خبر از دنیا رفتن حبیبالله عسگراولادی همراه با احترام و تقدیر در بیشتر روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر، چندین وزیر دولت یازدهم کمتر از سه ماه پس از استقرار دولت، هدف سؤال و احتمالا استیضاح مجلس قرار خواهند گرفت. یکی دیگر از وزرای این دولت یعنی جنتی وزیر ارشاد سخنانی بر زبان رانده که اعتراضاتی را از برخی روزنامهها برانگیخته است.
کدام وزرا در صف استیضاح ایستادهاند؟! اعتماد خبر داده است که هفت روز پس از رأی اعتماد، برخی از نمایندگان به دلیل بازگشت توفیقی و میلی منفرد به وزارت علوم، فرجی دانا را تهدید به استیضاح کردند.
اعتماد نوشته است: دیروز، «روز دولت» نبود، نمایندگان به عملکرد کوچک و بزرگ دولتمردان خرده گرفتند و با تذکر و احضار و تهدید به استیضاح خواستار جلب نظر مجلس شدند. جلسه علنی دیروز بهارستان پر بود از تذکر و اخطار قانون اساسی نمایندگان علیه وزرای دولت. نمایندگان مجلس کتبی و شفاهی اقدامات دوماه گذشته را فهرستوار مورد نقد قرار دادند و خواستار توجه دولتمردان به آنها شدند. اتهام کلیشه «ارتباط با حوادث سال ۸۸» این روزهای مجلس که علیه مدیران دولت یازدهم مدام به گوش میرسد، عنوان اصلی قریب به اتفاق نقدهای نمایندگان علیه وزرای روحانی بود. مجلس که با همین اتهام مانع از حضور برخی وزرای پیشنهادی دولت چون توفیقی، نجفی و صالحی امیری به کابینه شد هم اکنون با همین اتهام به انتصاب مدیران وزرا خرده میگیرد و آنها را تهدید به استیضاح میکند، همچنان که طی یک هفته گذشته نمایندگان با فرجی دانا وزیر علوم را رسما تهدید به استیضاح کردند. روز گذشته نیز عباس مقتدایی در حاشیه جلسه علنی به جمع خبرنگاران آمد و با انتقاد از انتصابات و نوع عملکرد وزیر علوم گفت: ناخرسندی تعدادی از نمایندگان مجلس سبب شده تا روند مقدماتی برای استیضاح احتمالی فرجی دانا شکل بگیرد.
وی درباره تذکر ۸۲ نماینده به فرجی دانا هم گفت: این تذکر عمدتا متوجه انتصاب دو وزیر پیشنهادی قبلی علوم است که با اقبال نمایندگان روبه رو نشده بودند. ادعای ارائه آمارهای غیرواقعی از شرایط وزارت نفت و اخراج جمعی از کارگران شهرکهای صنعتی دیگر مواردی است که مجلس نشینان با استناد به آنها زنگنه و نعمتزاده را تهدید به استیضاح کردهاند. در کنار این تهدید، جمعی دیگر هم به انتصاب مدیران دو تابعیتی در پاستور ایراد گرفتند و برخی چون مطهری، پزشکیان، فتاحی، حسنزاده و تاجگردون به وزیر اطلاعات درباره عدم شفاف سازی اتفاق روز عید غدیر درمورد دختران میرحسین موسوی تذکر دادند.
همین روزنامه در
شرح اختلافات این روزهای مجلس و دولت، مطلب مفصلی نوشته که مهمترین نکات آن به قرار زیر است:
چند وقتی هست که میگویند ماه عسل «دولت روحانی» و «مجلس لاریجانی» تمام شده است اما چند روزی هست که ظاهرا مجلس شمشیر را برای دولت از رو بسته است و برای حفظ ظاهر هم نتوانست بیش از این صبر کند و ترجیح داد حالاکه طرف حسابشان از جناح رقیب است انتقادهای هشت ساله گذشته را که در دلشان مدفون کرده بودند، نمایان کنند و نشان دهند که اگر «در» برای حضور در قدرت همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد درباره انتقاد هم به همین شکل صدق میکند. حالا بخشی از مجلس از هر فرصتی برای انتقاد از رئیس جمهوری که تازه به پاستور رسیده است استفاده میکنند.
