در حالی که بازگشایی خانه سینما در دولت یازدهم قطعی تلقی میشود و اساساً یکی از شعارهای رئیس جمهور منتخب همچون دیگر نامزدها، بازگشایی خانه سینما به عنوان یک نهاد صنفی بود، دولت دهم در واپسین روزهایش بسیج شده تا خانه سینما بازگشایی شود و این اتفاق به نام محمود احمدی نژاد تمام شود؛ رویدادی که به ظاهر شمقدری در برابرش مقاومت میکند و ترجیح میدهد اگر خانه سینمایی باز شد، حداقل آن خانه سینما قبلی نباشد و پایین نامش، دوستانش باشند، ولی آیا در این فرصت کم، توان تحقق این خواستهاش را خواهد داشت؟
به گزارش «تابناک»، «به تازگی با ایجاد هماهنگی میان دو وزیر بهداشت و ارشاد، بحث بیمارستان سینماگران حل شد و یا بحث بیمه بیکاری حل شد، برای مسکن با یک نامه ما 2000 مسکن مهر گرفتیم. در گذشته از سیستم غیرقانونی و صدقهای خانه سینما کمک میکرد اما باید کمک به صنوف طبق قانون باشد... اجماع نگاه نظام این است که خانه سینما با این ماهیت منحل است... سیستم مدیریتی ما در نبود صنوف هم کار میکند و گواه آن هم برگزاری جشنواره فیلم فجر و انجام همه وظایف مدیریت سینمای در سال گذشته است اما صنوف باید باشند...» اینها بخشهایی از اظهارات پرویز شیخ طادی و جواد شمقدری است که
دقیقاً یک سال پیش در چنین ایامی مطرح شده بود.
شمقدری و دوستانش در آن برهه تلاش میکردند، مسئولیت و نقطه اصلی این تصمیمگیریها را به نظام تسری دهند؛ اما نه افکار عمومی این ادعاها را پذیرفت و نه شواهد توانست مهری بر اثبات چنین اظهاراتی باشد، بلکه برعکس هر چه از تعلیق فعالیت این نهاد صنفی و تلاش برای انحلال و جایگزینی نهادی با همین ساختار گذشت، اصالت گفتار این عده بیش از پیش نمایان میشد تا اینکه در فاصله چند ماه تا انتخابات ریاست جمهوری، به یکباره رئیس دولت دستور تشکیل کمیتهای برای اصلاح اساسنامه این نهاد را صادر کرد؛ اتفاقی که پس از دیدار هنرمندان با احمدینژاد رخ داد و سنگرهای فتح شده توسط شمقدری و دوستانش را سست بنیانتر از پیش کرد.
اصلاح اساسنامه با کشمکشهای فراوان به پایان رسید و حالا فشار برای رفع این ماجرا افزایش یافته بود، تا آنجا که
اسفندیار رحیم مشایی در نیمه اردیبهشت ماه از بازگشایی خانه سینما در دولت دهم خبر داده بود و قهرمان ماجرا ظاهراً شخصی بود که به قول پسین احمدینژاد، همان احمدینژاد است؛ اما بازی به خوبی پیش نرفت و در رقابتهای انتخاباتی، قهرمان ماجرا از داستان بیرون گذاشته شد و پس از این بود که روند بازگشایی خانه سینما نیز به کندی گرایید. با فرارسیدن فصل انتخابات ریاست جمهوری، یکی از برنامههای محوری بیشتر کاندیداها از جمله رئیس جمهور منتخب، بازگشایی خانه سینما بود؛ بنابراین، حتی اگر دولت دهم نیز در خانه سینما را باز نمیکرد،
دولت یازدهم در نخستین گام این نهاد غیردولتی را بازگشایی میکرد.
بنابراین بهترین راه، بازگشایی خانه سینما و ثبت این بازگشایی به نام یک مقام ارشد دولتی بود که در همان دولت خانه سینما بسته شده است. در چنین شرایطی، نامه احمدی نژاد مبنی بر تأکید به بازگشایی خانه سینما خطاب به جواد شمقدری منتشر میشود و در همین حال، شمقدری در حرکتی ظاهراً در راستای خواست رئیس جمهور و در عمل بر خلاف متن نامه، درصدد برمیآید تا ضمن ارائه اساسنامهای متفاوت از اساسنامه اصلاح شده توسط کمیته هفت نفره مرضی الطرفین، با برگزاری انتخابات برای اصناف سینمایی پیش از پایان دوران حضور در معاونت سینمایی و سپس برگزاری انتخابات خانه سینما با حضور منتخبان این اصناف، به هر نحو ممکن، مدیریتی همسو با خود بر این نهاد قرار دهد؛ اتفاقی که بعید به نظر میرسد تحقق یابد و اساساً فرصت برای گذراندن تشریفات قانونی برای برگزاری این مجمع باقی نمانده است!
متن دستور رييس جمهور که به جای وزیر فرهنگ و ارشاد، مستقیم خطاب به شمقدری بدون اشاره به پست وی و حتی سلام، در هامش نامه مسعود جعفري جوزاني مبني بر «ارائه گزارش بازگشايي خانه سينما» نگاشته شده و به نوعی مصداق ضربالمثل نذر روغن ریخته برای امامزاده است، به شرح زير است:
«باسمه تعالي
جناب آقاي شمقدري
ضمن تشکر از تلاش نمايندگان خانه سينما با آن معاونت و اين جانب در ايجاد تفاهم براي بازگشايي هر چه سريعتر خانه سينما، اميدوارم اين اقدام گام مثبتي در ايجاد فرصتهاي بهتر و برتر براي صنعت سينماي ايران باشد.
امروز اهميت صنعت شگرف سينما در نشر ارزشهاي الهي- انساني و آرمانهاي بلند انقلاب بر کسي پوشيده نيست. بايد جايگاه شناخته شده سينماي ايران در جهان با تلاش مشترک اهالي سينما در سطح شايسته ملت بزرگ ارتقاء يابد. همه سينماگران با هر سليقه و گرايش سياسي همدل و متحد براي اعتلاي فرهنگ متعالي اسلامي و ايراني اين سرزمين نوراني تلاش نمايند. از ديگر موارد ضروري، لزوم رسيدگي به مشکلات صنفي هنرمندان و گشودن گرههاي فني و حرفهاي صنعت سينما از طريق مشارکت جمعي هنرمندان به ويژه افراد با تجربه و صاحبنظران علمي و فني است.
وجود يک نهاد صنفي مانند خانه سينما براي هم افزايي توان سينماي ايران و رسيدگي به مشکلات و موانع، ضروري است و طبيعي است که اين نهاد بايد غيردولتي باشد و بماند و مراقبت شود به هر دليلي اين نهاد با اهميت تعطيل نشده و جامعه هنري از مزاياي وجود آن بيبهره نشوند. انتظار دارم با همکاري جدي و گسترده حوزه سينمايي دولت و خانه سينما محصولات برتر سينمايي بيشتري توليد شود و شاهد حضور موثرتر سينماي ايران در عرصههاي جهاني باشيم.
از همه هنرمندان و خانواده بزرگ سينما که عليرغم برخي مضايق با عشق به ايران و فرهنگ الهي اين سرزمين در خدمت تعالي فرهنگي و اعتلاي نام و رسم ملت ايران هستند تشکر مينمايم و از خداوند منان براي همگان سلامت و موفقيت مسئلت دارم.
محمود احمدينژاد
رييسجمهوري اسلامي ايران»