به فرض که هیچ دانش آموز و معلمی هم در دور و اطرافیانمان وجود نداشته باشد، کافی است صبحگاه در مسیر محل کار نگاهی به ترافیک خیابانها و خیل اولیا و کودکان و نوجوانان یونیفرم پوشی که در حاشیه آنها در حال تردد هستند بیاندازیم تا آغاز فصل طلایی طبیعت و سال تحصیلی جدید را به عینه دریابیم.
به گزارش «تابناک»، ساعاتی از برآمدن خورشید نخستین روز فصل پاییز سپری نشده که گویا همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفته است؛ رنگ و بویی مبهم و چه بسا در برخی نقاط ناخوشایند، به ویژه آنکه اگر مجبور باشیم برای رفتوآمد به محل کار، از خیابانهای پرترافیکتر شهر استفاده کرده و یا مسیری طولانیتر را بپیماییم.
از انواع و اقسام اتوبوسهای تندرو و معمولیرو(بخوانید کندرو!) گرفته تا تاکسی و مسافربرهای شخصی، همه و همه در حال سرویس دهی و مملو از مسافر هستند تا به مدد اضافه شدن خودروهایی که گاه روزهای متمادی در پارک به سر میبردهاند، خیابانها شلوغ تر از همیشه شود؛ گویی همه پارکینگها و کوچه ها از اتومبیل خالی شده و همه خودروها در شریانهای شهر تزریق شدهاند.
آمار و ارقام ارائه شده برای آغاز سال تحصیلی، حکایت از افزایس سی درصدی و حتی بیشتر ترافیک خیابانها دارد. افزایشی که چه بسا اگر پنج یا ده درصد هم باشد، برای کور کردن گره ترافیکی خیابانهای بسیاری در سطح کشور کفایت میکند و البته گریزی از آن نیست چراکه شروع مهر به معنای خروج 12 میلیون و 300 هزار دانش آموز در هر صبح از منازل و آغاز سفر روزانه این موج بزرگ به سوی 105 هزار مدرسه در سطح کشور خواهد بود؛ سفری که حوالی ظهر باید در مسیر عکس تکرار شده و تا مدتها به همین منوال ادامه خواهد داشت.
اگر از انبوه اولیایی که میبایست دانشآموزان خردسال و نوجوان خود را تا در مدارس مشایعت کنند، درگذشته و سهم معلمان و اولیای مدارس را در افزایش ترافیک نادیده بیانگاریم، آمار دوازده میلیون نفری دانش آموزان یعنی اینکه صحبت از یک ششم جمعیت کشور در میان است؛ آماری به غایت بزرگ که با لحاظ کردن شمار دانشجویان، اساتید و سایر شاغلانی که در پیشه های مرتبط با این فصل مشغول به کار هستند، به مراتب فزونی خواهد یافت.
با تکیه بر این آمار درخواهیم یافت که تردد روزانه چنین جحمی از جمعیت، بی شباهت به جاری شدن هر روزه سیل نبوده و لاجرم هر چه برای آن تدبیر کرده و چاره جویی کنیم، مشکلاتی به همراه خواهد آورد، ولی کافی است این آمار و ارقام را شنیده و اندکی درباره آن تامل کرده باشیم تا حل ماجرا اندکی آسان تر شود.
به عبارت بهتر، هر چه به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی توصیه شده و نصیحت شویم که برای راحت تر و زودتر رسیدن به مقصد، بهتر است زودتر مبدا را ترک گفته و از منزل خارج شویم، تا از بنمایه ماجرا آگاه نباشیم، اثر چندانی نخواهد داشت. اینجاست که توجه به جمعیت دانش آموزی در کشورمان (که قابل قیاس با جمعیت بسیاری از کشورهای جهان است) میتواند گره گشای بسیاری از مشکلات باشد.
کافی است هر روز صبح که میخواهیم سفر روزانه و درون شهریمان را آغاز کنیم، بدانیم که از اول مهر به بعد، خیابانها، معابر، وسایل حملونقل عمومی و ... را با عده بیشتری شریک هستیم که معنای مترادف آن، رسیدن سهم کمتری از رفاه، یا سهم بیشتری از مشکلات به ما امثال ما خواهد بود؛ حقیقتی عریان که نمیتوان برای فرار از آن غرولند کرد یا چنگ به چهره مسئولان و سیاسیون قدیم و جدید کشیده و یا کسی را ملامت کرد چراکه هم بی فایده است و هم بی منطق.
اگر همین اندازه درباره شرایط آگاهی داشته باشیم، درخواهیم یافت که با مشکلی به شدت فرگیر و عمومی مواجه هستیم که راه گریز از آن نه هل دادن و داد و بیداد به راه انداختن در شلوغی ایستگاه اتوبوس و مترو است و نه لایی کشیدن و فشردن پدال گاز زیر پا بلکه تنها صبوری و متانت و تلاش برای تکرار اشتباه امروز (مثل خروج دیرهنگام از منزل) در روزهای آتی است.
درست مثل این میماند که بدانیم سهم هر روزمان در استفاده از امکانات عمومی در حمل و نقل و تردد، از وسایل حمل و نقل گرفته تا زیرساختهایی مانند خیابان، با دوازده میلیون و سیصد هزار تن دیگر شریک شدهایم و البته شرکای جدید اگر پاره تن ما نباشند، عزیز عزیزانمان محسوب میشوند، نه مهمانان ناخوانده و کسانی که ممکن است سهمی برایشان در این آب و خاک قائل نباشیم.
دانستن این موضوع به ظاهر نه دردی از کسی دوا خواهد کرد و نه چه بسا فایده ملموسی ترسیم خواهد کرد، در حالی که این گونه نیست؛ همین که منشا درد را بدانیم و بپذیریم که روزگارمان متفاوت از قبل شده، نخستین گام برداشته شده است. با این رویکرد، اگر سواره باشیم، مراعات دانش آموزانی که ممکن است هر آن در مقابل اتومبیلمان ظاهر شوند را خواهیم کرد و اگر پیاده باشیم، به رانندگانی که در ترافیک شدید گیر افتاده و به هیچ وجه خرسند نیستند، حق خواهیم داد.
برای شروع شاید بد نباشد از دوستان، همکاران و اقوامی که در این روزها از ترافیک شدید گلایه میکنند، تعداد دانش آموزانی که مسافر روزانه خیابانها شده اند را مورد پرسش قرار داده و پاسخ را در اختیارشان بگذارید؛ شاید دانستن این عدد بزرگ تاثیر خود را نشان دهد.