نخستین بهانهای که بعد از رأی اعتماد مجلس به وزرا به دست نمایندگان مجلس افتاد مذاکرات هستهای بود. محرمانه ماندن مذاکرات هستهای بهانه عدهای ازنمایندگان شد تا به واسطه آن مرکز دیپلماسی کشور را نشانه بگیرند و به هر شکل ممکن انتقاد کنند. دفاع رهبر معظم انقلاب از تحرکات دیپلماتیک دولت هم موجب نشد که این عده ساکت شوند. حضور وزیر خارجه در کمیسیون امنیت ملی مجلس برای توضیح درباره مذاکرات بهانه دیگری شد برای آنان که دوست داشتند حرف خودشان را در دهان مقامات دولتی بگذارند. تکذیبهای ظریف هم کاری از پیش نبرد و این عده همچنان اصرار داشتند که ظریف، وزیر خارجه دولت یازدهم تماس تلفنی اوباما و روحانی را نابجا دانسته است.
بهانه دوم: انتقاد به عزل و نصبهاست. دولت احمدینژاد طی هشت سال فعالیتش نه تنها قوانین مصوب مجلس را ابلاغ و اجرا نمیکرد بلکه در عزل و نصبهایش نیز آنچنان توجهی به نظرات مجلس نداشت. مجلس اصولگرا هم که از حامیان اصلی دولت احمدینژاد بود انتقادی به این عزل و نصبها نداشتند و حتی نتوانستند اسفندیار رحیم مشایی را که لیدر جریان انحرافی مینامیدنش از احمدینژاد جدا کنند اما حسن روحانی که خود روزی نماینده مجلس بود از همان روز اول تلاش کرد بیشترین تعامل را با مجلس داشته باشد. لیست اولیه وزرا به گواه افراد مختلف پیش از معرفی به مجلس به اطلاع رئیس مجلس رسیده بود و یکی از نزدیکترین یاران رئیس مجلس به عنوان وزیر انتخاب شده بود. با این حال نمایندگان مجلس با لابیهای گسترده افراطیون به سه وزیر دولت روحانی رأی اعتماد ندادند. در مرحله بعد جعفر توفیقی یکی از گزینههای مورد اعتماد حسن روحانی نیز به علت واکنشهای منفی به عنوان وزیر به مجلس معرفی نشد. وزرای پیشنهادی ورزش و جوانان دو بار به مجلس معرفی شدند اما با نقشهها و برنامه ریزیهای عدهای ازنمایندگان مجلس رأی اعتماد نگرفتند. انتخاب استانداران نیز با واکنش نمایندگان افراطی مواجه شد و افراطیون بازهم منتقد بودند.
بهانه سوم: عملکرد وزراست. این عده از نمایندگان که تا دیروز در برابر تخلفات ریز و درشت دولت احمدینژاد سکوت کرده بودند و خبری از انتقاد از سیاستهای نادرست رئیس جمهور نبود حالابا یک ذره بین تحرکات وزرا را زیرنظر قرار داده و با هر بهانهای زمزمه استیضاح وزرا را سر میدهند. این نمایندگان دقیقا همان نمایندگانی هستند که در دولت احمدینژاد مسوولیت منصرف کردن نمایندگان استیضاح کننده وزرای احمدینژاد را داشتند و حالا همان افراد که معتقد بودند با استیضاح چیزی درست نمیشود و تنها فضای کشور متشنج میشود با بهانه بالا بودن سن یک وزیر به دنبال استیضاح وی هستند. وزرایی که زمان زیادی برای ترمیم آنچه طی هشت سال گذشته بر کشور گذشته نیاز دارند.
