روایت فضای سیاسی کشور در شانزدهمین روز سال سی و پنجم انقلاب
قرائت پیام رئیسجمهور به شورای نگهبان توسط دو مخالف!
روزگار غریبی است، در فضای سیاسی اخیر ایران، یک اصولگرای بریده از دولت، سخنگویی اصلاحطلبان را بر عهده میگیرد و یک اصلاحطلب پیام محمود احمدینژاد را برای شورای نگهبان میخواند؛ این تفسیر مختصر فضای سیاسی امروز ایران است.
به نظر میرسد، حتی پیش از سال جدید، اختلافات دولت و شهرداری حول انتخابات سال ۹۲ به اوج خود برسد. شاید برای این که بیتالمال مردم چه از سوی دولت چه از سوی شهرداری تلف شد، دعوای این دو نهاد کفایت میکند.
اما یکی از مهمترین اتفاقاتی که شاید در چند ماه آینده حاشیه ساز شود و هزینههایی را برای نظام و انقلاب درست کند، ورود حجتالاسلام خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی به رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری به نفع ائتلاف ۱+۲، با عنوان دبیر این ائتلاف است. ورودی که از هماکنون هزینههای آن را برای سازمان تبلیغات اسلامی و نظام تبلیغی کشور بیشمار خواهد بود؛ اتفاقی ناخوشایند که در ایران در حال رخ دادن است این که هر کس به نحوی در این کشور برای خود آبرویی کسب کرده است، به سرعت آن را در یک نزاع سیاسی هزینه میکند؛ اما به چه قیمتی؟ در همین ارتباط، جمعی از دانشجویان نامهای انتقادی به آقای خاموشی نوشته به او نسبت به این اقدام هزینهزا هشدار دادهاند. در بخشی از این نوشته آمده است:
«از نظر ما هیج توجیهی برای ورود شخص شما به فعالیتهای سیاسی انتخاباتی وجود ندارد، چرا که همه اعتبار جنابعالی به واسطه انتصاب در ریاست سازمان تبلیغات کسب شده است. حضور جنابعالی به عنوان نماینده شهردار تهران ـ در ائتلاف انتخاباتی مجلس نهم ـ و امروز نیز دبیری ائتلاف سیاسی ۲+۱ چه دلیل توجیه کنندهای میتواند داشته باشد؟ آیا این قدرناشناسی و ناسپاسی به اعتماد رهبر معظم انقلاب نیست؟ آیا ندای مظلومانه رهبر عزیزمان در جبهه فرهنگی قابل شنیدن نیست؟ جنابعالی بر اساس کدام مصلحت و دغدغه انقلابی به این نتیجه رسیدید که سرمایه اعتماد رهبر معظم انقلاب را در میدان سیاسی انتخابات خرج کنید؟ تحلیل شما از میزان رضایت رهبر انقلاب از کارنامه سازمان تبلیغات در دوره جنابعالی چیست؟ آیا بهتر نیست همه توان خود را در مجموعه سازمان تبلیغات به کار گیرید و میدان سیاست را به دیگران بسپارید؟».
اما ائتلاف ۱+۲، در حال حرکت به سمت همان مدل ۸+۷، مجلس نهم است. به تازگی با اعلام جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و تمایل ظاهری رهپویان از این ائتلاف، مدل پیشین در حال احیاست. جمعیت ایثارگران در سال ۸۴ در حالی که محمود احمدینژاد از اعضای شورای مرکزی آن بود، از وی حمایت نکرد و مانند اکنون از قالیباف حمایت کرد؛ حمایتی که منجر به موفقیت نشد و این جمعیت به تدریج به یکی از مخالفان احمدینژاد تبدیل شد.
جمعیت رهپویان نیز از جمله تشکلهایی است که از ابتدا حامی سخت رئیس جمهور بود، اما اکنون مخالف سخت وی هستند. انتقاداتی که اکنون جمعیت ایثارگران و رهپویان از رئیس جمهور میکنند، شاید هیچ مخالف احمدینژادی جرأت بیان آنها را ندارند.
