلیلهای رسانههای غربی در یک ماه گذشته بیندازیم تا واقعیت این امر را دریابیم.
از سویی، اگر بازار به علت رکود و بحران اقتصادی تقاضایی برای نفت ندارد، پس اضافه تولید کشورهایی چون عربستان، آن هم به میزان دو میلیون بشکه در روز به چه علت بوده است؟ باز هم فراموش نکنیم که این افزایش تولید، مهمترین عامل کاهش قیمت بوده است. ایران میتوانست با چانه زنی برای سهمیهای کمتر از سی میلیون بشکه آرامش خاطری را که بازار از پیش تولید کافی نفت دارد، بر هم زده و به بهایی نزدیک ۱۱۰ دلار راضی شود و نه ۱۰۰ دلار.
البته در این میان مسلما کشورهای عضو با این امر مخالفت میکردند اما، فراموش نکنیم کشورهایی همچون الجزایر و آنگولا نیز بودند که خواهان افزایش قیمت و کاهش تولید بوده و هستند. حداقل دیپلماسی ایران در این میان میتوانست بیش از این فعال و موفق باشد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد از اهمیت بیشتری برخوردار است. هرچند اعضا به سهمیه سی میلیون بشکه رضایت دادند و قرار شد، اضافه تولید اعضایی همچون عربستان قطع شود، باید پرسید: مگر همین سهمیه سی میلیون بشکه در روز نبود که عربستان از آن تخطی کرد؟ مگر عربستان و کشورهایی همچون کویت و امارات چقدر سابقه پایبندی به سهمیه تعیین شده را دارند؟ کافی است نگاهی به سابقه تولید این کشورها بیندازیم تا پاسخ را دریافت کنیم.
دیروز در میان تحلیلها از نشست اوپک یک تحلیل بسیار جالب توجه بود. فایننشیال تایمز با اشاره به تصمیمات دیروز اوپک به زیبایی و البته با رضایت نوشته بود که این احتمال وجود دارد که عربستان باز هم به این سهمیه تعیین شده پایبند نماند! این تحلیلی بود که به سرعت چندین رسانه خبری دیگر از جمله وال استریت ژورنال و نزدک نیز به آن رسیده بودند.
بنابراین، میتوان دریافت که ایران متحمل چه زیان بزرگی شده و باید پذیرفت که عربستان، با اضافه تولید ۱. ۶ میلیون بشکهای در روز طی ماههای گذشته، کشورهای عضو را به مرگ گرفت، تا در نهایت به تب راضی شوند. رستم قاسمی و هانی حسین، وزیر نفت کویت دیروز در مصاحبهای گفتند: اگر قیمتها همچنان کاهش داشته باشد اوپک دوباره اجلاس خواهد داشت. هرچند این جمله یک وجه اخطاری دارد، اما وجه دیگر آن این است که دستکم این دو، احتمال کاهش دوباره بهای نفت را میدهند!
از یک نگاه نقادانه و بد بینانه ایران دیروز تنها برای حفظ دارایی قبلیش مذاکره کرد. هرچند آن را به دست آورد، اما واقعیت آن است که دستاوردی نامطمئن است و ایران میتوانست بیش از آن را به دست آورد.
در واقع نشست دیروز برای ما، دو جنبه داشت: اگر به این نشست با این دید رفته بودیم که دارایی از دست رفته قبلی را به دست آوریم و به بهای ۹۵ دلار رضایت داشتیم، کاملا موفق بودیم و پیروزی ایران مسجل است. اما اگر با این دید رفته بودیم که از فرصت پیش آمده در بازار و اقتصاد جهانی استفاده کنیم و قیمت را بالای صد دلار برسانیم و از آینده نظام سهمیه بندی نیز مطمئن باشیم، باید گفت دستاوردی نداشتیم و عربستان کشوری نیست که به این سهمیهها پایبند باشد.