بهانه چهارم: سخنان رئیس جمهور است. حسن روحانی این روزها با معادله پیچیدهای روبه رو است. سخنرانیاش هر چه باشد به مذاق یک نماینده خوش نمیآید. هرچند که برخی بر این باورند که صحبت کردن روحانی از مشکلاتی که دولت قبلی به وجود آورده است از نگاه بخشی از اصولگرایان خوب نیست. این در حالی است که روحانی دولت را در شرایط کاملانامناسبی از رئیس دولت دهم تحویل گرفت که همین نمایندگان افراطی از حامیان سرسخت وی بودند. صحبت از خزانه خالی، برداشت ۱۶ میلیارد تومانی از حساب ریاست جمهوری و وضعیت نامناسب کشاورزی از موضوعاتی هستند که اصولگرایان آنچنان تمایلی به شنیدن آنها ندارند و برهان میآورند که اگر خزانه خالی است اما زنان ایرانی طلا دارند و نمایندگانی که تا چندماه پیش تمایلی به دادن تذکر به رئیس دولت دهم نداشتند حالا روزانه چند تذکری از تریبون مجلس به روحانی میدهند.
ابتکار نیز نوشته که نعمتزاده در معرض اولین استیضاح است؛ بنابراین، در روزهای اخیر نیز زمزمههایی در مجلس میان نمایندگان در خصوص احتمال استیضاح وزیر صنعت، معدن و تجارت ویا وزیر علوم مطرح شد. چندی پیش دبیر دوم کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی از استیضاح وزیر صنعت، معدن و تجارت پس از برنامه ۱۰۰ روزه دولت خبر داد. سید محمد بیاتیان در گفتوگو با ایلنا با بیان اینکه طرح سؤال از مسئولین دولتی از وظایف مجلس شورای اسلامی است؛ اظهار داشت: پس از ۴ ماه از شروع کار دولت و پس از اینکه سیاستها و مواضع وزرا کاملا مشخص شد بر اساس اختیارات مجلس و قانون اساسی مسأله سؤال و استیضاح از وزرا و تحقیق و تفحص از زیر مجموعههای دولتی آغاز خواهد شد. نماینده مردم شهرستان بیجار گروس در مجلس شورای اسلامی افزود: وزیر صنعت در صنایع کوچک و شرکت شهرکهای صنعتی دستور اخراج برخی کارکنان را داده که برخی از آنان اخراج شدند، که این امر موضوع استیضاح نعمتزاده خواهد بود البته این استیضاح احتمالا پس از دوره صد روزه خواهد بود. روحالله عباسپور سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس نیز از شیوع زمزمهها میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای استیضاح وزیر صنعت، معدن و تجارت خبر داد و اظهار داشت: در حال حاضر این موضوع تنها در سطح شنیدهها و زمزمههایی میان برخی نمایندگان گفته میشود.
شرق هم در مطلبی با تیتر
«خیز برای استیضاح دانا» به افرادی پرداخته که نقش بیشتری در این روند خواهند داشت. شرق نوشته: اما این رویکرد از کجا آغاز میشود و در بطن خود چگونه هدایت میشود؟ ترکیب کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در این دوره، نشان میدهد، افرادی همچون محمدمهدی زاهدی، وزیر علوم در دولت نهم و حجتالاسلام سیدمحمود نبویان از اعضای مؤسسه امامخمینی (ره)، وابسته به آیتالله مصباحیزدی و عضو ارشد جبهه پایداری انقلاب اسلامی، سهم بالایی در فعالیتهای سیاسی این کمیسیون دارند. ضلع اول محمدمهدی زاهدی به واسطه حضور چهار سالهاش در وزارت علوم و زمینهسازی برای تفکیک جنسیتی، بازنشستگی استادان، قدرت گرفتن پیامنور، اختیار دادن به حجتالاسلام شریعتی در دانشگاه علامه، منفعل کردن تشکلهای دانشجویی و متمرکز کردن تصمیمات علمی به جای گروههای علمی دانشگاهها، در وزارت علوم، مورد توجه اردوگاه اصولگرایان قرار گرفته است.