اما جریان دولت که به تدریج برای انتخابات ریاست جمهوری پیلههای تاریک خود را رها کرده و دلبری میکند، ضمن حمله به شهرداری تهران و همه، سپاه پاسدارن را نیز بینصیب نگذاشته و حملاتی را علیه این نهاد سازماندهی کرده است. اما پیش از پرداختن به این موضوع، جریان دولت اسفندیار رحیم مشایی، که برخی او را گزینه ریاست جمهوری دولت میدانند ـ البته اگر مانند انتخابات ۸۴ شرط رجل سیاسی برای کاندیداهای ریاست جمهوری را ندیده گرفته شود ـ خود را در دیدارهای دیپلماتیک نمایان ساخته است. جالب اینکه جریان دولت همه را جز خود فاقد صلاحیت برای کارهای سیاسی میداند. شاید وضعیت سیاسی فاقد اخلاق و آکنده از بیتقوایی که اکنون در کشور حاکم است، نتیجه حضور هشت ساله سیاستمداران دولتی است!
عبدالرضا داوری که یکی از تئوریسینهای چندین گانه دولت است، در تازهترین موضعگیری گارد دولت را برای جبهه پایداری باز کرده و گفته است که گفتمان جبهه پایداری زیر مجموعه دولت است. در روزهای اخیر پایداریها و دولتیها برای هم چراغ سبز رد و بدل میکنند و در این میان مشکلشان در مورد گزینه نهایی است؛ گزینهای که پایداریها به خاطر آن از دولت جدا شدهاند. باید منتظر ماند و دید که آنان خطر رقبا در انتخابات را چگونه ارزیابی میکنند. شاید در صورت جدی بود خطر رقیب، در مورد گزینه هم به توافق برسند؛ گزینهای که یک تحلیلگر سیاسی در مورد آن و هزینهای که دولت میتواند برای آن انجام دهد، میگوید:
«آقای احمدینژاد معتقد است که شورای نگهبان شواهدی علیه آقای مشایی ندارد و اگر دارد، رو کند و با وجود این اگر «مصطفی معین» میتواند از حکم حکومتی بهره بگیرد ما چرا نتوانیم؟ در سیاست هم هیچ چیز ناممکن نیست. الان احتمال استفاده از حکم حکومتی در صورت رد صلاحیت مشایی از سوی شورای نگهبان، با توجه به ذهنیت جامعه و شورای نگهبان پایین است ولی صفر نیست».
اصغرزاده فعال اصلاح طلب هم در مورد این گزینه حرفهای جالبی زده است و شناخت رفتار جریان دولت در قبال این گزینه را به شناخت موضع رئیس جمهور در مورد انتخابات نظام پزشکی ارجاع داده و نوشته است:
«پیام سیاسی سخنان احمدینژاد درباره انتخابات نظام پزشکی پیام بسیار مهمی بود که من امیدوارم دوستان اصولگرا آن را دریافت کرده باشند. احمدینژاد در اعتراض به رد صلاحیتها گفت که اگر شرایط درست نباشد، انتخابات را باطل میکنم. این پیام روشنی به شورای نگهبان دارد. در صورتی که دولتهای قبلی، هیچ کدام جرأت چنین تهدیداتی را نداشتند».
در ساعات گذشته، اصلاحطلبان موضعگیری انتخاباتی جدی از خود نشان ندادند؛ اما صفار هرندی سخنگویی آنان را بر عهده گرفت و به جای آنان، رویکرد انتخاباتیشان را تشریح کرد. وی در این باره گفت:
اصلاحطلبان در انتخابات گزینه مستقیمی ندارند و دلبستگی آنها به اعمال فشارها و تحریمها علیه کشور است؛ به این امید که به مردم فشار بیاید و پای صندوقهای رأی نروند و کار آنها در داخل این است که به مردم القا کنند، مشکلات اقتصادی زیاد است و دیگر اینکه مدعی میشوند باید در روابطمان با آمریکا و غرب در قالب روابط دیپلماسی متفاوت از روند کنونی ظاهر شویم.
گویا چنین سخنی هرچند بالاخره یک تحلیل است، قرائن میگوید که این موضع گیری را نمیتوان منصفانه و در راستای جذب حداکثری دانست. این روزها تلاش برای فصل کردن، کمکی به کشور نمیکند!