در حالی که مسئولان از برپایی ۲۰۰۰ چادر امدادی برای زلزلهزدگان بستک خبر میدهند، اخباری از این شهر به گوش میرسد که خوب نیست؛ آن هم در شرایطی که پس از صدور دستور مستقیم رئیس جمهور برای رسیدگی به مشکلات اهالی این خطه، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی وی، راهی منطقه شده و در آنجاست.
به گزارش «تابناک»، به فاصله حدود دو روز از وقوع زلزله ۵. ۵ ریشتری بستک (استان هرمزگان) و در شرایطی که زلزلههای ریز و درشتی دیگر نقاط این استان را هم لرزانده و به ترس عمومی دامن زده و در شرایطی که نهادهای امدادی از برپایی چادرهای مورد نیاز در منطقه خبر میدهند، از برخی از روستاهای زلزله زده خبر میرسد که هنوز هستند زلزلهزدگانی که باید شب را تا صبح زیر آسمان خدا سرکرده و با رنج بیمرهم ماندن دردهایشان سر کنند.
اصل ماجرا شاید ریشه در این نکته ساده داشته باشد که تأکید امدادگران برای پخش اقلام حمایتی مانند چادر، بر نقاطی قرار گرفته که خرابی و ویرانی به بار آمده و در این رهگذر، کمتر توجه میشود (بخوانید توجهی نمیشود) که پس از زلزله و به کمک پسلرزههای به وقوع پیوسته که ادامهدار هم هست، دیگر کسی جرأت نمیکند در منزل سالم مانده خود هم بخوابد و این امر به لحاظ عقلی چه بسا خللناپذیر هم مینماید.
البته شاید این جنبه ماجرا از فاصله دور و دراز تا کانون رویداد قابل قبول به نظر برسد، اما با حضور در درون غائله، نه تنها قابل اعتبار نبوده، بلکه بتواند موجبات خشم عمومی را هم فراهم آورد، به ویژه در اوضاع کنونی که آرامش خیال از ذهن ساکنان منطقه پر کشیده و فکر عاقبتاندیش هم در مقابل بحران حادث شده کم میآورد.
اینجاست که اگر بگوییم شب نخست پس از زلزله، حدود پانزده هزار تن تا صبح در سرما مانده و در بیامکاناتی رنج کشیدند، به نظر ابعاد ماجرا آشکارتر از پیش خواهد شد.
این آمار را یکی از خبرنگاران اهل بستک به «تابناک» میگوید که به زعم خود، هرچه پیشتر درباره اخبار وقوع زلزله در جای جای کشورمان و جهان شنیده و آن را مایه خرسندی دانسته بود، با رویداد روز گذشته بستک و واکنش مسئولان امدادی، در ذهنش شکسته شده و فروریخته است.
او پس از شرح مختصری از آنچه زلزله بر سر زندگی روزمره مردم میآورد ـ تا نشان دهد ترس و وحشت عمومی مردم از زلزله از کجا ناشی میشود ـ به هوای بارانی منطقه هنگام وقوع زلزله به عنوان مزیدی بر رنج مردم اشاره کرده و میگوید:
«... حوالی ظهر بود که بخشهای خبری با پوشش خبر زلزله بستک، شروع به انعکاس اخبار کردند؛ هرچند ما تا شب برق نداشتیم، دوستان از سراسر کشور تماس میگرفتند و میگفتند، در بخشهای خبری دیدهاند که انواع و اقسام چادر، پتو، موکت، بخاری، غذا و... در حال ارسال هستند.
شب گذشته، در خود شهر بستک فقط چادر توزیع شد و البته به همه نرسید و این در حالی بود که در روستاهای پیرامون شهر ـ که به کانون زلزله هم نزدیک بودند ـ بیش از پانزده هزار تن، اعم از کودک تا بزرگسال و مرد و زن، شب را در هوای بسیار سرد گذراندند.
از آنجایی که پس لرزهها همچنان ادامه دارد، مردم نمیتوانند ریسک کرده و به خانههایشان برگردند. نکته دردآور اما اینجاست که چادر و پتو و موکتهای بسیاری به بستک رسیده، ولی گویا از فرستادن این کمکها به روستاها، به ویژه دو روستای بزرگ این منطقه یعنی «کوخرد» و «هرنگ» که همچنان درگیر پس لرزه هستند، خودداری میشود.
مسئولان در شبکههای گوناگون حاضر شده و از خدمترسانی کامل به مردم میگویند؛ اما... هنگامی که میگوییم شما که چادر دارید، لااقل با دریافت شناسنامه به عنوان گرو به مردم چادر تحویل داده و بعد پس بگیرید، خیلی ساده به مردمی که هنوز از زلزله وحشت زدهاند، میگویند بروید که زلزله تمام شده!
مخلص کلام اینکه در این مواقع شما خود باید به فکر پتو یا پلاستیکی برای علم کردن چادر باشی؛ آن چادرهای هلال احمر برای...».
گلایههایی از این دست، فارغ از آنکه بدانیم تا چه حد بر واقعیت منطبق یا مخالف با اوضاع منطقه است، به نظر به جنبههای تدبیر نشده زلزله برمیگردد؛ حکایت پس لرزههای پی در پی و ترس از ماندن زیر سقف که به نظر میرسد با اسکان موقت، قابل رفع و رجوع باشد؛ اما به ظاهر هرگز در اولویتهای کاری مسئولان در این مواقع قرار نمیگیرد، ولو زلزله مهیب هم نبوده و کمترین خسارات جانی و مالی به همراه داشته باشد.
گویی در گام نخست در کمکرسانی، زلزلهزدگان به دو دسته تقسیم میشوند: آنهایی که خسارت یا خدای ناکرده داغ دیدهاند و آنهایی که خسارتشان دیدنی نیست. به این ترتیب به گروه اول رسیدگی شده و تلاش میشود بر دردشان مرهم گذاشته شود، ولی اوضاع گروه دوم به روال تلقی شده و به حال خود وانهاده میشوند.
البته همه چیز به این سادگی هم نبوده و چه بسا قدر و اهمیتی که امدادگران برای دسته نخست قائل میشوند، به نسبت شرایط ایشان کم هم باشد، ولی چه بسا بد نباشد که پس از سالها کار امداد و نجات، به ویژه در مقابل زلزلههای ریز و درشتی که در کشورمان روی میدهد، تدبیری بیندیشیم که در خدمترسانی به مردم زلزله زده پیشرفت نشان داده و حتی بتوانیم برای ترس عمومی نیز خدماتی ولو اندک ارائه دهیم.
برپا کردن خوابگاههای بزرگ اسکان اضطراری، میتواند از جمله این اقدامات باشد که میتوان برای انجام آن به بسیج عمومی تکیه کرده و از تجربیاتی مانند برپایی تکایا و نذریپزی ایام محرم بهره گرفت، ولی تاکنون بدان پرداخته نشده تا زلزلهزدگان همچنان روزهای نخست را مجبور به سر کردن در هوای سرد شده و بعد گلایه سر داده و به مرور خدمت دریافت کنند تا این روند ثابت هر بار تکرار شده و اینگونه به نظر برسد که گویی با قانونی نانوشته روبهرو هستیم!
برای دریافت و دیدن آخرین اخبار تابناک، از هر نقطه ای در اینترنت Toolbar اختصاصی تابناک را از لینک زیر دریافت و بر روی مرورگر خود نصب کنید:لینک دریافت Toolbar تابناک