بر این اساس مشخص است که وقتی گروهی از مسوولان دانشگاهی در دولت تدبیر و امید، زمام امور وزارت علوم را در دست گرفتهاند تا سنتهای بهجامانده از او و کامران دانشجو را تغییر دهند و دانشگاهها را در مسیر متعارف علمی، بینالمللی و با توجه به نیازهای بومی هدایت کنند، این گرایش سیاسی اولین مانع پیش روی آنهاست. ضلع دیگر، هوشمندانهتر از ضلع دیگر در حال فعالیت است. حجتالاسلام سیدمحمود نبویان نماینده از موسسه امامخمینی قم که به واسطه حضور صدرالدین شریعتی در دانشگاه علامه و کامران دانشجو در وزارت علوم در سالهای گذشته سیاستهای مورد علاقه خود را در دانشگاهها پیش راندند و حالا عرصه را بر خود تنگ میدانند. برخی دیگر از اعضای این کمیسیون نیز حول این سه ضلع فعالیت میکنند، برای مثال قاسم جعفری عضو کمیسیون آموزش، غلامعلی حدادعادل را بهترین گزینه وزارت علوم میداند. زهره طبیبزاده، اسلامیشدن دانشگاهها (سیاست مورد تأکید ضلع سوم) را مورد تأکید قرار میدهد. عباس مقتدایی، اهرم استیضاح را برای دولت رو میکند. همه اینها باعث شده است که این افراد کاری کنند که فرجیدانا در پنجمین روز کاری خود، حرف استیضاح را از زبان نمایندگان بشنود
آقای جنتی اول آن فکر دیگر را بکن! ابتکار نظر وزیر ارشاد درباره فیلترینگ سایتها و توقیف روزنامهها را با تیتر
««فیس بوک باید در دسترس همه باشد» مورد توجه قرار داده و نوشته است: بعد از حرفهای جنجالی علی جنتی وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی در مورد برداشتن ممیزی کتاب و تک خوانی زنان حال نوبت صحبت در مورد قابل دسترس بودن فیس بوک برای همگان و به حداقل رساندن فیلترینگ سایتهای اینترنتی است.
وزیر ارشاد البته در دو مورد گذشته و به خصوص ممیزی کتاب از مواضع خود کوتاه آمد حال باید ببینیم در این موارد چه میکند. علی جنتی شب دوشنبه در حاشیه نشست فعالان رسانههای دیجیتال به سوالات خبرنگاران در مورد سیستم فیلترینگ سایتهای اینترنتی و سیاستهای وزارت ارشاد در این زمینه، رفع فیلتر شبکه اجتماعی فیس بوک، وضعیت انتشار روزنامههای هم میهن و نشاط، وام مسکن خبرنگاران و نحوه حمایت این وزارتخانه از فعالان رسانههای دیجیتال پاسخ داد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد دسترسی آزاد به شبکههای اجتماعی همچون فیس بوک گفت: مگر در حال حاضر دسترسی راحت نیست، وی ادامه داد: به هر حال موضوع فیس بوک مربوط به کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ است که مستقیما زیر نظر وزارت ارشاد نیست و ما فقط یک نماینده در این کمیته داریم؛ اما با مجموعه دوستانی که در آن کمیته هستند باید صحبت شود تا نه تنها فیس بوک بلکه سایر شبکههای اجتماعی نیز قابل دسترسی شوند و قید غیرقانونی برای دسترسی به آنها برداشته شود و افراد راحتتر به این سایتها دسترسی داشته باشند. جنتی در مورد نقش کم رنگ و منفعل وزارت ارشاد در کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ گفت: من از گذشته دفاع نمیکنم اما آنچه هم اکنون میتوان در مورد آن اظهارنظر داشت نقش پررنگ نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این کمیته است
روزنامه جوان در حمله به این سخنان در مطلبی با تیتر
«آقای جنتی اول آن فکر دیگر را بکن!» نوشته: اولین اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نخستین نشست فعالان حوزه رسانههای دیجیتال نشان داد که متأسفانه وی برداشت به شدت نادرستی از مفهوم انتقال آزاد اطلاعات، ارتباط با دهکده جهانی و مسأله پارازیت روی شبکههای ماهوارهای دارد.
