عسگرپور در نشست پرسش و پاسخ فیلم خود درباره وضعیت نمایش در سالن برج میلاد گفت: از سرم هم زیاد بود، چون وضعیت نمایش در برخی سینماها به گونهای بوده که اینجا در مقایسه با آنها از نظر صدا و تصویر خوب است. این فیلم در یک طرح چند صفحهای از سوی منوچهر محمدی مطرح شد و پس از نوشتن فیلمنامه در مدت زمان حدود چهار ماه، فیلمبرداری آن اوایل فروردین به پایان رسید.
- عسگرپور در انتقاد به ریتم کند فیلم بیان کرد: ما در این فیلم به یک زندگی اشاره میکنیم که زندگی ترمیناتور و خانمش نیست و اصلا اگر این داستان را یک بار برای خود تعریف کنید میبینید که ریتم آن باید چطور باشد. زمانی که فیلمنامه را مینوشتم بسیار مراقبت میکردم که ریتم درست دربیاید چون باید محاسبه میشد که ریتم یک زندگی پیرمرد و پیرزن چگونه باشد.
- این کارگردان در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره سوالهایی که نسبت به
پایان فیلم مطرح شد، گفت: ما خیلی تلویزیونیزه شدهایم و فرهنگی ایجاد شده
که همه چیز را به طور مستقیم به مخاطب عرضه کنیم. البته ماهوارهها به شدت
به این فرهنگ کمک میکنند، اما این کاش سلیقه بیشتری وجود داشت تا حداقل
سریالها یکی دو مثقال بیننده را به تفکر وامیداشت، اما متأسفانه تلویزیون
ما تخت گاز به این سمت میرود که همه چیز را مستقیم بفهمیم.
فیلم سینمایی «قصهها» با ٣.١٤ امتیاز
فیلم سینمایی «خط ویژه» با ٣.١٢ امتیاز
فیلم سینمایی «چ» با ٣.١٠ امتیاز
فیلم «فردا»، اثری اپیزودیک بود که سه واقعه با مختصات متفاوت را در یک قالب به تصویر می کشید و در نوع خود اثری منحصر به فرد بود. داستان پیچیده و پرگره و تدوین و ریتم مناسب فیلم باعث شده بود، بتوان تا انتها همراه این فیلم شد، هرچند شاید مخاطب عام به قدر کافی با این فیلم همراه نشود و در واقع اگرچه فیلم های مهمی در این بخش نیز به نمایش درآمده اما این فیلم ها نیز نتوانسته نگرانی ها را درباره وضعیت گیشه در سال آینده مرتفع سازد.
- بابک حمیدیان درباره ایفای نقش خود در دو فیلم نیز گفت: امسال این اتفاق نیفتاده که به من فیلم شهری بدهند و بعد از فیلم آقای حاتمی کیا از درخت سقوط کردم و دیشب وقتی از فیلم «شیار 143» بیرون آمدم یکی از دوستان به من گفت چرا در این فیلم بازی نکردی. بازی در همه این فیلم ها سخت بود و فیلم آقای پوراحمد این ترس وجود داشت که آیا بازیگر اصلی می تواند این نقش را تا پایان بکشاند یانه؟
- پوراحمد کارگردان فیلم 50 قدم آخر پس از صحبتهای حسین جعفریان درباره خنده تماشاچیان هنگام اکران فیلم با عصبانیت خطاب به خبرنگاران جلسه گفت: من در همه مصاحبه هایم چیزهایی می گویم ولی خبرنگاران به شکل دیگری آن را تنظیم می کنند که فکر می کنم این برخی از خبرنگاران یا صوتی که به کار می برند مشکل دارد یا گوش آنها و یا اینکه درک آنها پایین است.
- در بخش دیگری پور احمد با اشاره به صحنه ای که خود با عنوان رقص مرگ یاد کرد گفت: در این صحنه که یک ایرانی و یک عراقی در آغوش یک دیگر می میرند باید فضای صحنه به شیوه حرکت آهسته باشد و فکر کردم باید برخی از صحنه ها را به صورت دیزالو فیلم برداری کنیم و این صحنه ها را بر اساس این ساختار فیلم برداری کردیم و بخشهایی از فیلم را به لحاظ ساختاری دیزالو انجام دادیم.
