از امروز، فصل تازهای در سینمای ایران رقم خواهد خورد و سینماگران واقعی فرصت تازه و متفاوتی یافتهاند تا در این بزنگاه تاریخی، بنیانهای سست شده این هنر ـ صنعت را استحکامی دوباره ببخشند و زیر سقف استوار سینمای ایران، تصویر مطلوبشان را ثبت کنند و سینماها را در میانههای هفته نیز آکنده از جمعیت کنند؛ اما آیا این فرصت تاریخی مغتنم شمرده خواهد شد؟
به گزارش «تابناک»، ۲۱ شهریور ماه و جشن سینمای ایران. حمله به این جشن و به تعطیلی کشاندن نهاد برگزار کنندهاش به عنوان تنها نهاد حقیقی صنفی سینماگران، جزو سیاستهایی بود که در مسیر کم تحرک کردن اهالی سینما نقش اساسی داشت و در این چند سال بلایی بر سر برخی سینماگران آوردند که گروهی از آنان، اساساً هر گونه فیلم سازی را موکول به تغییر شمقدری کردند و تأکید نمودند تا عنان این کشتی توفان زده به دست او باشد، فیلمی نمیسازند.
حق هم داشتند؛ کدام کشتی بانی حاضر میشود زیر بار تصمیمات بلمران دریاندیدهای برود که کشتی را به میانه توفان برده و لجوجانه بر مسیرش نیز تأکید میکند، بدون آنکه اندکی بیندیشد؟ سینمای ایران با چنین وضعیتی مواجه بود و چه بسیار روزهایی که سینماگران ایران حتی این کشتی را مغروق میپنداشتند و دیگر به قدر تخته پارهای نیز به آن اتکا نمیکردند. آخرین سنگرشان که خانه سینما بود نیز ناباورانه تا تعطیلی همیشگی پیش رفت اما قانون دست آقایان را بست!
اکنون، هم سکان به دست یک کشتیبان واقعی افتاده و هم آنهایی که ساکن این کشتی هستند و خود داعیه کشتیبانی دارند، کشتیبان تازه سینمای ایران را پذیرفتهاند و عنصری تحمیلی تلقیاش نکردهاند که نمایندهای اقلیتی باشد و بنا را بر تأمین حقوق این اقلیت و تضییع حقوق یک اکثریت چندهزار نفری از سینماگران بگذارد. هرچند سینما همچنان حال خوشی ندارد، دستکم دیگر نمک بر زخمهایش پاشیده نمیشود و امید میرود مرحمهایی نیز بر این زخمها گذاشته شود تا این پیکر زخمی، بار دیگر بتواند بایستد.
نباید فراموش کنیم در سالهای اخیر، کمتر از یک ششم جمعیت کشور برای یک بار در سال به سینماها رفتهاند و سایر مردم، قدم به سالنهای سینما نگذاشتهاند و این رویداد، هرچند تا اندازهای به مسائل اقتصادی و خروج اولویتهای فرهنگی از سبد خانوار بازمیگردد، در عین حال نقش آثار ضعیف در خالی ماندن سالنها نیز پررنگ بوده و متأسفانه هیچ فیلمی در یک دهه اخیر نتوانسته حتی ۵ درصد جمعیت کشور را به خود جذب کند و از این حیث، انتظار میرود سینماگران در این زمینه آثاری درخشان خلق کنند که حداقل مردم را برای نرفتن به سینما در دودلی قرار دهد و نه در این تصمیم مصممشان سازد!
سینماگران ایران دستکم یک دهه تلاش دشوار را پیش روی دارند تا بنیانهای سینمای ایران را تحکیم بخشند و در این دهه حساس، باز گذاشتن حداکثری دست سینماگران برای تولید آثاری با مضامین و محتوای جذاب و متفاوت و اعتماد به سینماگران کشورمان در کنار تعامل پایدار سینماگران و سایر حوزههای کلیدی سینمای ایران نظیر حوزه هنری و شهرداری، ضروری است و چنین تصور میشود که اگر همه این گروهها، دلسوزِ واقعی برای حیات سینمای ایران باشند، باید وحدت را با اندکی تساهل، پیوند داد و این روز ملی را با حضور هنرمندانی که ملی میاندیشند، جشن گرفت.
اینک نوای «ای
ایران» را که چندین سال پیش توسط سینماگران خوانده شده بود و یادآور روزهایی
است که دل اهل سینما خوشتر بود، خواهیم دید؛ با امید به این که
سال آینده در چنین روزی، دستکم دغدغه اقتصادی سینماگران از این وضعیت
نگران کننده خارج شده باشد و رکود از هنر هفتم این مملکت رخت
بربندد.