«فیلترینگ نمیتواند جلوی دسترسی آزاد اطلاعات را بگیرد. در این خصوص همچنین راههای دیگر برای ممانعت از ارتباط با دهکده جهانی نمیتواند مؤثر باشد... امروز انتقال آزاد اطلاعات به راحتی صورت میگیرد و ما نیز چارهای نداریم جز اینکه این اتفاق را تسهیل و از آن بهرهوری کنیم... جلوگیری از دسترسی به شبکههای ماهوارهای، ممانعت از نصب دیشها و ریسیورها نمیتواند تأثیری در شرایطی که ما داریم بگذارد. بنابراین باید به فکر دیگری باشیم».
این سخنان آقای جنتی است، بیآنکه بیندیشد که آنچه در وسایل ارتباط جمعی غولهای ارتباطات و عموماً از ناحیه غرب جهان مخابره میشود، «انتقال آزاد اطلاعات» نیست بلکه تولید، پردازش و تزریق اطلاعات طبقهبندی شده، برنامهریزی شده و محاسبهگرانه غرب برای تسلط اطلاعاتی بر دیگر کشورها در جهت حفظ منافع خودی است و آن را حتی در برخی کشورهای غربی نیز با این صراحتی که آقای جنتی به کار برده است، «اطلاعات آزاد» نمینامند. امروزه فریاد آلمان، فرانسه و حتی انگلیس از تسلط اطلاعات محاسبهگرانه و منفعتطلبانه وسایل ارتباط جمعی امریکا بر افکار عمومی ملتهایشان بلند است، همانطور که داد کشورهای در حال توسعه از تسلط اطلاعاتی وسایل ارتباط جمعی همین کشورهای اروپایی بر افکار مردمشان به آسمان است. آنچه از درون این وسایل ارتباطی به سوی آنتنها و دستگاههای گیرنده در سراسر جهان به رایگان گسیل میشود، نه دانش است و نه هیچ اطلاعات مطلقاً مفید دیگر. امریکا بر دریچه گنجینههای علمی خود که محصول مهاجرت صدها هزار دانشمند از سراسر جهان به این کشور است، قفلهای تو در تو زده و اطلاعات علمی را روی آنتن نمیبرد و در اینترنت منتشر نمیکند که کسی در جهان سوم دسترسی نداشتن به این شبکهها را برای ملت خود زیانبار تلقی کند، بلکه محتوای اطلاعات به اصطلاح آزاد غرب در دو بخش «تبلیغ کالا و فرهنگ غرب» و «بیاعتمادسازی ملتها نسبت به تواناییهای وجودیشان و اعتماد به امریکا» خلاصه میشود.
از آقای وزیر نمیخواهیم که به دهها مقاله علمی منتشر شده در خود جهان غرب که «اطلاعات آزاد» وسایل ارتباط جمعی امریکا و اروپا را به سخره گرفتهاند و درباره طبقهبندی بودن این اطلاعات واکاوی دقیق علمی کردهاند، مراجعه کند، فقط کافی است چندی خود را مخاطب بخشی از این وسایل ارتباطی قرار دهند تا درباره انتشار اخبار سراسر منفی و بیاعتمادساز از جهان سوم و در برابر آن انتشار حجم وسیعی از اطلاعاتی که اعتماد افکار عمومی مردم جهان را به امریکا جلب میکند، به قضاوت عادلانهای برسد. آیا مشکل ما با چنین اطلاعات آزادی حل میشود؟!
