مجادله سیاسی مخالفین فناوری هستهای جمهوری اسلامی ایران با بیش از یک دهه کشمکش ضمن علل و ریشههای متعارض سیاسی و ایدئولوژیک آنان با نظام جمهوری اسلامی و تلاشی هماهنگ برای مقابله با رشد و توسعه علمی فراگیر در ایران، عمدتا ناشی از رویکردهای سلطهطلبانه در استراتژی جهانی آمریکا و اولویت منحصربفرد منافع رژیم صهیونیستی اسرائیل و برخی رژیمهای وابسته و مستبد عربی در سیاست خارجی و منطقهای دولتمردان آمریکاست.
این روند با ایجاد بسترهایی مهیج در جهان سیاست و شکلگیری صفبندیهای گوناگون از قدرتهای فرامنطقهای ضمن آشکار نمودن منافع انحصاری قدرتها و پیچیدگیهای استراتژیک در نظام جهانی، سرانجام در دوازدهمین دور از مذاکرات هستهای به میزبانی ژنو سوئیس که منجر به توافقات اولیه شد، افزون بر ابهامات و تحلیلهای متعدد از آن در مجامع و محافل گوناگون، در بر گیرنده عبرتهایی است که برای تصمیم سازان و تصمیمگیران ایرانی کاملا مسبوق به سابقه بوده، لیکن برای افکار عمومی در سایر کشورها بیانگر درسهایی ماندگار از بدعهدیهای قدرت طلبانه و تلاشهای ضداخلاقی صاحبان قدرت در پایبند نبودن به عقلانیت دیپلماتیک و طمع خاص آنان در فرصت سازی برای تخلیه انبارهای انباشته شده از سلاحهای فرسوده و به خصوص آزمایش دستاوردهای جدید نظامی است.
بنابراین، دستیابی به هرگونه تدبیر جامع در مقابله با تظاهرات سیاسی و اقتصادی این تفکر و تأمین بهینه منافع ملی عملا مستلزم بازیابی و تجمیع متناسب در توانمندیهای گوناگون داخلی برای ایجاد نوعی وحدت رویه در میان حوزههای تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور با هدف حضور کارآمد و گسترده در عرصههای بینالمللی به ویژه بین دولت و مجلس شورای اسلامی است. این امر یک ضرورت ساختاری و کارکردی برای بازتاب توانمندیهای ملی و بینالمللی نظام جمهوری اسلامی است که متأسفانه در سالهای اخیر، ضمن فقدان مدیریت اجرایی با تخریب گسترده نیز روبهرو و سبب رشد روزافزون هجمههای سیاسی و تهدیدات متعدد منطقهای و فرامنطقهای علیه منافع ملی و بینالمللی ایران شده است.
در این راستا، میتوان به جریان گسترده جوسازیهای هماهنگ برخی دولتها و رژیمهای سیاسی منطقهای و فرامنطقهای معارض جمهوری اسلامی در خصوص مفاد و فرآیند اجرایی توافقات هستهای ژنو اشاره نمود، که عمدتا از نگاه سابقه شکافهای سیاسی و اجرایی و عدم تفاهمات داخلی مورد رصد و قضاوت قرار گرفته است.
یکی از نکات و تعهدات اساسی در مفاد توافقنامه ژنو ضمن حفظ حقوق هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران که مستند به بند ۴ معاهده NPT است، تأکید بر حذف تدریجی تحریمهای وضع شده و جلوگیری از طراحی و تدوین هر گونه برنامه تحریمی جدید علیه جمهوری اسلامی ایران است. عمل به این تعهد و بهکارگیری مجموعه تلاشهای عقلانی و بشردوستانه برای رفع سریع محدودیتها در تأمین بهینه نیازهای اساسی مردم از دیدگاه طراحان و تحلیلگران جامعه جهانی، یک ضرورت انسانی در حفظ و پایبندی به اصول و مبانی حقوق بشری است که متأسفانه در دهههای اخیر توسط همین قدرتها همواره با نگرشی ابزاری مورد استفاده قرار گرفته و هیچ گاه به آن پایبند نبودهاند.
برای همین، هرگونه کارشکنی در اجرای مطلوب این تعهدات و بیتوجهی به الزامات بینالمللی مفاد تصویب شده در توافقنامه نامبرده، ضمن گسترش بیاعتمادی و بازتابهای منفی جامعه جهانی نسبت به اقدامات ضدحقوق بشری آمریکا، با عدم پایبندی آمریکا نسبت به اصول دیپلماتیک و مرگ احتمالی عقلانیت سیاسی در تعاملات بینالمللی، اکنون میتوان گفت که جهان بشری در مسیر حرکت به سوی تهدیداتی جدی است که علت اساسی آن نیز یکجانبه گرایی مطلق و تمامیت خواهی آمریکا با عدم درک و توجه این کشور نسبت به موازین بینالمللی و اصول فراگیر دیپلماتیک است.
در این وضعیت، تأکید جمهوری اسلامی ایران بر استمرار و احیای بیش از پیش اقدامات دیپلماتیک با ایجاد هماهنگی داخلی و بهکارگیری توانمندیهای گوناگون اعم از دیپلماسی مجلس و دولت در رایزنی با نهادهای بینالمللی و مجامع گوناگون کشورهای هدف، مسألهای بسیار ضروری بوده تا ضمن اقناع طرفین پرونده هستهای، مبنی بر تجمیع اراده ملی در اثبات حقانیت و رفع هجمههای سیاسی که منجر به تهدید منافع ملی شده است، سبب ایجاد یک بازدارندگی پایدار بینالمللی برای جمهوری اسلامی ایران شود.
* کارشناس مسائل سیاسی و استراتژیک