گزارش تصویری: از ماشین تماشای گرداب در نیاگارا تا "گرگر" در ایران!
روستانشینان مشهوری که دوباره فراموش شدند!
وقتی با تاکید هرباره مسئولان بر پیگیری یک ماجرای تلخ تا آخر مواجه میشویم، ناخودآگاه ممکن است وعده های بیشماری را به یاد بیاوریم که گاه هرگز عملی نمیشوند و تا به حدی مخرب عمل میکنند که قادرند برخی خدمات صورت گرفته را نیز زیر سوال ببرند. وعده درمان آسیب دیدگان "گرگر" در گاودانه یکی از همین وعده های عملی نشده است.
اگر لوگوهای نوروزی گوگل را به یاد بیاورید، میدانید که تغییر لوگوی این سایت مشهور جهانی به مناسبت های گوناگون، یکی از راهکارهای شناخته شده مدیران این سایت برای گرامی داشت رخدادهای مختلف در ایام خاصی از سال است؛ تصاویر گرافیکی که گاه فایلهای متحرک هم در بر گرفته و تحت عنوان کلی «دودل» شناخته میشوند.
به گزارش «تابناک»، کاربران پرشمار موتور جستوجوی گوگل در سراسر جهان (به جز ایران!)، امروز با طرحی در صفحه نخست این سایت مواجه شدند که برای گرامی داشت یاد "لئوناردو تورس کوئه ودو"، مهندس اسپانیایی طراح ماشین تماشای گرداب در مجموعه آبشار نیاگاراست. ماشینی که در سال 1913 میلادی (یک قرن پیش) برای تماشای جریانهای گردابی در فاصله چند کیلومتری از وسیع ترین آبشار جهان در حد فاصل ایالت نیویورک در آمریکا و ایالت انتاریو در کانادا مورد ساخته شده است.
محدوده مشخص شده با دایراه بزرگتر، آبشار نعل اسبی یا همان آبشار کانادایی در مجموعه نیاگاراست و دایره کوچکتر با نام آبشار آمریکایی شناخته میشود و خط مشخص شده در بالای نقشه هم محدودهای است که ماشین تماشای گرداب حدود یک قرن است در آن به خدمات به گردشگران مشغول است.
با مراجعه به
سایت مجموعه تفریحی نیاگارا در خواهیم یافت که این دستگاه با ظرفیت سی و پنج نفر (به صورت ایستاده) از سال 1916 میلادی مورد استفاده قرار گرفته و به رقم سه بار بازبینی و ارتقا در ساختار و عملکرد آن در سالهای 1961، 1967 و 1984، کماکان با بهره گیری از شش رشته کابل اصلی و یک کابل هدایت، ایام محدودی از سال -مطابق برنامه منظمی که روی سایت این مجموعه درج شده،- به بازدیدکنندگان خدمات ارائه میدهد.
تا اینجای کار با محصولی مواجه هستیم که نه سابقه اتفاق ناخوشایندی در تاریخچه آن به چشم میخورد و نه ساعات به کارگیری و ظرفیت محدود آن اجازه میداده که مثلا خاطره مشترکی برای نسلی از مردمان آن سرزمین بوجود آورده و تبدیل به نماد خاصی شود اما به رغم این محدودیت ها، شاید از این رو که با گذشت حدود یک قرن هنوز پابرجا وسالم بوده و از فرط استفاده، فرسوده و مستعمل نشده، جا داشته که در قالب یک دودل در سایت گوگل یادآوری شود.
اما در این مجال نه قصد داریم که چگونگی بهره گیری از یک موهبت الهی برای ساخت جاذبه گردشگری را مرور کنیم و نه به دنبال قیاس این ماجرا با نمونه های داخلی هستیم بلکه تنها از این رو به معرفی این ماشین عجیب تفریحی پرداختیم که استفاده از ساختار ماشین کابلی در کشورمان شناخته شده است؛ به ویژه زمانی که اخبار "گرگر" و ماجرای تلخ روستاییان گاودانه را طی سالهای گذشته را از یاد نبرده باشیم.
آبان ماه سال 89 گزارشی در یکی از خبرگزاریها منتشر شد که حکایت از رنج اهالی یک روستای محروم از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد برای عبور از رودخانه با استفاده از نوعی ماشین کابلی داشت که "گرگر" خوانده میشد؛ ماشینی بسیار نا ایمن که سالها به جای کرایه حمل و نقل روستانشینان، انگشتانشان را میبلعید!