اصولاً ژست «اطلاعات آزاد» ژست جهان سومی نیست و یک ژست کاملاً غربی است که کراراً از زبان غولهای رسانهای امپریالیسم شنیده میشود. چگونه است که چنین ژستی را باید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران به خود بگیرد؟!
اگر ما هم بخواهیم در این عرصه به اصطلاح اطلاعات آزاد، سهمی داشته باشیم تا در برابر دریافت اطلاعات، اطلاعاتی را هم به جهان مخابره کنیم، آیا آزادیم؟ یا همین چند رقم ناچیز وسایل ارتباط جمعی ما از دور گردون ماهوارهها به بیرون پرتاب میشود؟! برای وزیر مملکتی که حتی نمیتواند یک شبکه انگلیسی زبان در دنیا داشته باشد تا به جمع دهها هزار شبکه دیگر در عرصه ارتباطات جهانی بپیوندد، ژست اطلاعات آزاد، چه معنایی دارد؟!
از طرفی شاید آقای وزیر مدعی شوند که منظور من از اشاره به «ناچاری تسهیل در برقراری ارتباط با دهکده جهانی و آزاد ساختن اطلاعات» تأکید بر بخش دوم سخن است که «پس باید به تولید محتوا بپردازیم و باید فکر دیگری بکنیم». این هم ژست درستی نیست. شما غصه تولید محتوا را میخورید یا غصه فیلترینگ و محدودیت ارتباط آزاد را؟! اگر باید فکر دیگری بکنیم، پس اول آن فکر دیگر را بکنید و بعد به سراغ آزادی اطلاعات جهانی بروید. حتماً میدانیدکه اگر دروازههای فکری عموم مردم به روی این اطلاعات طبقهبندی شده باز شود، عرصه «فکر دیگر» و «تولید محتوا» برای جوانان خلاق بسته میشود و فکر باطلی است که گمان کنیم با نشستن بر سر سفره فکری چیدمان شده غرب، میتوانیم به منفعتی برسیم.
اگر آقای وزیر از مشاوران معتمد خود پرسش کند، حتماً به این پاسخ خواهد رسید که بیشترین مراجعه به شبکههای ماهوارهای و اینترنت در کشورهای شبیه ما که افزون بر ۸۰ درصد حجم این مراجعات را شامل میشود، صرفاً جستوجوی فیلم و عکس و سریالهای جنسی و در خوشبینانهترین حالت، سرگرمی و موسیقی است و تکلیف شبکههای خبری و امپریالیسم خبری نیز روشنتر از آن است که نیازی به توضیح برای یک وزیر داشته باشد. با این وجود آیا حذف فیلترینگ و پارازیت از شبکه آزاد اطلاعات، مشکل ما را حل میکند؟!