- در انتهای نشست بابک حمیدیان در مورد حضور سگ در این فیلم گفت: من در ساعت های طولانی در کنار این سگ که باستی نام داشت، بودم و در کنار مربیان با این سگ بازی کردم و فکر می کنم لحظاتی که من با این سگ بازی کردم صحنه های خوبی از آب درآمده است؛اما نمی دانم که چرا عده ای در سالن پس از اینکه من نوار را گردن این سگ انداختم خندیدند و یا چرا برای صحنه هایی که من در رودخانه به سختی بازی کردم، می خندیدند. من برای این صحنه های پایم رگ به رگ شد. چرا این دوستان خبرنگار حق خود می دانند که رفتارهای این چنینی با فیلم انجام دهند.
- علی اکبر ثقفی (تهیهکننده سینما) دربارهی فروش گیشه این فیلم خاطرنشان کرد: نمیتوانم بگویم که این فیلم، فروش آن چنانی میتواند داشته باشد یا نه! تنها بخشی از فیلمسازی از آن گیشه است و ابعاد دیگر آن نیز مهم است، به نظرم باید به مخاطب عام هم احترام گذاشت. در این نوع از سینما باید مخاطب تربیت شود و حداقل هر کسی که فیلم را میبیند به فکر فرو رود. من، از هر فیلمسازی که دغدغهمدار باشد، استقبال میکنم. ما در این نوع سینما که مورد علاقهمان است گام برداشتیم بنابراین اگر بتوانیم بازار بینالملل را راه بیندازیم تا فیلمهایی که جهان شمول هستند اگر سود نمیدهند حداقل به ضرر نرسند، خوب است.
- صابر ابر (بازیگر) هم درباره اینکه اگر به عقب برگردد حاضر است دوباره این
نقش را بپذیرد یا نه ؟بیان کرد: اگر 100 بار دیگر،این نقش به من پیشنهاد
شود، باز هم آن را با تمام جانم بازی میکنم.
شاید جزو کسانی باشم که فیلمنامههای بسیاری را میخوانم
و سعی میکنم، انتخابهایی داشته باشم که بتوانم از آنها دفاع کنم.
آدمهای فیلمهای ثقفی، دنیایشان معمولی نیست.
سینمای فرم، چیزهایی که خودش میطلبد را میخواهد و در راستای خودش پیش میرود.
از ثقفی ممنونم که فرصت بازی در این
فیلم را به من داد. کارگردان خوب، کسی است تا نقشی را که بازیگر میخواهد
بازی کند، خودش هم بازی کند و ثقفی چنین کاری را انجام میداد.
کارن همایونفر هم با اشاره به موسیقی «همه چیز برای فروش» گفت: من با کارگردانان بزرگ این سرزمین کار کردهام اما ثقفی برایم جایگاه ویژهای دارد، زیرا عشقانهاش به سینما و رعایت فرم در فیلم به عنوان یک آهنگساز کلاسیک برایم لذتبخش است. اینکه من موسیقی این فیلم را دوست دارم یا نه، یک موضوع شخصی است! با هر فیلم باید مثل خود آن فیلم رفتار کرد، ثقفی راهنماییهای درستی دارد و گاهی اوقات که کنار او مینشینم به موزیسین بودن او شک میکنم، او ژنتیکی سینما و موسیقیاش را خوب میفهمد.
این آهنگساز تصریح کرد:
مستانه مهاجر(تدوینگر)، مزدک میرعابدینی (بازیگر)، محسن دارسنج (چهرهپرداز) و همچنین شراره سروش (طراح صحنه و لباس و همسر امیرحسین ثقفی) در این نشست حضور داشتند و سخنانی را مطرح کردند. مانی حقیقی، دانیال حکیمی، ایرج راد، سروش صحت، جهانبخش سلطانی از جمله مهمانانی بودند که فیلم «همه چیز برای فروش» را تماشا کردند.
- نوید محمودی تهیهکننده این فیلم نیز گفت: ایده اولیه این فیلم از نوجوانی
من شکل گرفت و از همان زمان که علاقهمند به فیلمسازی بودیم این موضوع را
تعقیب کردیم و در سال 83 به ایده یک خطی رسیدیم و بعد از اینکه سالها
درباره آن حرف زدیم در نهایت به این فیلم رسیدیم.
- کارگردان فیلم «چند متر مکعب عشق» دربارهی سکانس پایانی گفت:دربارهی صحنه آخر و پلانی که آن دختر را در برف نشان میدهیم، فکر میکنم اگر نباشد فیلم کاملا بسته میشود. به بودن این پلان در فیلم اصرار دارم و معتقدم نمیگذارد قصه تمام شود، علاقه هم ندارم علت بودن این پلان را بگویم و دوست دارم برداشت مخاطب باشد.
