در هنگامهای که تصور میشد، فضای عمومی به سمت توسعه پذیرش دستگاهها، آلات مشروع موسیقی برود، اتفاقی که در روزهای اخیر علنی شد و متاسفانه هیچ نقدی به آن وارد نگشت، در نوع خود برای اهالی موسیقی گران بوده است و این نگرانی را پیش آورده که نکند برخی خطاها و تعبیرهای شرعی، ممیزی میان موسیقی اصیل و پایبند به اخلاقیات با دیگر موسیقیها قائل نشود و حتی سنگین ترین نواهای موسیقی نیز دیگر مجال نوازش گوش مردم موسیقی دوست ایران زمین را نیابند؟
به گزارش «تابناک»، مبنای فتاوای شرعی مراجع عظمای تقلید بیان یک اصل بوده و فتاوای جزئیتر همچون درختی برآمده از شاخه بزرگی، از همان اصل صدور حکم و فتوای اصلی در موضوع مطروحه، سرچشمه میگیرد؛ برای نمونه، درباره آلات حرام در بازی - به جز آنهایی که صراحتاً دربارهشان حدیث موثق موجود است - حکم معمول این است که در صورت شناخته شدن به عنوان ابزار قمار، به کل حرام است و اگر عمده کارکرد یک وسیله، انجام فعل حرامی نظیر قمار نباشد و جامعه به عنوان ابزار قمار به آن ننگرد، حرمت از آن وسیله محتمل است که ساقط شود.
از این حیث امام خمینی، فتوای تاریخی حلال بودن شطرنج که روزگاری وسیله قالب قمار بود را بر مبنای فقه پویا صادر فرمودند، چرا که در زمان صدور این حکم، شطرنج به عنوان ورزش، حلال و مباح بود که کارکرد کلیاش به عنوان آلت قمار را از دست داده بود و از این منظر بازی و خرید و فروش و آموزشش حرام تلقی نشد و اتفاقاً همین فتوا باعث توسعه شطرنج به عنوان یک ورزش شد.
در باب موسیقی، به واسطه پیشینه برخی استفادههای سوء از آلات موسیقی در محافل لهو و لهب نظیر میخانهها که تا پیش از انقلاب اسلامی ایران نیز استمرار داشت، برخی از این آلات و حتی در مواردی کلیت موسیقی امری واجد حرمت تلقی میشد؛ اما با وقوع انقلابی، موسیقی اصیل و سنتی به دور آنچه در پیش از انقلاب بود و موسیقی «پامنقلی» و «خالتوری» خوانده میشد، رشد سریعی کرد و در سه دهه اخیر نیز موسیقی سنتی دیگر نشانی از لهو و لعب ندارد که اگر داشته باشد، بعید است اساساً اجازه استمرار یک روز فعالیت این حوزه موسیقی که جایگاه مشروعیت مستحکم تری نیز در کشورمان دارد، سرپا بماند.
رهبر معظم انقلاب نیز در پاسخ به اینکه ملاک «
تمييز موسيقى حلال از حرام چيست؟»، فرمودهاند: «هر موسيقى که به نظر عرف موسيقى لهوى و مطرب که مناسب با مجالس عيش و نوش است باشد، موسيقى حرام محسوب میشود و فرقى نمیکند که موسيقى کلاسيک باشد يا غير کلاسيک. تشخيص موضوع هم موکول به نظر عرفى مکلّف است و اگر موسيقى اين گونه نباشد به خودى خود اشکال ندارد».
حضرت آیت الله خامنهای در تعریف غنا آوردهاند:
«غنا صوتى است که با ترجيع و طرب همراه بوده و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد که بهطور مطلق حرام است حتّى اگر در دعا و قرآن و اذان و مرثيه و غيره باشد» و در فتوایی دیگر فرمودهاند: «
خريد و فروش آلات مشترک براى نواختن موسيقى غير لهوى اشکال ندارد».
ایشان همچنین در فتوایی دیگر در پاسخ به این استفتاء که «آيا ساخت سنتور که از آلات موسيقى محسوب مىشود و کسب درآمد با آن به عنوان شغل جايز است؟ آيا بهرهگيرى از اموال و کمک به ساخت سنتور به منظور توسعه و تکميل صنعت سنتورسازى و تشويق نوازندگان به نواختن آن جايز است و آيا آموزش موسيقى سنتى ايرانى به قصد نشر و احياى موسيقى اصيل جايز است؟» فرموده اند: «
استفاده از آلات نوازندگى موسيقى براى اجراى سرودهاى ملّى يا انقلابى يا هر امر حلال و مفيدى تا زمانى که به حد طرب و لهو مناسب با مجالس لهو و معصيت نرسيده است اشکال ندارد. همچنين موسيقى و تعليم و ياد گرفتن و ساختن آلات آن براى اهداف مذکور فینفسه اشکال ندارد.»