«حبیب»، استثنایی بر قاعدهداود محمدی، سردبیر شرق از جمله روزنامهنگاران و سیاستمداران فراوانی است که امروز درباره حبیبالله عسگر اولادی نوشته است. او در بخشی از مطلب خود نوشته: در سپهر سیاسی ایران کهقضاوت درباره «شخصیت» فعالان سیاسی، اغلب، آمیخته به حب و بغضهای جناحی است، کمتر چهره سیاسی - به ویژه شاخص - را میتوان یافت که حتی پس از مرگ از آفت عیارسنجی با «قضاوت جناحی» مصون بماند. حبیبالله عسگراولادی، پیر کهنهکار سیاستورزی ایرانزمین، از جمله استثناهای بارز چنین قاعده ناپسندی است. دیروز، انتشار خبر درگذشت «حبیب مؤتلفه» بازتاب گستردهای در سطح فعالان سیاسی همسو، طیفهای متفاوت و حتی متضاد کشور برانگیخت. نقطه مشترک قاطبه این واکنشها، ابراز تاسف عمیق از کوچ مردی بود که یکی از مصداقهای عینی رعایت «اخلاق سیاسی» شناخته میشد. همین ویژگی موجب شد از اصولگرایان گرفته تا اصلاحطلبان و حتی بخش عمدهای از اپوزیسیون، با وجود برخی مرزبندیهای فکری خویش با آن شادروان، به ستایش منش سیاسی و فضیلتهای رفتاری او بپردازند. بزرگداشت عسگراولادی از جنس واکنشی احساسی به خبر درگذشت وی نیست بلکه احترام بیشایبه تکریمکنندگان به کارنامه مردی است که با بیش از نیم قرن سابقه مبارزاتی، در مواجهه با فرازونشیبها و گاهی توفانهای سیاسی ایران که او را به رویارویی با بسیاری از فعالان سیاسی حاضر در صحنه کشاند، همزمان با اصرار بر اصول اعتقادی خود حاضر نشد پا را از دایره قواعد «مبارزه سالم» بیرون گذارد و نه در کلام بلکه در عمل نشان داد که پیرو مکتب «پیروزی به هر قیمتی» نیست. در نگاه «حبیب» ابزاری همانند «ترور شخصیت» یا «تحقیر رقیب» جایی نداشت، او معتقد به برقراری «گفتوگو» با رقبا بود.
غلامحسین کرباسچی در روزنامه اعتماد در بخشی از مطلبی با تیتر «مبارزه در جهت رفع ظلم و بیدینی» نوشته: ایشان بر خلاف افرادی که چهرهای از انقلاب نداشتند و برای جبران گذشته قصد داشتند خود را خیلی انقلابی نشان بدهند هیچگاه تلاش نکرد که خیلی چهره انقلابی به خود بگیرد چراکه دارای سوابق روشنی بودند. با این وجود مرحوم عسگراولادی یک شخصیت معتدل و مسلمان بود که از همان آغاز برای از بین بردن رنج و ظلم وارد گود مبارزه شد و تا آخر هم در همین راستا تلاش کرد. حتی افرادی که با ایشان اختلاف نظر سیاسی داشتند هیچگاه نتوانستند موضوع خلاف حقی را به عسگراولادی نسبت دهند. به هر حال همگان بر این موضوع واقف هستند که مرحوم حبیب الله عسگر اولادی یک مبارز واقعی بود که ما همگی امیدوار هستیم خداوند ایشان را در علو درجات قرار داده و ارزشهایی که ایشان سالیان دراز و در ایام جوانی و زندگی به خاطر آنها جنگید برای همیشه در جامعه پایدار بماند.
الیاس حضرتی نیز در همین روزنامه نوشته: عسگراولادی شخصیتی تکلیف گرا بود. آنچه را تکلیف دینی و الهی و انقلابی خود تشخیص میداد، باتمام توان در جهت رسیدن به آن تلاش میکرد و از هیچ تهمت و انگ سیاسی نمیهراسید و در این میان مثل شهید بهشتی و بقیه یاران امام تهمتها و نارواها شنید ولی هیچ گاه از آنچه تشخیص داده بود، ذرهای عقب نشینی نکرد. بر این اساس جسارت و شجاعت و صراحت و صداقت بیان او زبانزد عام و خاص و دوست و دشمن بود. آنجا که حقی را تشخیص میداد و احساس تکلیف میکرد از غوغاسالاری افراط گرایان چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا نمیهراسید. آخرین مباحثی که او طرح کرد نمونهای از بحثهایی بود که در طول انقلاب همیشه مطرح کرد. دولت تازه نفس زیر تیغ مجلس مجلس رسم تعامل را از یاد برده است؟