روایت فضای سیاسی کشور؛ روز سی و ششم سال سی و پنجم انقلاب
چرا احمدی نژاد مستقیما دستور برکناری این سه نفر را صادر کرد؟
فضای سیاسی کشور در آخرین روز کاری،بیشتر دولتی و اصلاح طلبی بود! کرباسچی در انتقادی صریح گفته است چرا اصلاح طلبان باید شرکت در انتخابات را منوط به شرکت سید محمد خاتمی منوط کنند؟ وی همچین گفته است که چرا ما سوزنمان به این سه نفر گیر کرده است؟ مگر در مملکت قحط الرجال است؟
در آخرین روز کاری پیش از تعطیلات نوروز، در حالی که مجلس پیشتر به تعطیلات رفته بود، فضای سیاسی کشور در اختیاردولتی ها و البته رسانه های آنان بود تا جایی که بتوانند تلافی ایام گذشته را در بیاورند.
روز گذشته نامه ای از رئیس جمهور به وزیر علوم منتشر شد که در آن نامه احمدی نژاد از کامران دانشجو خواسته بود که رئیس دانشگاه های تهران و تربیت مدرس و معاون جهاد دانشگاهی را برکنار کند که ظاهرا تا کنون نفر سوم بر کنار شده است.اما نکته مهم این است که چرا رئیس جمهور مستقیما و طی یک نامه رسمی قابل انتشار این کار را انجام داده است؟
ظاهر قضیه این است که خواست رئیس جمهور برای برکناری «فوری» و «بدون هرگونه ملاحظه» رییس دانشگاه تهران و تربیت مدرس عرفا باید به صورت غیر علنی صورت می گرفت و رئیس جمهور می توانست وزیر علوم را احضار و دستورش را ابلاغ کند. انتشار علنی این دستور رئیس جمهور از دو حالت خارج نیست.
اول اینکه پیشتر احمدی نژاد به صورت غیر رسمی این درخواست را از وزیر علوم به صورت مستقیم یا غیر مستقیم داشته است و وی یا اهمال کرده است و یا دستور رئیس جمهور را نمی خواسته انجام دهد. پیشتر هم صحبت هایی از اختلاف نظر برادران دانشجو و محمود احمدی نژاد به گوش رسیده بود. به ویژه اینکه رئیس جمهور در موضوع دانشگاه آزاد تغییر موضعی ناگهانی پیدا کرد و موجبات دلخوری فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد اسلامی را فراهم کرد.
اخیرا هم موضوع کاندیداتوری یکی از برادران دانشجو برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده مدتی این گمان را به وجود آورد که آنان می خواهند در مقابل کاندیدای دولت در انتخابات صف آرایی کنند!شاید علنی شدن دستور رئیس جمهور به خاطر عدم تمکین دانشجو به دستور خودمانی بوده است و رئیس جمهور را ناچار کرده است که رسما دستور دهد تا برکناری ها صورت پذیرد.
اما دلیل دوم به ماجرای انتخابات بر می گردد. محموداحمدی نژاد نشان داده است که برای پیروزی در انتخابات از انجام دادن هیچ کاری ابایی ندارد. کارهایی که خود بعدا در نکوهش آنان سخن گفته است.مثلا وقتی یک نفر علیه معاونش سخن گفت، اظهار داشت که وقتی کسی حضور ندارد، درست نیست که علیه او صحبت شود!کاری که پیش تر خود رئیس جمهور مرتکبش شده بود!
احمدی نژاد همواره با این پرسش مواجه بوده که دولتش فضای دانشگاه ها را امنیتی کرده اند و چه زمانی بهتر از اکنون برای شوریدن رئیس جمهور برای سیاست های دولت خود.علنی کردن برکناری این سه نفر، یعنی رئیس جمهور حساسیت نخبگان دانشگاهی را بیش از وزیر علوم درک می کند و این رئیس جمهور است که در قالب یک قهرمان وارد صحنه می شود و وزیری را که این حساسیت را درک نکرده است متوجه چنین حساسیتی می کند. اما آیا نخبگان دانشگاهی ایران زودباورند؟
دولت البته به این بسنده نکرده است و می کوشد حداقل از لحاظ تاکتیک انتخاباتی خود را به اصلاح طلبان در ساله ای نه چندان دور شبیه کند و دو روزنامه ایران ارگان دولت و هفت صبح که به اسفندیار رحیم مشایی منسوب است در ایام تعطیلات نوروز منتشر و به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می گیرند. در آخرین روز کاری سال هم روزنامه سازمان مرتضوی ، یا همان تامین اجتماعی که یاران رحیم مشایی در آن مستقر هستند، تیتر خود اسفندیاری کرد. به نظر می رسد نوروز و عید را دولت از چنگ رقبا در آورده است ؛ البته با بودجه ای سه دوازدهم و بی حساب کتاب!
اما در عرصه انتخابات، درست در روز آخر کاری سال محمد رضا عارف و سعیدی کیا هم رسما کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست را اعلام کردند، اما ماندن عارف در انتخابات مانند هر زمانی که از کاندیداتوری وی صحبت می شود، منوط به نیامدن سید محمد خاتمی است. وی خود تصریح کرده است که اگر خاتمی بیاید وی نخواهد آمد. شاید یکی از رموز موفقیت اصلاح طلبان در حال حاضر رسیدن به یک نوع واقع گرایی و جلوگیری از تکثر کاندیدا است. مساله ای که عکس آن در بین اصولگرایان اتفاق افتاده است. زمانی که چند ماه پیش سه نفر از اصولگرایان دور خود خطی کشیدند مشخص بود که اصواگریان در انتخابات آینده خط خطی خواهند شد!
اما ظاهرا شورای هماهنگی جبهه اصلاحات شرکت انتخابات را منوط به حضور خاتمی در انتخابات کرده است، موضوعی که واکنش کارگزاران و البته شخص کرباسچی از اعضای برجسته این تشکل را در پی داشته است. وی در این باره گفته است که کارگزاران معتد به چنین ایده ای نیستند. وی در این باره گفته است :
کارگزاران معتقد نیست که شرکت در انتخابات موکول به حضور یا عدم حضور یک کاندیدا باشد و خود آقای خاتمی هم بارها در جلساتی که من خدمتشان بودهام با این امر مخالفت صریح کرده است. این نوع برخورد سیاسی و سیاستورزی که سوزن ما روی یک نفر گیر کند و جامعه را به سمت رودررویی بیحاصل سیاسی بکشانیم، درست نیست.در کشور قحط الرجال نیست که هر چند وقت یک بار به آقای هاشمی، آقای خاتمی یا آقای احمدینژاد بازگردیم. نه خود این افراد مایلاند و نه عقل سیاسی ایجاب میکند که با رودربایستی یا فشار افکار عمومی بخواهیم این افراد را وادار کنیم که به صحنه بیایند. این نوع سیاستورزی،چندان مطلوب و موفق نیست.
اما حجت الاسلام ناطق نوری هم اعلام کرده است که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهد کرد. وی در این باره گفته است که مسائل سیاسی را رصد میکنم و از اوضاع روز بیخبر نیستم، اما این دلیل نمیشود که نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوم، دوستان دیگری هستند که میتوانند وارد عرصه انتخابات شوند، من حضورم را به مصلحت نمیدانم.