- حسیبا ابراهیمی بازیگر افغانی این فیلم هم اظهار کرد: خدا را شکر میکنم آنطور که خواستم کارم در این فیلم پیش رفت. درک کردن نابازیگر بسیار سخت است اما خوشحالم با جمشید محمودی کار کردم.
- ساعد سهیلی دیگر بازیگر این فیلم نیز گفت: برای نقش «صابر» صحبتهای زیادی داشتیم و در نهایت قرار شد طبق راهی که از قبل پایهگذاری کرده بودیم، پیش برویم.
محمودی کارگردان فیلم در پاسخ به سوالی درباره آشناییاش با افغانیها برای به تصویر کشیدن بخشی از زندگیشان در این فیلم اظهار کرد: من تجربه سفر به افغانستان ندارم اما سعی کردم به زندگی افغانیها در ایران نزدیک شوم و تا آنجا که میتوانم آن را صحیح نشان دهم.
نادر فلاح و مسعود میرطاهری (بازیگران) به همراه سپیده عبدالوهاب (تدوینگر) از دیگر حاضران در این نشست که اجرای آن را آنتونیا شرکا برعهد داشت، بودند.
علیرغم اینکه قرار بود در ساعت 23 و 30 فیلم «معراجیها» به نمایش درآید، نمایش آن ساعت 12 و 45 دقیقه بامداد آغاز شد و تا نزدیکهای ساعت 3 بامداد ادامه داشت. پیش از آغاز این فیلم عوامل آن با حضور بر روی سن یاد و خاطره کشتهشدگان پشت صحنه این فیلم را که خانوادههایشان در سالن حاضر بودند گرامی داشتند.
حسامالدین آشنا -مشاور رئیس جمهور- و حبیب کاشانی -عضو شورای شهر- از
میهمانان حاضر در روز ششم در کاج جشنواره بودند که به تماشای فیلم
«معراجیها» نشستند. شهاب مرادی (رئیس سازمان فرهنگی-هنری شهرداری)، پژمانفر (عضو کمیسیون
فرهنگی)، پژمان جمشیدی و سامان مقدم از جمله افرادی بودند که در کاخ
جشنوارهی فجر حضور داشتند.
علیرضا رضاداد (دبیر جشنوارهی فیلم فجر) نیز برای نمایش این فیلم حاضر بود.
برای نمایش «معراجیها» به دلیل ازدحام جمعیت کارتها چک نشد و همه وارد
سالن شدند، اما تأخیر در نمایش این فیلم که علت آن نقص فنی اعلام شد باعث
شد برخی سالن را ترک کنند.
یکی از ویژگیهای این دوره جشنواره در برج میلاد عدم حضور افراد غیرمرتبط
در سالن بود که در دو روز اخیر این افراد خصوصا بچهها در سالن دیده شدند.
مسعود دهنمکی پیش از نمایش فیلماش در کاخ جشنوارهی فیلم فجر گفت: تا همین دو ساعت پیش مشغول میکس و کارهای
نهایی فیلم «معراجیها» بوده است. به بزرگواری خودتان این شتاب
در کار را که در فیلم هم دیده میشود، ببخشید. اتفاق ناگواری که در این
فیلم افتاد ما را مُصر کرد که به هر شکل که شده کار را به جشنوارهی فجر
برسانیم.
عجله را در کار میبینیم و کل صحنههای جنگی در حدود 9 روز
گرفته شد و شرایط گروه پس از آن حادثه خوب نبود بنابراین ادامه یک کار طنز
بسیار سخت بود.
وی از جواد شریفیراد مسوول جلوههای ویژه فیلمش که طی حادثهای در پشت صحنه فیلم «معراجیها» کشته شد، یاد کرد که با تشویق حاضران روبرو شد. این فیلم پنجمین همکاری من با شریفیراد بود و معتقدم همه مردم ایران مدیون او هستند، چرا که در طول سالهای جنگ و بعد از آن بمبهای زیادی را خنثی کرد و جانش را در راه پژوهش برای اعتلای این حرفه گذاشت.
در فیلم «معراجیها» که نمایشاش تا نزدیک به ساعت 3 بامداد ادامه داشت،
عنوان «ادامه دارد» به روال کارهای «اخراجیهای» دهنمکی در پایان فیلم درج
شد.
در آخر مستند «تابناک» از متن و حواشی روز ششم جشنواره را تماشا کنید