بنابراین رهبری انقلاب اسلامی ایران نیز بر مشروعیت و حلال بودن موسیقی سنتی که به لهو و لعب آمیخته نشود، تأکید دارند و از این حیث فضای فعالیت برای اهالی موسیقی در سالهای اخیر فراهم بود و از این حیث انتظار میرود راه درست در حوزه موسیقی به همین شکل نیز توسعه یابد و ذائقه عموم مردم با موسیقی اصیل و سنگین و روح نواز و البته مشروع ایرانی در عوض موسیقیهای ماشینی گره بخورد.
دکتر صادق طباطبایی خواهرزاده امام موسی صدر، تأکید دارد امام موسی صدر در مقام یک مجتهد
به شکلی جدی به او توصیه کرده پیگیر موسیقی باشد و پس از آن، او به سراغ موسیقی رفته است با این حال، ظاهراً برخی خود را از مراجع نیز بالاتر میپندارند، چرا که به تازگی علی قمصری آهنگساز و سرپرست گروه «همنوازان حصار» که چهرهای آشنا برای اهالی موسیقی است، در نشستی به اصحاب رسانه به مناسب برگزاری اجراهای تازه، به نکتهای عجیب اشاره کرد و گفت: در این نشستهای اخیر، من به ماجرای قفل و کلید بارها اشاره کردم و امیدوار بودم که در دولت جدید کلید بسیاری از قفلهای دربسته توسط دوستان دولتی باز شود؛ اما متأسفانه شاهد برخی از رفتارها بودم که نه تنها باعث حل مشکلات موجود در تبلیغات آثار موسیقایی نشد بلکه من را قفلهای بیشتری رو به رو کرد که کار را برای ما سخت کرد.
وی گفت: گویا مشکلات همیشگی موسیقی از جمله نشان ندادن ساز از صدا وسیما به حوزههای دیگر هم تعمیم داده شده و من نمیدانم چه زمانی این مشکل برطرف خواهد شد. این در حالی است که اگر من نتوانم تصویر یک ساز را در روزنامه و یا بیلبورد تبلیغاتی نشان دهم، پس مخاطب چگونه با محتوای برنامه و یا آلبوم آشنا شود؟ من امیدوارم دوستان کلید به دست هر چه زودتر قفلهای زیاد فرهنگ را باز کنند و افرادی را در سمتهای مدیریتی انتخاب کنند که فهم زیادی در حوزه موسیقی دارند. متأسفانه نگاه ما به موسیقی نگاه درستی نیست و همه سرمایهگذاریها به سمت موسیقی پاپ گرایش پیدا کرده است. ما وظیفه داریم گوش مخاطب را با موسیقی جدی آشنا کنیم البته در کنار این آشنایی حمایت هم میخواهیم.
اظهارات قمصری که چند روز پیش منتشر شد، به رغم صبوری افکار عمومی با سکوت مطلق همراه بود و تلویحاً تأیید شد که پس از بایکوت بسیار طولانی «ساز» در رسانه ملی، حالا در سطح برخی مطبوعات و همچنین تبلیغات شهری نیز قرار نیست تصویر ساز نشان داده شود و اگر تبلیغات منضمم به ساز باشد، باید تصویر ساز از دل پوسترها بیرون کشیده شود تا احیاناً عمل حرامی رخ ندهد و یا شاید تبلیغ وسیله حرامی نشود؟!
آنچه مسلم است و فتاوا نیز همواره تأیید میکند، سازی که به قصد استفاده در موسیقی مشروع و غیرِ لهو مورد استفاده قرار گیرد، هم نمایشش، هم نواختنش، هم خریدش و هم شنیدن صدایش که در چهارچوب مورد نظر باشد، حلال است و با این اوصاف، مشخص نیست چرا ساز نباید نمایش داده شود؟ این اتفاق درباره صداوسیما نیز همواره محل طرح بوده که بالاخره تلویزیون، موسیقی سنتی را حلال تلقی میکند یا حرام؟
اگر به زعم مسئولان تصمیمگیر موسیقی سنتی مشروع، حلال است که نمایش سازش نیز در تلویزیون و حالا در تبلیغات شهری حلال است و اگر موسیقی به هر شکل ممکن که باشد حرام است که تمامش حرام است و از منطق و استدلال به دور است که عنوان کرد یک فعلی (همچون موسیقی سنتی مشروع) حلال است اما دیدن ابزارِ انجامِ آن فعل اشکال دارد و بنابراین ساز موسیقی نشان داده نشود! این دوگانگی برخورد بالاخره باید در نقطهای برطرف شود.
آیا با اتفاق اخیر مبنی بر ممنوعیت درج تصویر در تبلیغات محلی خیابانی کنسرتها، بهانه رفع این تناقض در مواجهه حتی با موسیقی اصیل و سنتی ایرانی خواهد شد و همت و پیگیری همه اهالی موسیقی منجر به رفع این برخورد متناقض برای همیشه میشود و یا در قبال این محدودیت جدید نیز نقد منصفانهای را از بزرگان موسیقی و مسئولان امر شاهد نخواهیم بود؟