با اعلام این آمار که 11 میلیون جمعیت مجرد و در آستانه ازدواج در ایران وجود دارد، فرهیختگان نظر کارشناسان را در این باره جویا شده است:
حسین ابهری
آسیبشناسموضوع سالمندی جمعیت یکی از چالشهای پیش روی دولتمردان ماست و با توجه به اینکه کشور ما یکی از جوانترین کشورهای دنیاست پیشبینی میشود تا 20 سال آینده با پدیده سالمندی جمعیت مواجه شویم. برای پیشگیری از این وضعیت در کنار مصاحبه و همایش مقاله و سخنرانی باید سیاستهای کاربردی در دو محور تبیین، تدوین و اجرا شود. یکی از مواردی که برای رشد جمعیت از سوی مجلس مطرح بوده است، تشویق خانوادهها برای فرزندآوری و پرهیز از تکفرزندی است. این در حالی است که با توجه به سیاستهای عجولانه فعلی تصور میشود که توفیقی در این زمینه به دست نیاوریم.
چراکه دادن سکه به ازای هر فرزند جدید یا هزینه زایمان راهکاری مورد قبول همه خانوادهها نیست، بلکه ایجاد زیرساختهای ضروری مثل بهداشت، آموزش و پرورش، رفاه و مشارکت اجتماعی از مواردی است که میتواند در افزایش فرزندآوری موثر باشد. در کنار آن وضعیت مادران شاغل و روشن نبودن شرایط مرخصی زایمان همراه با گرانی ابزار مورد نیاز فرزندان جدید مثل پوشک، شیر خشک، پوشاک، مهدکودک و امثال آنها که در توان یک زوج کارمند نیست وجود دارد. بستههای تشویقی باید شامل کمکهای یاد شده همراه با زیرساختهای لازم باشد. در غیر این صورت، موضوع فرزندآوری آنچانکه شایسته است مورد توجه قرار نمیگیرد وناگهان در پایان 20 سال با پیری جمعیت و اجبار برای وارد کردن نیروی کار مواجه خواهیم شد.
در حال حاضر جمعیت مجرد پسران و دختران به مرز هشدار رسیده است و ناهنجاریهای مربوط به آن مثل زندگی بدون ازدواج در خانههای مجردی، زندگی بدون تعهد، بیماریهای جسمی و رفتاری از عوارض اصلی تاخیر در ازدواج است. فراهم کردن زمینه مناسب برای ازدواج آسان نهفقط با وام چند میلیونی بلکه با کارآفرینی و اشتغالزایی همراه با مسکن باید بهگونهای باشد که فرد برای تشکیل زندگی به یقین برسد. در کنار نکات گفته شده مسئولیتگریزی جوانان و ترس آنها از پایان تجرد و مسئولیت زندگی موضوعی تربیتی است که خانوادهها و رسانهها باید به آن توجه کنند. غیر از نکات گفته شده ممکن است موانع و مشکلات دیگری نیز در راه فرزندآوری وجود داشته باشد که از سوی نخبگان باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
محمد سیدمیرزایی
جمعیتشناسبه اعتقاد من موضوع روند کاهش جمعیت گرچه یک هشدار جدی است اما سیاستها برای جلوگیری از این چالش جمعیتی هنوز به قدر کافی سازمان یافته و کارشناسی نیست. چراکه برای افزایش جمعیت ابتدا باید زیرساختهای اقتصادی را مد نظر قرار داد. از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیرساختهای کشور، هنوز با مشکلات زیادی روبهرو هستیم. اجرایی کردن این برنامه نیاز به ثبات و آرامشی دارد که طی آن خانوادهها را به ازدواج و فرزندآوری ترغیب میکند.
حال در کنار این موضع با خیل جمعیت جوانانی مواجه هستیم که ازدواج نمیکنند. اگر از جوانی که ازدواج نمیکند در این خصوص سوال کنید دلایل کاملا طبیعی را عنوان خواهد کرد. دلایل آنها خیلی شبیه به دلایل افرادی است که ازدواج کردهاند و اقدام به فرزندآوری نمیکنند و باز خیلی شبیه به همسرانی است که به یک فرزند قناعت میکنند و برای داشتن فرزندان دیگر اقدام نمیکنند.
در وهله اول باید بگوییم که پیش از اقدامات برای فرزندآوری باید به فکر تامین نیازهای اساسی و بهتر کردن اقتصاد کلان کشور بود. قطعا با یک استراتژی و راهبرد درست میتوان برای 10سال آینده اطمینان کافی در بین خانوادهها برای ثبات اقتصادی فراهم کرد و از سوی دیگر گرایش جوانان را برای ازدواج بالا برد.
سیفالله سیفالهی
جامعهشناسبا این وضعیت رشد جمعیت در آیندهای نهچندان دور کشور با مشکل جمعیت سالمند مواجه خواهد شد و جمعیت جوان ما برای کار و تولید کم خواهند شد. جمعیت تولیدکننده کم شده و جمعیت مصرفکنندگان ما افزایش مییابد. کشور ما منابع بسیار زیادی دارد و قادر است برای جمعیت 200 میلیون نفر هم با اتکا به این منابع عظیم، غذا و جا فراهم کند. اما موضوع این است با چه شاخصی این امکانات سنجیده میشود. مساله بیکاری، اعتیاد، بهداشت و آموزش از دغدغههای اصلی کشور است.
براساس آماری که سازمان نهضت سوادآموزی اعلام کرده آمار بیسوادان و کم سوادان کشور به نزدیک 30 میلیون نفر میرسد. این چالش جدی برای یک کشور 75 میلیونی است. از سوی دیگر آمار مهاجرت از کشور نیز بالاست و اغلب مهاجران نیز افراد و نیروهای جوان و تحصیلکرده هستند. در کنار این آمار افراد زیر خط فقر در کشور به 40 درصد میرسد. حال با توجه به این اعداد و ارقام باید دید که چه تحولی میتواند در مدیریت و اقتصاد مصرفی و تولیدی ما رخ دهد که سیاستهای افزایش جمعیت ما با شکست مواجه نشود. این در حالی است که آمار 11 میلیون نفری جوانان مجرد در کاهش جمعیت آینده قطعا تاثیرات فراوانی خواهد داشت. جوانان ازدواج نمیکنند. باید پرسید که با کدام درآمد، با کدام شغل، با کدام مسکن میتوان آنها را ترغیب به ازدواج کرد. این موضوع منجر به مسائل عدیده اجتماعی نیز شده است؛ افزایش خانههای مجردی که حتی پدر و مادر هم در جریان آن هستند. حال در کنار این موضوع باید درصد طلاق را هم اضافه کرد. الان طلاق به حدی بالا رفته است که برخی خانوادهها برای این موضوع جشن طلاق میگیرند.