به گزارش «تابناک»، حتی اگر اصل حاکمیت کشورها و اقتدار آنها، چندان مهم دانسته نشود، نمیتوان از این نکته غافل شد که رژیم اسرائیل که جمهوری اسلامی ایران موجودیت آن را به رسمیت نمیشناسد کوچکترین حقی برای نه مداخله که حتی اظهار نظر در مورد مسائل داخلی ایران ندارد.
البته کمی بعد، نخستوزیر این رژیم فرصت این را یافت که از طریق تلویزیون فارسی بیبیسی سخنان پر گافی را در مورد ایران بر زبان براند، ولی آن چه که بیشتر از گافهای نتانیاهو مهم بود، بیمعنا بودن اصل سخنان وی در مورد ایران بود.
نتانیاهو و پیش از آن اوباما از طریق این تلویزیون فرصت یافتهاند که با بخشی از افکار عمومی ایرانیان در داخل و خارج از کشور رابطه برقرار کنند.
جدیدترین فرد در فهرست فوق، جک استراو وزیر خارجه انگلیس در فاصله سالهای 80 تا 85 است که در فرصتی پنجاه دقیقهای به سوالاتی پاسخ دهد که باطن آن، بیشتر از این که یک مصاحبه تلویزیونی باشد، فرصتی برای یک متهم در دادگاه افکار عمومی برای توجیه بخشی از اشتباهات گذشته خود بود.
این دست از اعترافات به کارنامه تاریک کشورهای غربی در برابر مردم ایران در یک ریشه و چند ویژگی شبیه هستند. از اعترافات آلبرایت در مورد نقش دولت ایالات متحده در کودتا علیه دولت مصدق تا اعترافات اخیر استراو به کارنامه سیاه این کشور در ایران، اعترافات معمولا در موقعیت ضعف دولتهای غربی و نه به قصد اصلاح رویه این کشورها بلکه با هدف حفظ ظاهر در برابر مردم ایران صورت گرفته است. در بخشی از مصاحبه اخیر استراو با تلویزیون بیبیسی وی در لا به لای سخنان خود نشان میدهد که نرمش وی ناشی از این است که راههای دیگر به نتیجه نمیرسد و یا بسیار پرهزینه است.
استراو مانند دیگر سیاستمداران غربی که در سالهای اخیر به اشتباهات کشور خود در برابر ایران اعتراف کردهاند، اعترافات خود را به مسائل تاریخی محدود میکنند و کمتر مقام غربی را میتوان یافت که به اشتباهی اعتراف کند که در سالیان اخیر واقع شده باشد و احیانا تبعات حقوقی داشته باشد.
مقامات غربی با اعتراف به نقش خود در کودتای 28 مرداد مشکلی ندارند ولی هیچ یک از آنها حاضر نخواهد شد که به نقش خود در تسلیح صدام به سلاحهای شیمیایی اعتراف کند یا این که بپذیرد تحریمها علیه مردم ایران ظالمانه، غیرحقوقی و گاه جنایتکارانه است.
استراو نه
تنها جامعه و سیاسیون ایران را به دو بخش تندرو و معتدل یا حاکم و محکوم تقسیم میکند،
بلکه سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی را نیز به دو بخش تقسیم میکند ولی حاضر نمیشود
کوچکترین انتقادی از دولت انگلیس کند و موضع آنها در مقابل ایران را تضعیف کند. استراو دولت بوش را تندرو میداند در حالی که خود وی وزیر خارجه دولتی بود که بی توجه به افکار جهانی در حمله به عراق همراه آمریکا شد و تونی بلر رئیس وی در دولت، خود دروغ آماده شدن سلاحهای شیمیایی صدام در 45 دقیقه را جعل کرد.
از سوی دیگر، استراو همچنان به خود حق میدهد که استانداردها و معیارهای دوگانه را بر سایر کشورها تحمیل کند؛ از دید وی ایران برای داشتن و اعمال حقوق هستهای خود باید کارهای زیادی کند ولی وی هیچ مخالفت با تسلیحات هستهای رژیم اسرائیل ندارد. از دید وی کشورهایی هستند که حق پیشرفت و توسعه دارند و کشورهایی دیگر باید تنها از شهرت به مهماننوازی، مساجد زیبا، شباهت ظاهری به غربیها و یا غذاهای خوشمزه راضی باشند!
اوباما، نتانیاهو و استراو در تلویزیون حاضر میشوند و به بزرگی ملت ایران وگذشته آن و بعضی اشتباهات تاریخ گذشته خود اعتراف میکنند اما لازم نمیبینند در رفتار خود تغییری بدهند، شاید چون فراموش کردهاند که هیچ قاضی عاقل و دادگری مجرمی که را که تنها اعتراف میکند، نمیبخشد.
دانلود